درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید,سایت من یک وبلاگ تاریخی که مطالبش خوب و سودمنده وامید وارم اون چیزی رو که دنبالش هستید با گشتن تو سایت من بدست بیاریدو امیدوارم که از سایتم خوشتون بیاد. پيوندها
نويسندگان
همه چی
صفویه
سلسلۀ سلاطین صفوی در اوایل قرن دهم هجری با اتكاء به مذهب شیعۀ اثنیعشری و طریقت صوفیه در قالب حكومت مذهبی بر ایران حكم راندند. این سلسله نام خود را از نام یكی از نیاكانشان به نام صفیالدین اردبیلی (م 735 قمری) برگرفته است. نسب وی را به امام هفتم (علیهالسلام) منسوب میدانند. وی كه مرید شیخ زاهد گیلانی (م 700 قمری) و از رجال صوفیه بود از سوی شیخ زاهد به رهبری طریقت «زاهدیه» منسوب شد، این فرقه پس از مرگ شیخ به صفویه تغییر نام یافت. پس از درگذشت شیخ صفی، پسرش، صدرالدین موسی جانشین وی شد. او برای شیخ صفی مرقدی ساخت.
پس از صدرالدین، فرزندش خواجه علی به رهبری طریقت رسید. وی به مدت 12 سال در جنوب ایران به ارشاد مردم مشغول بود. پس از خواجه علی، ابراهیم معروف به شیخ شاه ریاست معنوی نهضت را بر عهده گرفت ولی قدرت چندانی نداشت. پس از وی شیخ جُنید به اشاعۀ طریقت پرداخت. خروج شیخ جنید و مهاجرت وی به "دیار بكر" بر ترویج طریقت صفوی تأثیر بسیاری داشت. زعامت مذهبی صفوی در این عهد در قالب مبارزات "جنید" به زعامتی سیاسی تبدیل شد.
پس از وی، پسرش حیدر جانشین پدر شد. پس از كشته شدن شیخ حیدر، پیروان وی ابتدا به پسر بزرگش سلطان علی شاه روی آوردند ولی وی در جنگ كشته شد و برادرش اسماعیل به اتفاق عدهای از مریدان طریقت كه «اهل اختصاص» نام یافتند به گیلان رفت و حدود 5 سال نزد میرزا علی كاركیا از پادشاهان آلكیا به سر برد.
زمینه و آغاز دوره صفویه شیخ صفیالدین اردبیلی، نیای بزرگ صفویان هشتمین نسل از تبار فیروزشاه زرینکلاه بود. فیروزشاه از بومیان ایرانی و کردتبار بود که در منطقه مغان نشیمن گرفته بود. زبان مادری شیخ صفیالدین تاتی بود و اشعار تاتی او امروزه در دست است. تاتی یکی از زبانهای ایرانی و زبان بومی آذربایجان بودهاست. ارزش تاریخی دوره صفوی
دولت صفوی بنیادگذار دولتی واحد با مذهبی واحد
ساختار حکومتی دولت صفوی .1 جامعه صفوي به شكل هرمي بوده است كه در رأس آن پادشاه قرار داشت. پادشاه ايران در دوره صفوي غير از فرعون مصر يا امپراتور ژاپن است. پادشاه در ايران صفوي بيشتر در كنار مردم بود؛ و در يك جمع بندي كلي شاه صفويه در مقايسه با دوران هاي ديگر، به مردم نزديك تر بوده است. .2 قدرت شاه در دوره صفويه به دليل برخورداري از نفوذي چندجانبه، از حكام ديگر زمان خود در ساير كشورها بيشتر بوده، و بنابراين در مقاطعي، قدرتمندترين پادشاه دنيا محسوب مي شود. البته علت اين نفوذ، در نوع عصبيت صفويان است كه حاكم، هم پادشاه، هم مرشد كامل و هم داراي قداست بوده و از اين جهت قدرت زيادي داشته و اين قدرت همه جنبه هاي معنوي، مادي، نظامي و اقتصادي را شامل مي شده است (البته در طول 229 سال حكومت صفويان، به تدريج به مشروعيت و مقبوليت همه اين عوامل ضربه مي خورد). .3 كدخدا دولت هاي خارجي
شاه عباس کبیر
گماشتن حافظ احمد پاشا به حکمرانی بغداد از سوی دربار عثمانی دولت عثمانى چون از تمرد و عصیان بكرسوباشى اطلاع یافت، یكى از سران ترك به نام حافظ احمد پاشا را به حكمرانى ایالت بغداد و عراق عرب برگزید و به دفع متمردان مأمور ساخت. بكرسو باشى، كه از این خبر بیمناك شده بود، فرستادهاى نزد حسین خان - حكمران لرستان - گسیل كرد و به او پیغام داد كه اگر شاه ایران عزم فتح بغداد كند، وى شهر را كه حق مسلم ایران است، بى درنگ تسلیم خواهد كرد. تصرف بغداد ثوسط شاه عباس بزرگ 1032 ق شاه صفوى كه از مدتها پیش در فكر استیلا بر بغداد بود - بغداد از سال 940 ق / 1533 م در دهمین سال سلطنت شاه طهماسب اول به تصرف تركان عثمانى درآمده بود - با توجه به اوضاع آشفته دربار عثمانى، موقع را مغتنم شمرد؛ پس نامهاى ملاطفت آمیز براى بكرسو باشى نوشت و او را به مقام استاندارى و عنوان خان مفتخر نمود. اما بكرسو باشى، كه به قدرت و حكومت مستقل خویش امیدوار بود، با فرستاده شاه عباس از در حیله درآمد و حتى در صدد كشتن فرستاده شاه برآمد. سرانجام، به قلعه دارى پرداخت و مقاومت در برابر سپاه ایران را برگزید. در همان حال خبر رسید كه سپاه حسن پاشا حكمران موصل براى مقابله با سپاه صفوى عازم بغداد است. شاه عباس فرمان حمله داد و سپاهیان ایران از هر سو به قلعه بغداد تاختند و در اندك زمانى آن را به تصرف خویش درآوردند «23 ربیع الاول 1032 ق / 25 ژانویه 1623 م»، و حكمران بغداد و دستیاران او را كشتند. حسن پاشا هم در جبههاى دیگر و در یكى از قلعه هاى نزدیك بغداد، از سپاه ایران شكست خورد و خود به همراه شمارى از سپاهیانش نابود شدند. برگزیدن احمد پاشا به سرداری کل سپاه عثمانی برای مقابله با سیاست های ایران چون خبر حمله شاه عباس و سقوط بغداد به دربار عثمانى رسید، سران ینى چرى، احمد پاشا را كه در كاردانى و كیاست معروف بود، به وزارت اعظم و سردارى كل سپاه عثمانى برگزیدند و از او خواستند كه هر چه زودتر شهرها و نواحى از دست رفته در بین النهرین را از سپاهیان ایران باز گیرد. در 1033 ق / 1624 م گروهى از تركان و اعراب اطراف موصل به سردارى حسن پاشا به موصل تاختند، اما به سبب پایدارى قاسم خان ایمانلو، حكمران قلعه كارى از پیش نبردند. شاه ایران زینل بیگ شاملو را براى دفاع از متصرفات بین النهرین به آن حدود فرستاد. حسن پاشا در نبرد با سردار ایرانى شكست خورد و اقدامات باز دارنده عثمانى بى نتیجه ماند. پس از آن سردار سپاه عثمانى - حافظ اسد پاشا - مراد پاشا، بیگلربیگى دیار بكر را با گروهى از سپاهیان ینى چرى روانه بغداد كرد، اما سپاه ترك على رغم برترى نفرات باز هم از سپاه ایران شكست خورد. با انتشار خبر شكست عثمانى، احمد پاشا، فرستادهاى نزد پادشاه ایران گسیل داشت و خواهان متاركه و صلح و آشتى شد. پادشاه صفوى در پاسخ اعلام داشت كه ولایت بغداد ملك موروثى ایران است و تا سلطان عثمانى این ولایت و نواحى اطراف آن را به دولت ایران نسپارد، مصالحه امكانپذیر نخواهد بود. ناگزیر، سردار ترك بار دیگر به جنگ درآمد، اما این بار هم از زینل بیگ و سرداران دیگر ایران شكست خورد و بسیارى از سپاهیانش خودداری کند و به خاك هلاكت افتادند. پس ناگزیر به دیار بكر بازگشت و حاضر شد كه از تمام بین النهرین عقب نشینى كند، مشروط بر اینكه شاه ایران، از تعقیب و كشتار سپاهیانش در 9 شوال 1034 ق / 15 جولاى 1625 م بغداد و قسمت جنوبى بین النهرین را ترك گفته به خاك عثمانى بازگشتند. شاه عباس و فرزندانش «995-1038 ق / 1587 - 1629 م» پسران شاه عباس بزرگ شاه عباس در مدت شصت بهار زندگى صاحب پنج پسر شد که اسامىآنها به ترتیب تولد عبارت است از: محمد باقر میرزا مشهور به صفى میرزا، حسن میرزا، سلطان محمد میرزا معروف به روزک «?» میرزا و خدابنده میرزا، اسماعیل میرزا و بالاخره امام قلى میرزا. از این پنج پسر، صفى میرزا به فرمان پدر کشته شد. حسن میرزا و اسماعیل میرزا در کودکى درگذشتند و محمد میرزا و امام قلى میرزا به فرمان شاه عباس کور شدند. از این رو، شاه عباس، از خاندان خود، کسى را براى جانشینى وتصاحب تاج و تختش باقى نگذاشت. همدستی سران قزلباش با شاهزادگان از زمان مرگ جدش شاه طهماسب اول تا آغاز پادشاهى او، یعنى در مدت دوازده سال «984 تا 996 ق / 1576 تا 1588 م» پنج بار تاج و تخت صفوى به سبب همدستى سرداران قزلباش با یکى از شاهزادگان آن خاندان، دست به دست گشته بود؛ از جمله خود او نیز با همدستى جمعى از سران قزلباش بر ضد پدر برانگیخته و تاج و تخت را به دست آورده بود. شاهزادگان بی لیاقت اما این شیوه تربیت و این واهمه از نزدیکان، حتى فرزند، بر فرض زنده ماندن و کور نشدن توسط شاه، اثرات مخرب دیگرى به همراه مىآورد. شاهزادگانى که شخصیت اجتماعیشان در حرم سراها شکل مىگرفت، فاقد هر نوع لیافت و کاردانى و جسارت بودند و حتى احساس پیوند و نزدیکى با کسى نمىکردند. دور بودن آنها از اوضاع مملکت و مسائل بین المللى و سیاسى نیز مزید بر علت مىشد و چون فردى از آنها به قدرت مىرسید، توان اداره مملکت را نداشت و دست کم آزموده شدن او در طول حوادث، خسارتهاى جبران ناپذیرى براى ملک و ملت به همراه مىآورد. دختران شاه عباس «1007-1041 ق / 1599 - 1623 م» زنان شاه عباس بزرگ «994-1038 ق / 1586 - 1629 م» حرمسرایی شاهی و زنان گرجی و ارمنی پس از آن شاه عباس زنان بسیار دیگر از ایرانى، گرجى، ارمنى، چرکسى و تاتار گرفت؛ از جمله در سال پنجم پادشاهى خود خواهر شاهوردى خان عباسى - حکمران لرستان - را که پیش از آن زن برادرش حمزه میرزا بود به عقد خویش درآورد و یکى از شاهزاده خانمهاى صفوى را به شاهوردى خان داد «شرفنامه بدلیسى، صص 81 تا 83»، تا بدینوسیله حکمران لرستان، که غالبا" با دولت عثمانى مىساخت، و گاه به خودسرى و یغماگرى مىپرداخت، مطیع گردد. حرمسرای شاهی و بانوان ایرانی شاه عباس به زنان گرجى و چرکس، به سبب زیبایى ایشان، علاقه فراوان داشت، اما در حرم شاه، زنان ایرانى شمارشان اندک بود، و بیشتر زنان او شاهزاده خانمها یا کنیزکان گرجى و چرکسى و حتى روسى بودند «سفرنامه پى یترو دلاواله، ج 3، ص 374 و ج 4، ص 339». در 1012 ق / 1603 م که شاه عباس براى باز گرفتن آذربایجان از ترکان عثمانى به آن سرزمین تاخت، و حلقه هاى تبریز، نخجوان و ایروان را گرفت، گرگین خان - امیر گرجستان کارتلى یا کارتیل - و الکساندر خان - امیر گرجستان کاختى یا کاخت. نیز، چون شاه ایران را بر ترکان غالب دیدند، راه اطاعت پیش گرفتند و هر دو به اردوى شاه ایران آمدند. سه سال بعد، پس از مرگ گرگین خان، دختر او تیناتین nihtaniht یا گردینا را به عقد خود درآورد. این زن پس از ورود به حرم سراى شاهى به دین اسلام مشرف شد و به اسامىلیلى و فاطمه سلطان موسوم گردید. سپس براى آنکه الکساندر خان آزرده خاطر نشود، نواده وى را هم که دختر داود خان - پسر بزرگ و درگذشته الکساندر خان - بود، خواستگارى کرد. در روز 24 ربیع الثانى 1013 ق / 21 اوت 1604 م، کتایون inavetaK - مورخان ایرانى عموما" این زن را به نام دیدى پال یا تى تى فال خوانده اند که به زبان گرجى به معنى ملکه و مادر شاه و نیز از عناوین منسوبان شاه بوده است - زن بیوه داود خان، با دخترش مارتا و دو پسرش در شمال قراباغ به خدمت شاه ایران رسیدند. شاه هم دختر او را به عقد موقت خود درآورد «عالم آراى عباسى، ص 503». تعداد بانوان حرمسرای شاه عباس عده زنان حرم شاه عباس را از چهارصد تا پانصد نفر نوشته اند «سفرنامه اولئاریوس، ج 1،
![]() قاره ي قطب جنوب موقعيت و مساحت : قاره ي قطب جنوب با مساحت نزديك به 14 ميليون كيلومتر مربع در منتهي اليه جنوبي زمين قرار گرفته كه بوسيله آبهاي اقيانوس منجمد محصور شده است . در حقيقت بخش جنوبي اقيانوسهاي اطلس ، آرام و هند ،اقيانوس منجمد جنوبي را بوجود آورده اند كه اين اقيانوس به علت مجاورت با قاره ي سرد قطب جنوب با يخبندان مواجه است . درياهاي اطراف قطب جنوب عبارتنداز:درياي ودل ، درياي بلينگز هاوزن ، درياي رس ، درياي داويس و درياي آموندسن . قاره ي قطب جنوب از دايرهي 60 عرض جنوبي آغاز مي شود و نقطه ي قطب جنوب در مركز آن قرار گرفته و يكي از منزوي ترين خشكي هاي زمين است . محاصره ي قطب جنوب بوسيله صفحات عظيم يخي ،انزواي اين قاره را به كمال رسانيده است . دريانوردي و مسافرت به قطب جنوب : دريانوردي و مسافرت به قطب جنوب آنچنان مشكل است كه تا سال 1733 ميلادي كسي نتوانست حتي تا دايره ي قطبي جنوب (مدار 66 جغرافيائي)پيش رود . تا آن هنگام جغرافيدانان بسياري معتقد بودند كه قطعه عظيمي از خشكي در جنوب زمين وجود دارد ولي اثبات اين مدعا مدت زمان مديدي بطول انجاميد .نخستين خشكي هايي كه در قطب جنوب مورد اكتشاف قرار گرفتند جزاير موجود در جنوب امريكاي جنوبي بودند و سپس يكصد و پنجاه سال قبل شبه جزيره ممتدي كه از قطب جنوب به سوي دماغه ي هورن امتداد يافته و شبه جزيره قطب جنوب نام گرفته است مورد اكتشاف قرار گرفت . حدود يكصد سال قبل بود كه سواحل پوشيده از يخ قاره ي قطب جنوب نخستين بار ديده شدند . ناهمواريها : حدود 200 ميليون سال قبل قطب جنوب بخشي از قاره ي بزرگ گنداوانا بوده كه اين قاره ي بزرگ ، آمريكاي جنوبي ،افريقا ، هند و استراليا را در بر مي گرفته است . تا كنون بيش از 7000 حفره كه بر اثر برخورد خرده سيارات بوجود آمده در قاره ي قطب جنوب پيدا شده كه برخي از اين حفره ها بي همتا هستند و بر اثر تحقيقات مي توان به منشاء آنها پي برد كه از ماه آمده اند و يا مريخ . قطب جنوب بر خلاف آنچه كه بطور مبهم توسط مردم تصور مي گردد ، دشتي پهناور و مسطح و مستور از برف و يخ نيست . پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:, :: 11:33 :: نويسنده : علی رضا
به نام خدا آفریقا : آفریقا یا اِفریقا دومین قاره ی پهناور جهان پس از آسیااست. با مساحتی پیرامون ۳۰٬۲۲۱٬۵۳۲ کیلومتر مربع ۲۰٫۳٪ از مجموع خشکیهای زمین را در بر میگیرد. عرض این قاره حدود ۸۰۰۰ کیلومتر از شمال به جنوب و طول آن در حدود ۷۴۰۰ کیلومتر از شرق به غرب میباشد. آفریقا با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت (طبق آمار ۲۰۰۵)در ۶۱ کشور و قلمرو حدود یک هفتم از جمعیت جهان را در خود جای دادهاست. این قاره از شمال به دریای مدیترانه، از شمال شرق به کانال سوئز و دریای سرخ، از شرق به خلیج عدن، از جنوب شرق به اقیانوس هند، و از غرب به اقیانوس اطلس محدود میشود. آفریقا در دو سوی خط استوا قرار گرفته و نواحی اقلیمی متعددی را در بر میگیرد؛ آفریقا تنها قارهای است که از منطقه معتدله شمالی تا منطقه معتدله جنوبی امتداد یافتهاست. به دلیل فقدان بارشهای منظم طبیعی و آبیاری، و نیز تاحدودی عدم وجود سیستمهای تودهای یخ یا سفرههای زیرزمینی کوهستانی، هیچگونه اثر معتدل کننده طبیعی بر اقلیم به استثنای نزدیک سواحل در آن وجود ندارد. در مرکز آفریقا(نزدیک استوا) نیمی از سال بارانی میباشد که دارای هوای گرم و مرطوب است و جنگلهای زیبایی را پدید میآورد که عمری بیشتر از یک نیم سال ندارد چرا که بعد از این فصل بارانی، گرمایی سخت و طاقت فرسا تمام منطقه را فرا میگیرد و هیچ جانوری طاقت آن را ندارد و پس مدتی آن جنگلها به بیابانی خشک و بی آب و علف تبدیل میشود.(نیمه دیگر سال گرم و خشک است که در مجموع طبیعتی ۲ فصل را پدید میآورد.) جغرافیا :
شمالیترین نقطهٔ آفریقا دماغه الغیران(درکشور تونس)، جنوبیترین نقطه دماغه آگولهاس(در کشور آفریقای جنوبی)، شرقیترین نقطه دماغه گوآردافوئی(در کشور سومالی)و غربیترین نقطه نوک المادی(در کشور دماغه سبز) میباشد. آب و هوای آفریقا از اقلیم حاره ای| حارهای تا فراشمالگان در بالاترین قلل آن در نوسان است. در ناحیه شمالی آن عمدتاً بیابان یا مناطق بایر وجود دارد، در حالی که مناطق مرکزی یا جنوبی شامل دشتهای گرم (استوایی) و نواحی جنگلی بارانی بسیار متراکم میباشد. با این همه دو نوعی همگرایی در الگوهای گیاهی همچون ساحل و استپ غالب است.
پراکندگی زبانهای آفریقا- آسیایی از ساحل تا جنوب غرب آفریقا امتداد یافتهاست. زبانهای نیجر- کنگو تقسیم شدهاست تا عظمت زبانهای زیرمجموعه خانواده بانتو را نشان دهند. بر اساس بیشترین برآوردها، آفریقا کلاً شامل بیش از هزار زبان میباشد، برخی این رقم را تا بیش از دوهزار تحمین زدهاند (بیشتر آفریقایی تا دارای ریشه اروپایی). آفریقا عمدهترین قاره چند زبانه در جهان است؛ و این مسئله نادر نیست که افرادی را بتوان یافت که نه تنها به زبانهای مختلف آفریقایی، بلکه یک یا دو زبان اروپایی نیز به روانی تکلم مینمایند. عمدتا چهار زبان اصلی بومی در آفریقا وجود دارند.
فرهنگ و تمدن: فرهنگ آفریقا توسط یک نظام کاملاً یکپارچه از ارزشهای اجتماعی مشخص میشود، از طریق فرآیندهای تاریخی اطلاع داده میشود که از سازمان اجتماعی خود پشتیبانی میکند. جالبترین ویژگی فرهنگ آفریقایی ماهیت تقریباً یکدست از یک شبه- زبان آفریقائی است، که عناصر غیر کلامی برقراری ارتباط آن برای تغییر مفهوم و انتقال احساس بکار میروند. همچون اروپاییهای جنوبی، آفریقاییها بیشتر حراف، گرم و متعهد میباشند. این شبه- زبان آفریقایی در مجموعهای از روابط تاریخی و باورهای معنوی باستانی ریشه دارد که در نسل، زبان، سیاست در حال شکوفائی، و نیز تراژدیهای توامان برده داری و استعمار آفریقا جای گرفتهاند. مذاهب:
آفریقاییها گستره وسیعی از اعتقادات مذهبی را عرضه میکنند ضمن آن که مسیحیت و اسلام رایجترین آنها هستند. تقریباً، ٪۳/۴۶ کل آفریقاییها مسیحی و ٪۵/۴۰ آنها را مسلمانان تشکیل میدهند. حدود ٪۸/۱۱ آفریقاییها عمدتاً پیرو مذاهب آفریقایی بومی میباشند. تعداد اندکی از آفریقاییها هندو هستند، یا دارای اعتقاداتی از یهودیت| سنت یهودی میباشند. نمونههایی از یهودیان آفریقایی مردمان بتا اسرائیل، لمبا و آبایودایا در شرق اوگاندا هستند. مذاهب بومی نواحی پایین صحرای آفریقا حول محورهای آنیمیسم و پرستش اجداد میچرخد. تهدید مشترک در نظامهای سنتی اعتقادی، تقسیم جهان معنوی به دو بخش «مفید» و مضر است. ارواح مفید| ارواح معمولاً ارواحی محسوب میشوند که شامل ارواح اجدادی بوده که به اعقاب خود کمک میکنند، و ارواح توانمند که از کل جوامع در برابر بلای طبیعی و حملات دشمنان محافظت مینمایند؛ در حالی که ارواح مضر، روحهای قربانیان کشته شدهای را در برمی گیرد که بدون انجام مراسم تدفین| مراسم تدفین صحیح دفن شدهاند، و این ارواح توسط روح خشن (شرور) به عنوان واسطه (معنوی)| واسطهها سبب بیماری در میان دشمنانشان میشوند. با این که تاثیر این اشکال بدوی از پرستش تداوم مییابد تا اثری عمیق به دنبال داشته باشد، نظامهای اعتقادی ضمن تعامل با دیگر مذاهب تکامل یافتهاند. تشکیل قلمرو قدیم مصر در هزاره سوم پیش از میلاد، اولین نظام مذهبی پیچیده و شناخته شده در این قارهاست. حدود قرن نهم پیش از میلاد، کارتاژ (در تونس امروزی) توسط فنیقیها بنیان گذاری شد، و تداوم یافت تا به مرکز اصلی چند ملیتی تبدیل شد که در آن الهه | الههها در همسایگی مصر، روم باستان| رم و تمدن اتروسکان| سرزمینها- شهر اتروسکان پرستش میشدند. امروزه، بسیاری از یهودیان نیز در شمال آفریقا، به خصوص در تونس، الجزایر و مراکش زندگی میکنند. چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, :: 17:10 :: نويسنده : علی رضا
به نام خداوند راز نیاز که رازق است و درمان نیاز آسیا منطقه ای است که از غرب به منطقه اروپائی محدود می شود. شمال آسیا را اوقیانوس منجمد شمالی و مشرق آن را اوقیانوس کبیر و جنوب آن را اوقیانوس هند محدود میکند. ![]()
و اما ساختارهای زمین در آسیا ساختمان زمین و تاریخ زمین شناسی در چگونگی شکل آسیا اثر عمده دارد.در داخل این خشکی وسیع واحد های بزرگ و متعدد ساختمانی وجود دارد که هر یک خصوصیاتی دارد. در جنوب غربی آسیا و شبه جزیره عربستان و شبه قاره هندوستان نواحی وسیعی یافت میشود که از بقایای بسیار متغیر سنگهای پرکامبرین تشکیل شده است. و اینک بعضی از قسمت های آن با رسوبات جوان تر پوشانده شده است. در شمال قارۀ اوراسیا نیز دو ناحیه از ساختمانهای قدیمی نظیر انچه در هند و عربستان وجود دارد به چشم می اید یکی سپر فنواسکاندین در اطراف دریای بالتیک است و دیگر توده ای واقع در شمال شرقی دریاچه بایکال به نام آنگارا همچنین در چین نیز از این قبیل ساختمانهای قدیمی زمین موجود است و همه آنها از سنگهای قدیمی دگرگون شده ترکیب یافته اند.دشتها و فلاتهای آسیا هر دو اصولا مسطح و هموار هستند دشتهای آبرفتی عموما از دشتهای فرسایشی هموار نظیر دلتای رود هوانگو در چین از دشت فرسایشی منچوری هموار تر است.
به طور کلی مرتفات آسیا را میشود به سه دسته تقسیم کرد: 1. اراضی پست که حداکثر ارتفاع آنها از سطح دریا آزاد به 650 متر میرسد، 2. اراضی کم ارتفاع بین 1650-650 متر ارتفاع از سطح دریا، 3. اراضی مرتفع بیش از 1650 متر ارتفاع از سطح دریا، جبال پونت در مجاورت دریا سیاه و کوهستان توروس مجاور دریا مدیترانه مهم ترین سلسله کوهستان غربی ناحیه بزرگ کوهستانی آسیا را تشکیل میدهد. در میان این دو رشته جبال حوضه کم ارتفاع(آناتولی) محصور است. آسیا شمال شرقی،از نظر ارتفاعات،توپوگرافی خاصی دارد. سایر فلاتهای مشهور عبارتند از :1- فلات عربستان 2- فلات دکن در شبه جزیره هند و سیبریه مرکزی 3- فلات عربستان و دکن از سمت مغرب به پرتگاه یعنی یک بریدگی و افتادگی عظیم محدود می شود. در مرکز آسیا سه سرزمین پست یا حوضه وجود دارد که عبارتند از تاریم و زورنگاری در چین غربی و توران در مشرق دریا خزر. رود های متعددی از کوهستان ها و داخل آسیا سر چشمه می گیرد و به دریا ها و اقیانوسها می ریزد. رود های که به ساحل دریا های قطب شمال می رسند، متعددند که مهمترین آنها رودخانه های" اب" ینی سئی" لنا" نسبتا طویلند و از جمله دوازده رود طویل دنیا محسوب می شوند. در 15 میلیون کیلو متر مربع از مساحت آسیا رودخانهای که به دریا و اوقیانوس برسد وجود ندارد و کمبود ریزشهای جوی و تبخیر شدید سبب می گردد در حوضه های داخلی ذخایر آّب کافی وجود نیاید و آب جاری به حدی نمی رسد که در مسافت طولانی به دریا های آزاد برسد. مهمترین ویژگی آب و هوائی آسیا، قارۀای بودن آن است. اکثر نواحی ساحلی نیز اب و هوای بحری یا موسمی دارند. نواحی ساحلی با نواحی اب و هوائی بری داخلی تناقض دارد . سایر قاره ها یا حداکثر وسعت را در جهت شمال و جنوب اشغال می کنند و لذا به خاطر باریکی شرقی غربی و موقع جغرافیائی اکثرا در معرض بادهای غربی باران زا و بادهای شدید شرقی قرار می گیرند. خلاصه آنکه هر نوع آب و هوائی در آسیا وجود دارد. آب و هوائی نوع استوائی(گرم و مرطوب) مالایا،آب و هوای گرم و خشک بیابانی عربستان ، آب و هوای نواحی قطبی نظیر اقلیم ناحیه نوایازاملیا بهترین معرف آب و هوای شدید و فوق العاده هستند. در زمستان سیکلون های نسبتا ضعیفی از فلسطین،سوریه، ایران و شمال شبه قاره هند می گذرند و موجب بارندگی می شوند لیکن در قسمت اعظم سال مسیر عمده عبور این سیکلون ها در حد شمایتی قرار دارد و در فصل تابستان حتی به حوالی مدار قطبی می رسد. در فصل تابستان و قسمتی از پاییز طوفانها مهمترین منبع بارندگی آسیا جنوب شرقی است و در همین ایام است طوفانها خرابی می آفرینند. این طوفانها از دریا شرق، جنوب چین و خلیج بنگال سرچشمه می گیرد و خطر ناک هم هستند. انواع حیوان را در آسیا نیز بایستی با توجه به انواع آب و هوای این قارۀدر نظر آوریم. حیوانات آسیا را نیز می توان با در نظر گرفتن ملاحظات اقلیمی در سه منطقه مطالعه کرد: 1- مناطق شمالی اقلیم سرد سراسر سیبری و شمال آسیا به حیوانات این منطقه ویژگیهای می دهد و آنها را به وسایل دفاعی خاصی مسلح می سازد این وسایل یک طبقه چربی و یا پوست خزی و کرکی آنهاست که در انواع پرنده به پرهای بلند و انبوع تبدیل می شود. دو نوع از انواع حیوانات شمالی از دیر باز مورد استفاده انسانها بوده است 1- سگ اسکیمویی 2- گوزن قطبی . 2- مناطق مرکزی در آسیا استپ زارها و بیابانها، چهره اصلی مناطق جغرافیائی را می سازند. طبعا اینگونه مناطق قلمرو یک گله حیواناتی است که متناسب این اقلیم ها و مناطق باشند. این حیوانات یا عصبی و گریز پا هستند، نوع اصلی گروه شتر است که در برابر تشنگی و در برابر تغییر ناگهانی هوا در شب و روز حساس نیست . در همین منطقه نوعی اسب کوتاه قد هم می پرورانند لکن آنچه اهمیت دارد پرورش کرم ابریشم در پناه توتستانهاست . 3- آسیای جنوبی آسیا جنوبی اقلیمی گرم و مرطوب دارد . تنوع و وفور حیوان به مانند گیاه به همه جا به چشم می خورد و انواع تازه ای از حیوان به وجود می اید. ..... انواع خزنندگان، خاصه مارها در سیلان و بخش اعظم هندوستان وجود دارند. انواع پرندگان سیلان شباهت بسیاری به پرندگان شبه جزیره هند دارد. از نظر جغرافیای طبیعی آسیا به 5 واحد یا قلمرو تقسیم می شود. ستون فقرات و استو خوان بندی قاره را آسیا کوهستانی تشکیل می دهد که در عین استقلال، در تنوع سایر قلمرو ها موثر بوده و در حاشیه آنها نیز قرار می گیرد . 2-جغرافیای انسانی 1-2 خصوصیات، سوابق و ویژگیهای جغرافیا ی انسانی در آسیا؟ از هر سه نفر ساکنین کره زمین تقریبا دو نفر در آسیا زندگی می کنند و از هر شش بچه ای که متو لد می گردد 5 نفر سهم آسیا است و بدین ترتیب عمده جمعیت جهان در آسیا به سر می برد . این قارۀای است که انسان محیط طبیعی خود را بخوبی تحت تاثیر می گیرد و جائی است که نسلهای بی شماری نشان کار انسان را بر منظر جغرافیائی به خوبی نقش کرده اند . آسیا قدیمی ترین گهواره تمدن انسانی است . تحقیقات باستان شناسی اخیر بسیاری از عالمان را بر آن داشته است که از این بابت اروپا و آسیا را همدوش بدانند به این معنی که نوع بشر در هر دو قارۀ سابقه ای یکسان دارد . آشوریها، بابلیها ، مادها ، فینیقی ها .... در آسیا حکومتهای تشکیل دارده و تمدن خاص خود را بنیان کرده اند. انسان و زمین عناصر اصلی هر مطالعه جغرافیا می باشند و فقط وقتی این دو عامل را با هم در نظر بگریم می توانیم از مطالعه روابط آن دو در هر قسمت از کره زمین ویژگی خاص جغرافیا ئی یک ناحیه را نشان دهیم . یکی از وظایف علم جغرافیا ارائه تجزیه و تحلیلی است از روابط متقابل و متعدد عو امل جغرافیائی که می تواند به ناحیه ای ویژگی و منعای جغرافیا یی بدهد . آسیا بیش از دو میلیارد جمعیت دارد، این مردم کجا زندگی می کنند ، چطور می توانند منابع و معیشت و اسباب ادامه حیات خود را فراهم نمایند:؟! مشکل جمعیت یک مشکل عددی نیست بلکه بستگی دارد به تکنولوژی و سطح زندگی مردم . قسمت عمده ای از جمعیت آسیا ، فقیر و یا کم در امدند و مادامی که این مردم در فقر باقی بمانند و فاصله بین آنها و کشورهای پیشرفته کم و یا محو نشود ،بقیه مرئم جهان ، بدون شک نمی توانند در صلح و آرامش به سر برند . شناسائی نژادی و تعین و تقسیم بندی آنها در قارۀ آسیا با هم وضوح ظاهری اشکالاتی دارد و اخطلاط و امتزاج نژادی امکانات مبهمی را برای نژ اد شناسان به وجود آورده است . به طور کلی و توجه به رنگ پوست ، دو نژاد بزرگ در آسیا وجود دارد. یکی نژاد سفید و دیگری نژاد زرد به ترتیب اهمیت عبارتند از : 1- نژاد زرد 2- نژاد سفید 3- سیاهان زبانهائی که در قارۀ آسیا بدانها تکلم می کنند ، متعدد و متنوع است. سه گروه اصلی از زبانها که از دیگران معروفتر می باشند عبارتند از : 1- گروه زبانهای چینی ، تبتی ، تایلندی ،و میانماری که در اصطلاح زبان شناسان (تک سیلاب) می باشند . در این میان ، گروه زبانهای چینی ها سابقه ای بیشتر و ادبیاتی وسیعتر دارد . 2- گروه زبانهای (پر سیلاب) مثل زبان کره ای ها، ژاپنی ها ، زبان بخش اعظم سکنه سیبری ، آسیا ئی مرکزی ، دراویدین ها و هندیان ، در این گروه زبانی ، کلمات پیچیده و پسوند و پیشوند بسیار دارند . 3- گروه زبانهای قابل انعطا ف مثل زبان مردم عربستان ، آسیا صغیر ، ایران ، پاکستان ، و هند شمالی در این نقش عمده ای دارد . دین های بزرگ اسیا عبارت اند از: 1- دین اسلام 2- دین مسیحی 3-دین بودایی 4-دین برهمایی دین بودایی: بـوداگـرايي دين و فلسفـه اي مبتني بـر آمـوزه هـاي«سيدارتا گوماتا» کـه در حدود 566 تا 486 ق. م مي زيسته است بنا شد. بنا بر داستانهاي بودايي سيدارتا (به معني کمال جو) در منطقه اي در نپال کنوني بدنيا آمد. پس از زايش توجه پيشگويان به او جلب شد. بدينگونه که سيدارتا در آينده يا پادشاهي جهانگير خواهد شد، يا روحاني بيداردل. پدرش يعني«سودو دانا شاه»، براي اينکه پسرش در راه او قرار گيرد وي را در ناز و نعمت پروراند و در کاخهايي محفوظ قرار داد تا سيدارتا با رنجها و کاستيهاي زندگي آشنايي نيابد. با اين حال وي از کاخ گريخت و در طي اين گريز با چهار منظره از زندگي آشنا شد: پيري، بيماري، مرگ و شخصي پارسا که در پي رهايي از رنجها بوده ديدن اين چهار منظره بر وي تأثيري ژرف نهاد و بر آن شد که زندگي شاهزادگي را نهاده و به جستجوي حقيقت بپردازد. پس از گذراندن مدتي با مرتاضان، در جنگلها، آن راه را، راه راستين حقيقت يابي ندانست راهي ميانه در پيش گرفت. دین برهمایی: برهما یکی از خدایان بزرگ هندوان باستان و نام یکی از سه خدای پیروان مذهب برهمایی است که وی را قادر مطلق آفریدگار جهان می دانند . برهمنان معتقدند که برهما روز اول خلقت روحانییون را از دهان و سلحشوران را از بازوان و کارکنان را از ران و بردگان را از پای خود آفرید و این صنوف همیشه ثابت و برقرار خواهند بود. سه خدای برهمایی عبارتند از : ۱. برهما( خدای بزرگ و خالق موجودات و جهان) ۲. ویشنو (محافظ . آمر کائنات) ۳.شیوا (مخرب و خراب کننده موجودات) شهر مقدس برهماییان (( بنارست)) در کنار رود مقدس گنگ واقع شده است .
نظام طبقاتی و خدایان مورد پرستش پیروان آیین برهمایی در عصر کنونی هندو نامیده می شوند اگرچه که این نام صحیحی نیست و هیچ رابطه ای با دین برهمایی ندارد. هندوییسم در زمان ما افراد زیادی را به خود جلب کرده است از جمله مسلمانان که به دلیل بی اطلاعی از آیین اسلام و همچنین نا آگاه بودن از اصول ادیان دیگر مخصوصا دین برهمایی یا هندو به این آیین و مروجان آن گرویده می شوند. اگرچه برخی از هندوان به دروغ خود را یکتا پرست معرفی می کنند آن هم برای جلب نظر مسلمانان و سایر ادیان یکتاپرست است اما در حقیقت هندوییسم بر پایه ی چند خدا بنا شده است. در راس مثلث ۳ خدای برهما- ویشنو و شیوا قرار دارند که هرکدام چندین زن و چندین فرزند دارند و زنان آنها خدای مونث یا الهه نامیده می شوند و فرزندان مذکر آنها خدا محسوب می شوند.(برهما - ویشنو- شیوا) اگر شما از هندوان سوال کنید که بلاخره چه کسی اول خدا بود از میان این همه خدا ؟ و چه کسی دنیا را خلق کرد هر کس جواب متفاوتی به شما می دهد و هیچ یک هم نمی داند که چرا و چگونه. در آیین هندو سوال پرسیدن امری محال است و زمانیکه از یک هندو بپرسید چرا بت می پرستد ؟ او با تمسخر جواب می دهد که مگر می شود خدایی را پرستید که دیده نمی شود؟ آنها چیزهایی را می پرستند که می توانند ببینند و این تنها به خدایان دریا و کوه و آتش و باران و یا ارکان طبیعت محدود نیست بلکه خدایان مهمتری هم هستند که از روزگار بسیار کهن در هندوستان پرستش می شده اند
یک شنبه 2 مهر 1391برچسب:, :: 19:40 :: نويسنده : علی رضا
![]() ![]() |