درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید,سایت من یک وبلاگ تاریخی که مطالبش خوب و سودمنده وامید وارم اون چیزی رو که دنبالش هستید با گشتن تو سایت من بدست بیاریدو امیدوارم که از سایتم خوشتون بیاد.
پيوندها
  • ردیاب خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی و آدرس asds.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 12
بازدید کل : 28551
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

کد ساعت -->

همه چی




گویچه‌های سفید (لوکوسیت‌ها) یا گلبول‌های سفید از یاخته‌های خون هستند. گویچه‌های سفید بخشی از دستگاه ایمنی بدن هستند و بدن را ازبیماری‌های عفونی محافظت می‌کنند. لوکوسیت‌ها بر خلاف اریتروسیت‌ها هسته‌دار و متحرک هستند. در انسان بالغ گویچه‌های سفید در مغز استخوان جناغ ولگن خاصره ساخته می‌شوند (در کودکان مضافاً در استخوان لوله‌ای دست‌ها) و در خون آزاد می‌شوند. گویچه‌های سفید سپس در لوزه ها، طحال، مغز استخوان،غدد لنفاوی و تیموس "می‌آموزند" که دقیقاً چه نوع وظیفه دفاعی به عهده دارند و چه چیزهایی خودی و چه چیزهایی غیر خودی (دشمن) محسوب می‌شوند.

 

انواع گلبول سفید

لوکوسیت‌ها بر اساس حضور یا عدم حضور گرانول‌های اختصاصی در سیتوپلاسم خود به دو دسته گرانولوسیت‌ها (دانه‌دارها) و آگرانولوسیت‌ها (بدون دانه‌ها) تقسیم می‌شوند.گرانولوسیت‌ها بر اساس رنگ‌پذیری گرانول‌های اختصاصی به سه دسته نوتروفیل‌ها، ائوزینوفیل‌ها و بازوفیل‌ها تقسیم می‌گردند. آگرانولوسیت‌هابه دو دسته لنفوسیتها و مونوسیتها تقسیم می‌شوند.

گرانولوسیت‌ها

  • گرانولوسیت ها: در داخل سیتو پلاسم این نوع گلبول های سفید  دانه وجود دارد.

    نوتروفیلها Neutrophils  - ائوزینوفیل ها Eosinophils  - بازوفیل ها  Basophilsدرگروه گرانولوسیت ها قرار دارند.

    نوتروفیلها  Neutrophils :


    مهم‌ترین گروه سلولی سیستم میلویید را گرانولوسیتهای نوتروفیل تشکیل می‌دهند. نوتروفیلها پس از تشکیل در مغز استخوان وارد جریان خون شده و در حدود 12 ساعت بعد به سوی بافتهای بدن حرکت می‌کنند. طول عمر این سلولها بیش از چند روز نیست. نوتروفیلها بین 60-75 درصد لکوسیتهای خونانسان و سایر گوشتخواران را تشکیل می‌دهند. این نسبت در بین نشخوارکنندگان تنها 30 - 20 درصد است. 

    ساختمان نوتروفیلها

    نوتروفیلهای موجود در جریان خون سلولهای مدوری هستند با قطر تقریبی 12 میکرومتر. این سلولها دارای سیتوپلاسمی حاوی گرانولهای بسیار ظریف و یک هسته سوسیسی شکل و یا چند قسمتی در مرکز می‌باشند. در سیتوپلاسم این سولها دو نوع گرانول یافت می‌شود. گرانولها اولیه که گرانولهای متراکمی هستند و حاوی آنزیم‌های باکتری‌کش می‌باشند. در گرانولهای ثانویه آنزیم‌هایی مثل لیزوزیم رکولاژناز وجود دارد. نوتروفیلها دارای یک دستگاه گلژی بسیار کوچک و تعدادی میتوکندری ولی فاقدریبوزوم و شبکه آندوپلاسمی دانه‌دار می‌باشند از اینرو قادر به سنتز پروتئینها نیستند. 

    اعمال نوتروفیلها

    وظیفه اصلی نوتروفیلها عبارتست از تخریب مواد بیگانه طی فرآیندی به نام فاگوسیتوز ، که عمل فاگوسیتوز را می‌توان به مراحلی تقسیم کرد. 

    کموتاکسی

    کموتاکسی عبارت است از حرکت جهت‌دار نوتروفیلها تحت تاثیر محرکها شیمیایی خارجی. در صورت قرار گرفتن نوتروفیلها در معرض چنین محرکهایی این سلولها پلاریزه شده و به سمت بیشترین غلظت ساده جاذب حرکت می‌کنند. موادی که باعث جذب نوتروفیلها می‌شود عبارتند از بسیاری از فرآورده‌های باکتریایی فاکتورهایی که از سلولهای تخریب شده آزاد می‌گردند و فاکتورهای مشتق شده از ماست سلها



    تصویر

     

    چسبندگی

    وقتی نوتروفیل با یک ذره بیگانه مواجه می‌شود باید بتواند خیلی محکم به آن متصل شود. این اتصال نمی‌تواند خود به ‌خود انجام گیرد. چرا که هم سلولها و هم ذرات معلق در مایعات بدن دارای بار منفی بوده و لذا یکدیگر را دفع می‌کنند. بنابراین برای خنثی کردن این بار منفی ، باید ذرات بوسیله یک پروتئین با بار مثبت پوشیده شوند. مثل مولکول آنتی‌بادی. ذراتی که بوسیله آنتی‌بادی پوشیده می‌شوند، بار منفی موجود بر روی سطحشان کاهش یافته و لذا می‌توانند به راحتی به نوتروفیلها که دارای بار منفی هستند متصل شوند.

    نوتروفیلها دارای گیرنده اختصاصی برای مولکول آنتی‌بادی بوده و در نتیجه ذرات پوشیده شده بوسیله این مولکولها می‌توانند بوسیله این گیرنده‌ها به نوتروفیلها متصل شوند. مکانیسم دیگری که به ایجاد اتصال بین ذرات و نوتروفیلها کمک می‌کند عبارت است از به دام‌اندازی این ذرات. بطور معمول ، وقتی که ذره‌ای در پلاسمای خونبا یک نوتروفیل مواجه می‌شود، به راحتی می‌تواند فرار کند. ولی در صورتی که این ذره در داخل بافتهای بدن جای گرفته باشد ممکن است بین یک نوتروفیل و سطح دیگری به دام افتاده و در نتیجه موفق به فرار نگردد. این پدیده به فاگوسیتوز سطحی موسوم است. 

    بلع

    وقتی که یک ذره بطور محکم به غشای نوتروفیل متصل شد، در اثر انقباض فیلامانهای اکتین و میوزین متصل به میکروتوبولهای سیتوپلاسم ، توسط غشای سلولدربرگرفته می‌شود. در نتیجه ذره به داخل سلول کشیده شده و در واکوئلی به نام فاگوزوم محصور می‌گردد. سهولت عمل دربرگرفتن تا حدی به اختصاصات سطحی ذره مذکور بستگی دارد. بطور کلی ، لازم است که ذره ، هیدروفوب‌تر از سلول باشد. باکتریهای دارای هیدروفوبیسیتر بالا خود وارد سلولها می‌شوند. برعکس باکتریهایی که سطح هیدروفیل دارند خیلی به سختی فاگوسیته می‌شوند مگر اینکه آنتی‌بادیها روی سطح آنها را بپوشاند و آنرا هیدروفوب گردانند.

    ذره در بر گرفته شده توسط نوتروفیلها پس از اتصال ذره به غشای نوتروفیل گرانولهای اولیه به سرعت در داخل سیتوپلاسم حرکت کرده و به فاگوزوم ملحق می‌شوند. متعاقب آن ، آنزیم‌های خود را آزاد می‌سازند. از این پس ، این واکوئل کامل ، فاگولیزوزوم خوانده می‌شود. آنزیم‌های موجود در این گرانولها می‌توانند دیواره باکتریها را هضم کرده و بیشتر میکروارگانیسم‌ها را بکشند. ولی همانطوری که انتظار می‌رود حساسیت ارگانیسم‌های مختلف نسبت به این آنزیم‌ها متفاوت است. باکتریهای گرم مثبت که نسبت به لیزوزوم حساس هستند، به سرعت از بین می‌روند. باکتریهای گرم منفی ، مدت بیشتری دوام می‌آورند چرا که دیواره خارجی آنها در برابر هضم شدن نسبتا مقاوم است. 



    تصویر

     

    سرنوشت نوتروفیلها

    ذخیره انرژی نوتروفیلها محدود و غیر قابل تجدید است. با اینکه این سلولها ، بلافاصله پس از آزاد شدن ازمغز استخوان فعال هستند. به سرعت خاصیت خود را از دست داده و تنها قادر به انجام تعداد محدودیاعمال فاگوسیتیک می‌باشند. از این رو نوتروفیلها را اولین خط دفاعی بدن در نظر می‌گیرند. چرا که به سرعت به طرف عامل بیگانه حرکت کرده و فورا آنرا نابود می‌سازند. ولی قادر به ادامه این عمل به مدت طولانی نیستند. دومین خط دفاعی بدن را سیستم فاگوسیتیک تک‌هسته‌ای تشکیل می‌دهد. نوتروفیلها از آنجایی که ماده بیگانه را کلا نابود می‌کنند، قادر به آماده‌سازی آنتی‌ژن برای عرضه به سلولهای حساس به آنتی‌ژن نیستند. 

    ائوزینوفیل ها:Eosinophils

    دارای هسته دو لوبه است, سیتوپلاسم سلول حاوی دانه های نارنجی فراوان است.

    تعداد  ائوزینوفیل ها دربیماری حساسیتی وعفونت های انگلی درخون افزایش می یابد.

    بازوفیل ها :Basophils 

    کمترین درصد گلبولهای سفید را در یک گسترس خونی را  دارا می باشند . بازوفیل ها دارای دانه های درشت آبی تیره در سیتوپلاسم خود هستند.

     این دانه ها حاوی ماده هیستامین هستند. که نقش مهمی در واکنشهای آ لرژیک  دارند.آزاد شدن ماده شیمیایی هیستامین در خون باعث ایجاد حساسیت وعوارض آن ازجمله التهاب و مخصوصا کهیر در پوست می گردد.

    آ گرانولوسیت ها

    آ گرانولوسیت ها : در سیتوپلاسم این نوع گلبول های سفید دانه وجود ندارند. مثل : لنفوسیت ها ومونوسیت ها

    لنفوسیت ها :Lymphocyte

    لنفوسیت ها  : دارای هسته یک پارچه بزرگ و گرد  با کروماتین فشرده هستند . سیتوپلاسم لنفوسیت ها آبی روشن وبدون گرانول است.

    لنفوسیت ها اولین سد دفاعی در برابر عوامل نفوذی به بدن از جمله باکتری ها ویروس ها قارچ ها محسوب می شوند. لنفوسیتها در عقده های لنفاوی و در مغز استخوان بوجود می آیند. لنفوسیت ها به دو گروه عمده تقسیم می شوند .

    1- لنفوسیت های B :

    لنفوسیت‌های بی(به انگلیسی: B cell) لنفوسیتهایی از سیستم ایمنی بدن هستند که در مقابل پاتوژنهایی مثل ویروسها پادتن تولید می‌کنند. این لنفوسیت‌ها در ایمنی هومورال نقش دارند که همراه با ایمنی سلولی، مکانیسم دفاع اختصاصی را تشکیل می‌دهند. لنفوسیت‌ها به طور اختصاصی عمل می‌کنند، یعنی یک نوع خاصی از عوامل بیگانه را شناسایی و از بین می‌برند. لنفوسیت‌های بی نقش بزرگی در ایمنی هومورال (در کنار آن پاسخ ایمنی سلولی قرار دارد که توسطلنفوسیت‌های تی مدیریت می‌شود) دارند. کارکرد اصلی لنفوسیت‌های بی تولید پادتن علیه آنتی‌ژنها، ایفای نقش به عنوان سلول‌های ارایه دهندهٔ آنتی‌ژن(ای پی سی)، و در نهایت تکامل یافتن به سلول‌های بی خاطره پس از فعال شدن توسط برهم‌کنش‌های آنتی‌ژنی است. سلول‌های خاطره در برخورد مجدد با همان آنتی‌ژن پادتن بیشتری را در مدت زمان کوتاه‌تری تولید می‌کنند. لنفوسیت‌های بی جزء اساسی سیستم ایمنی تطابقی است.

     

      تکامل لنفوسیت‌های بی نارس

     

    لنفوسیت‌های بی پس از آن که در سلول‌های بنیادین مغز استخوان به وجود آمدند، باید برای کسب ویژگی‌های لازم برای شناسایی و مبارزه با میکروب‌ها، تکامل یابند. تکامل این سلول‌ها در مغز استخوان انجام می‌گیرد (در حالی که تکامل لنفوسیت‌های تی در تیموس صورت می‌گیرد). بعد از رسیدن به مرحلهٔ نارس IgM ‎ مثبت در مغز استخوان، سلول‌های بی نارس به طحال مهاجرت می‌کنند. در این حالت به این سلول‌های مهاجرت‌کرده لنفوسیت‌های بی ترانزیشنال می‌گویند. برخی از این سلول‌ها به لنفوسیت‌های بی بالغ تمایز می‌یابند. تکامل لنفوسیت‌های بی از طریق چندین مرحله رخ می‌دهد که هر مرحله نشان‌دهندهٔ یک تغییر در محتوای ژنوم در جایگاه آنتی‌بادی است. هر آنتی‌بادی از دو زنجیرهٔ مشابه سبک (اِل) و دو زنجیرهٔ مشابه سنگین (ایچ) تشکیل شده‌است و ژنهای مختص آنها در ناحیهٔ v ‎ (متغیر) و ناحیهٔ c ‎ (ثابت) یافت می‌شوند. در ناحیه v زنجیرهٔ سنگین سه قسمت وجود دارد: V و D و J. در فرایندی تصادفیِ نوترکیبی VDJ باز ترکیب می‌شوند تا یک حوزهٔ متغیر منحصر به‌فرد در ایمونوگلوبلین هر سلول منفرد B بسازند. بازچینی‌های مشابهی برای ناحیه V زنجیرهٔ سبک رخ می‌دهد با این تفاوت که تنها دو قسمت وجود دارد که درگیر می‌شوند (V و J). زمانی که لنفوسیت بی در هر مرحله از فرایند بلوغ شکست بخورد توسط مکانیسم آپوپتوز می‌میرد، به این فرایند حذف کلونال می‌گویند. اگر لنفوسیت بی در حین فرایند بلوغ آنتی‌ژن خودی را بشناسد، این سلول سرکوب شده (آنرژی) یا متحمل آپوپتوز (انتخاب منفی)می‌شود. سلول‌های بی دایما در مغز استخوان تولید می‌شوند. وقتی گیرنده‌های سلول بی در سطح این سلول با آنتی ژن‌های موجود کشف شده در بدن جفت و جور می‌شوند، سلول بی تکثیر می‌شود و یک شکل آزاد از آن رسپتورها را(آنتی بادی)با مکان‌های اتصالی مشابه همانند آنهایی که در سطح سلول اولیه هستند ترشح می‌کند. بعد از فعال شدن این سلول تکثیر می‌شود و سلول‌های خاطرهٔ بی تشکیل می‌شوند تا همان آنتی ژن‌ها را بشناسند. این اطلاعات در آینده به عنوان بخشی از سیستم ایمنی تطابقی استفاده خواهد شد تا یک پاسخ ایمنی قوی تر و کارامدتر در مقابل تمام آنتی ژن‌های مواجه شدهٔ قبلی ایجاد شود.

     

    عملکرد لنفوسیت‌های بی

     

    بدن انسان روزانه میلیون‌ها نوع مختلف از سلول‌های بی را تولید می‌کند که در خون و سیستم لنفی گردش کرده و نقش نظارت ایمنی را بازی می‌کنند. آنها باید کاملا فعال شوند تا آنتی بادی تولید کنند.هر سلول بی یک پروتئین گیرندهٔ منحصربه فرد(گیرندهٔ سلول بیBCR) در سطح خود دارد که به یک آنتی ژن خاص متصل خواهد شد. BCR یک ایمونوگلوبلین متصل به غشا است، واین ملکول است که افتراق سلول بی را از سایرانواع لنفوسیت‌ها ممکن میسازد، همچنین این ملکول پروتئین اصلی برای فعال شدن سلول بی است. زمانی که سلول بی با آنتی ژن همجنس خود مواجه می‌شود و یک پیام اضافی از سلول T کمکی دریافت می‌کند می‌تواند به یکی از سلول‌های بی (سلول بی پلاسما و سلول بی خاطره) تمایز یابد. سلول بی می‌تواند مستقیما یکی از این سلول‌ها شود و یا اینکه ممکن است متحمل یک مرحلهٔ واسطه به نام واکنش مرکز زایا شود.در این مرحلهٔ واسطه‌ای سلول بی ناحیهٔ متغیر ژن ایمنوگلوبلین خود را هایپر میوتیت می کند(هایپرمیوتیشن پیکری) و احتمالا متحمل تغییر کلاس (class switching) می‌شود.

     

    کلونالیته

     

    بی سل‌ها به صورت کلون وجود دارند.همهٔ بی سل‌ها از یک سلول خاص مشتق می‌شوند و بنابراین آنتی بادی‌هایی که توسط دودمان تمایزیافتهٔ آنها تولید می‌شوند می‌توانند اجزای مشابه (اپیتوپ) یک آنتی ژن را بشناسند یا به ان متصل شوند. این کلونالیته نتایج مهمی دارد زیراحافظهٔ ایمونوژنیک متکی به آن است. گوناگونی بزرگی در پاسخ ایمنی بوجود می‌آید زیرابیش از۱۰ به توان ۹ کلون وجود دارند که برای شناسایی آنتی ژن‌های مختلف اختصاصی هستند. یک سلول بی منفرد یا یک کلون از سلول‌ها با اختصاصیت مشترک در مواجهه با آنتی ژن خاص خودشان برای تولید تعداد زیادی سلول بی تقسیم می‌شوند. بیشتر این سلول‌های بی به پلاسماسل تمایز می‌یابند. این پلاسماسل‌ها آنتی بادی‌هایی به داخل خون ترشح می‌کنند تا به همان اپی توپی که در ابتدا موجب تکثیر شد متصل شوند.اقلیت کمی به عنوان سلول‌های خاطره نجات می‌یابند که می‌توانند تنها همان اپیتوپ را شناسایی کنند.علاوه بر این در هر چرخه تعداد سلول‌های خاطرهٔ نجات یافته افزایش می‌یابد. این افزایش همراه است با affinity maturation که موجب نجات یافتن بی سل‌هایی می‌شود که با نزدیکی(افینیتی) بالایی به آنتی ژن خاص متصل می‌شوند. این تقویت متعاقب با بهبود پاسخ ایمنی، پاسخ ایمنی ثانویه نام دارد. سلول‌هایی که برای اولین بار با آنتی ژن مواجه می‌شوند بی سل‌های خام (naive)نام دارند.

     

     
    انواع سلول‌های بی

     

    انواع سلول‌های بی

     

    ۱.سلول‌های بی پلاسما(سلول‌های پلاسما):سلول‌های بی بزرگی هستند که قبلا با آنتی ژن مواجه شده‌اند و مقادیر زیادی آنتی بادی تولید و ترشح می‌کنند که این آنتی بادی‌ها با متصل شدن به میکروبها و تبدیل آنها به اهداف سهل تری برای فاگوسیتوز و فعال کردن سیستم کمپلمان، در تخریب آنها کمک می‌کنند. گاهی به انها کارخانهٔ آنتی بادی هم می‌گویند. یک میکروگراف از این سلول‌ها مقادیر زیادی از شبکهٔ اندوپلاسمی زبر که مسؤل ساخت آنتی بادی است را در سیتوپلاسم این سلول‌ها نشان می‌دهد. این سلول‌ها عمر کوتاهی دارند و زمانی که عامل تحریک کننده که پاسخ ایمنی را برانگیخته از بین رود متحمل آپپتوز می‌شوند. دلیل این اتفاق پایان مواجههٔ ممتد با فاکتورهای تحریک کنندهی کلونی مختلف است زیرا این فاکتورها بری نجات یافتن لازمند.

     

    ۲.سلول‌های بی خاطره :این سلول‌ها از سلول‌های بی فعال شده که برای آنتی ژن مورد مواجهه در حین پاسخ ایمنی اولیه اختصاصی هستند بوجود می‌آیند. این سلول‌ها عمر طولانی دارند و به دنبال یک مواجههٔ ثانویه با همان آنتی ژن می‌توانند به سرعت پاسخ دهند.

     

    ۳.سلول‌های b-۱

     

    ۴.سلول‌های b-۲

     

    ۵.سلول‌های بی ناحیهٔ مارژینال

     

    ۶.سلول‌های بی فولیکولار

     

    شناخت آنتی ژن توسط سلول‌های بی

     

    یک تفاوت عمده بین بی سل‌ها و تی سل‌ها این است که هرکدام از این لنفوسیت‌ها چگونه آنتی ژن خود را می‌شناسد. بی سل‌ها آنتی ژن هم جنس خود را به شکل خامش شناسایی می‌کنند. آنها با استفاده از bcr یا ایمونوگلوبلین متصل به غشا خود آنتی ژن آزاد(محلول) در خون یا لنف را شناسایی می‌کنند. برعکس، تی سل‌ها آنتی ژن همجنس خود را به یک شکل پردازش شده، به عنوان یک قطعهٔ پپتیدی که توسط یک ملکول MHC ی سلول ارائه دهندهٔ آنتی ژن به گیرندهٔ سلول تی ارائه شده، شناسایی می‌کنند.

     

    فعال شدن سلول‌های بی

     

    شناسایی آنتی ژن توسط تی سل تنها عامل ضروری برای فعال شدن بی سل نیست. (ترکیبی از تکثیر کلونال و تمایز انتهایی به پلاسماسل‌ها). بی سل‌هایی که در معرض آنتی ژن قرار نگرفته اند(سلول‌های بی خام)می توانند به یک شیوهٔ وابسته یا غیر وابسته به تی سل فعال شوند.

     

    B cell activation.svg
     

     

    فعال شدن وابسته به سلول تی'

     


     

    هنگامی که یک پاتوژن توسط یک سلول ارائه دهندهٔ آنتی ژن مثل ماکروفاژ یا سلول دندریتیک بلع می‌شود، پروتین‌های پاتوژن سپس به پپتیدهایی هضم شده و به پروتیین‌های MHC کلاس ۲ متصل می‌شوند. این کمپلکس سپس به خارج از غشائ سلول انتقال داده می‌شود. اکنون این ماکروفاژ فعال شده‌است تا چندین سیگنال را به یک سلول تی خاص که پپتید ارائه شده را می‌شناسد تحویل دهد.سلول تی سپس تحریک می‌شود تا اتوکرین ها(پیام رسانی اتوکرین) را تولید کند که این امر منجر به تکثیر و تمایز به سلول‌های تی خاطره و اثرگذار می‌شود. سلول‌های تی کمکی سپس از طریق یک پدیده به نام سیناپس ایمونولوژیکی سلول‌های بی خاص را فعال می‌کنند. سلول‌های بی فعال سپس آنتی بادی‌هایی تولید می‌کنند که این آنتی بادی‌ها به پیشگیری از پاتوژن‌ها تا زمانی که فاگوسیت ها(یعنی ماکروفاژها، نوتروفیل‌ها)یا سیستم کمپلمان میزبان را از پاتوژن‌ها پاک می‌کنند، کمک خواهد کرد. اکثر آنتی ژن‌ها وابسته به سلول تی هستند، به این معنی که کمک سلول تی برای تولید آنتی بادی حداکثر لازم است. با یک آنتی ژن وابسته به سلول تی، اولین سیگنال از اتصال متقاطع آنتی ژن با گیرندهٔ سلول بی(BCR)و دومین سیگنال از تحریک همزمان بوسیلهٔ سلول تی می‌آید. آنتی ژن‌های وابسته به سلول‌های تی شامل پروتئین‌هایی می‌شوند که روی MHC کلاس ۲ی سلول بی به یک زیرنوع خاص از سلول تی به نام Th۲ ارائه می‌شوند. زمانی که یک سلول بی همان آنتی ژن را پردازش کرده و به سلول Th آماده(primed) ارائه می‌دهد، سلول تی سایتوکایین‌هایی ترشح می‌کند که سلول بی را فعال می‌کند.این سایتوکایین‌ها تکثیر و تمایز سلول بی به پلاسماسل‌هارا آغاز می‌کنند. تغییر ایزوتیپ(Isotype switching) به IgG، IgAو IgE و تولید سلول خاطره، در پاسخ به آنتی ژن‌های وابسته به تی رخ می‌دهد.این تغییر ایزوتایپنوترکیبی تغییر کلاس(‍CSR) نام دارد. زمانی که این تغییر رخ داد سلول بی خاص دیگر نمی‌تواند ایزوتایپ‌های اولیهٔ IgM و IgD را تولید کند.

     

    T-cell dependent b-cell act.svg
     

     

    فعال شدن غیر وابسته به سلول تی

     


     

    بسیاری از آنتی ژن‌ها، غیر وابسته به سلول تی هستند که می‌توانند هر دو سیگنال را به سلول بی تحویل دهند.موشها بدون تیموس(موش‌های nude که هیچگونه سلول تی تولید نمی‌کنند.) می‌توانند به آنتی ژن‌های غیر وابسته به تی پاسخ دهند.بسیاری از باکتری‌ها اپی توپ کربوهیدراتی تکرار شونده دارند که سلول‌های بی را با اتصال متقاطع به گیرنده‌های آنتی ژنی IgM در سلول بی و پاسخ به وسیلهٔ تولید IgM در غیاب کمک سلول تی، تحریک می‌کنند.دو نوع فعال شدن غیر وابسته به سلول تی وجود دارد:نوع یک (پلی کلونال) و نوع دو(که در آن ماکرو فاژها چندین آنتی ژن مشابه به شیوه‌ای ارائه میدهند که موجب اتصال متقاطع آنتی بادی‌ها در سطح سلول‌های بی می‌شود.) ریشه‌های اجدادی سلول بی

     

    2 - لنفوسیت های T : 

    لنفوسیت تی از انواع سلول‌های سیستم ایمنی بدن است.

     

    دفاع اختصاصی بدن شامل ایمنی هومورال و ایمنی سلولی است. در ایمنی سلولی لنفوسیت‌های T (سلول‌های T) فعالیت دارند. لنفوسیت‌های T پس از اتصال به آنتی‌ژن تکثیر پیدا می‌کنند و انواعی از سلول‌های T از جمله تعدادی T کشنده و تعدادی T خاطره به وجود می‌آورند. سلول‌های T کشنده به طور مستقیم به سلول‌های آلوده به ویروس و سلول‌های سرطانی حمله می‌کنند و با تولید پروتیین خاص به نام پرفورین منافذی در این سلول‌ها به وجود می‌آورند و موجب مرگ آن‌ها می‌شوند. به همین علت این نوع از پاسخ ایمنی به ایمنی سلولی معروف است. انواع سلول‌های T عبارت است از T کشنده، T خاطره، یاری‌کننده (h.c) ومهارکننده.

     

    لنفوسیت تی سیتوتوکسیک و سرکوبگر CD8 مثبت هستند ولی دو گروه دیگر CD4 مثبتند.

     

    وظیفه‌های لنفوسیت تی

     

    • حضور میکرب را به سایر گلبول‌ها خبر می‌دهد.
    • میکروب‌ها را گرفته و کشته و به گلبول‌های سفید تحویل داده و مستقیماً بیگانه خوارند.
    • در سطح خود گیرنده‌های آنتی‌بادی مانندی دارند که به آنتی‌ژن میکروب جسبیده و دیوارهٔ سلول را حل می‌کند.
    • در مبارزه با سلول‌های سرطانی T کشنده به همراه ماکروفاژها نقش اصلی را دارند

     

    لنفوسیت های T در ایمنی یاخته ای مانند آلرژی د یر رس , مقاومت در برابر عفونت های مختلف پس زدگی بافتها (رد پیوند ) وازبین بردن یاخته های سرطانی رل مهمی را ایفا می کند.

    جای*غده تیموس : این غده در بالای قفسه سینه در جلوی نای در ( زیر ) پشت استخوان جناغ سینه قرار دارد.

    مونوسیت ها : Monocyte

    مونوسیت ها :*مونوسیت ها* مونوسیت ها گویچه های سفیدی از سیستم ایمنی و از دسته آگرانولوسیت ها هستند که اندازه ای بین۱۵تا۲۵میکرون دارند،گرد یا بیضی هستند و شکل هسته آنها نا منظم است و دارای پیچ خوردگی و گاهی کلیوی شکل است.مونوسیت ها بدون گرانول بوده یا دارای تعداد کمی گرانول ظریف هستند.سیتوپلاسم مونوسیت ها زیاد و آبی خاکستری و دارای دانه های ریز فلفلی به نام دانه های(آزورو فیلیک)هستند.سیتوپلاسم دارای پاهای کاذب می باشد.مونوسیت ها ممکن است حاوی واکوئل باشند.مونوسیت ها بزرگترین سلول در جریان خون محسوب میشوند.مونوسیت ها در مراحل اولیه واکنش ایمنی در فاگوسیتوز(سلول خواری)شرکت دارند.مونوسیت ها پس از خروج از خون و،ورود به بافت های بدن به صورت سلول های درشتی به قطر۸۰میکرومتر به نام(ماکروفاژ)در می آیند در حقیقت مونوسیت ها به وسیله پدیده ای به نام دیاپدز از منافذ رگ های خونی عبور میکنند و وارد بافت ها میشوند و تبدیل به ماکروفاژ می شوند.مونوسیت ها،پروتئازها را از دست لیزوزوم ها آزاد میکنند.همچنین آنها رادیکال اکسیژن و اکسید نیتروژن تولید میکنند،که عامل عفونی زا را از بین می برند.مونوسیت ها همچنین سیتوکین تولید میکنند که لنفوسیت ها را فعال و روند التهاب را تحریک میکند.افزایش درصد مونوسیت های خون(مونوسیتوز)نامیده می شود.

    پلاکتها: ترومبوسیتها :PLATELETS

    پلاکت های خون سلولهایی هستند که درخون ما وجود دارند و زمانیکه تشخیص می دهند، جایی از رگهای خونی آسیب دیده، به هم می پیچند، تا جلوی خونریزی را بگیرند. به بیان بهتر زمانیکه جایی از بدن شما زخم می شود، پلاکت ها به قسمت آسیب دیده زخم می چسبند و باعث بوجود آمدن لخته خون می شوند و این عمل پلاکت ها منجر به بند آمدن خونریزی می شود.platete_blood_clot

    میزان نرمال پلاکت خون چقدر است؟

    تعدا پلاکت نرمال در خون می بایست بین 150000تا 450000 در هر میکرومیلیلیتر باشد. پلاکت بالای 450000 را بیماری ترومبوسیتوز و پلاکت های کم تر از 150000 را بیماری ترومبوسیتوپنی می نامند. شما می توانید تعداد پلاکت خونتان را با انجام آزمایشی بنام شمارش کامل خون  (CBC)مشخص کنید. 

    پلاکت خون بالا خون یا ترومبوسیتوز چیست؟

    اصطلاح پزشکی داشتن پلاکت زیاد یا افزایش پلاکت ترومبوسیتوز نامیده می شود و به دو دسته بندی زیر تقسیم می گردد:

    • ترومبوسیتوز اولیه یا اساسی: در این بیماری  سلول های ناهنجار در مغز استخوان باعث ساخت مقدار زیادی پلاکت می شوند، اما دلیل تغییر هنجار سلولها نامعلوم است.
    • ترومبوسیتوز ثانویه: شکل این بیماری مانند نوع اولیه است، اما دلیلش می تواند به خاطر، کم خونی، سرطان، التهاب یا عفونت باشد.

    در ترومبوسیتوز نوع اول و دوم علائم بیماری در بدن یکسان است. این علائم شامل لخته های خون در دست ها و پاها می شود و درصورتیکه درمان نشوند ممکن است به سکته قلبی منجر شود. 

    تفاوت ترومبوسیتوز اولیه و ثانویه در نحوه درمان آنهاست:

    • برای درمان ترومبوسیتوز اولیه  می بایست، خون را تصفیه کرد و پلاکت را از خون جدا نمود، تا سطح آن به میزان طبیعی برسد.
    • اما در ترومبوسیتوز ثانویه، برای درمان می بایست علت آن معلوم شود، و سپس با درمان آن علت مانند درمان سرطان یا کم خونی، ترومبوسیتوز نیز درمان می شود.

    پلاکت خون پایین یا ترومبوسیتوپنی چیست؟

    زمانیکه در خون شما پلاکت کافی وجود ندارد، دچار بیماریی شده اید، که به آن ترومبوسیتوپنی می گویند. علایم آن شامل کبود شدن بدن و خونریزی مکرر، لثه، بینی و دستگاه گوارش می شود. زمانی پلاکت خون بدن شما کم می شود که چیزی جلوی تولید آن را بگیرد، این عوامل شامل:

    • داروها
    • بیماری ارثی
    • انواع خاصی از سرطان مانند، سرطان خون یا لنفوم
    • شیمی درمانی
    • اختلال یا عفونت کلیه
    • مصرف الکل

    پلاکت ها و سلامت قلب و عروق

    اگر میزان پلاکت خون شما زیاد باشد، می تواند ریسک لخته شدن خون را افزایش داده و منجر به خطرات مهم تر مانند سکته قلبی شود. اما بعضی از مواقع حتی با اینکه شما میزان نرمالی پلاکت در خونتان دارید، ممکن است بعلت چسبندگی بیش از حد آنها به هم خطر سکته و حمله قلبی را افزایش می دهد.

    تعداد پلاکت کم یا زیاد در خون و همچنین پلاکت هایی که به درستی عمل نمی کنند و می توانند باعث لخته خون، سکته و یا حمله قلبی شوند، بعضی اوقات بدلیل بیماریهای ارثیهستند. از اینرو در صورتیکه سابقه این نوع بیماری را در خانواده تان دارید بهتر است با یک پزشک در این زمینه صحبت کنید

    مگاکاریوسیت Megakaryocyte

    بزرگترین سلول در مغز استخوان مگاکاریوسیت Megakaryocyte , که ازتجزیه این سلول پلاکتها ایجاد می شوند 

آگرانولوسیت‌ها

در سیتوپلاسم این نوع گلبول‌های سفید دانه وجود ندارند.

  • لنفوسیتها : لنفوسیتها خود به دو نوع اصلی B و T تقسیم می‌شوند که در ساخت آنتی بادی و فاگوسیتوز نقش دارند و دارای هسته ای گرد و با سیتوپلاسم اندک است.هر لنفوسیت چه B و چه T ففط یک نوع گیرنده ی آنتی ژنی در سطح خود دارند ولی تعداد زیادی گیرنده ی آنتی ژنی از یک نوع دارند.لنفوسیتها فاگوسیتوز انجام نمی‌دهند و در دفاع اختصاصی نقش دارند.
  • مونوسیتها.

تعداد گلبولهای سفید

 
تصویر الکترونی از سلول‌های خون.گلبول قرمز(چپ تصویر)، پلاکت (میانه تصویر)، گلبول سفید (راست تصویر)

میزان طبیعی گلبولهای سفید ۴۵۰۰ الی ۱۰۰۰۰ گلبول سفید در هر میکرولیتر(LCM) است. لکوپنی یا پایین آمدن گلبولهای سفید که در موارد زیر ایجاد می‌شود: نارسایی مغز استخوان (برای مثال ناشی از عفونت، تومور)، بیماریهای واسکولار-کلاژنی (مثل لوپوس)، بیماریهای کبدی و طحال و رادیوتراپی.

لکوسیتوز یا بالا رفتن گلبولهای سفید که در موارد زیر دیده می‌شود:بیماریهای عفونی و برخی سرطانهای خونی

مروری بر گلبولهای سفید

نوعنمای میکروسکوپیکشکلدرصد تقریبی در بالغین

 :
قطر (μm)اهداف عمده
هستهگرانول‌هانیمه‌عمر
نوتروفیل PBNeutrophil.jpg Neutrophil.png 62% 10–12 Multilobed Fine, faintly pink (H&E stain) 6 hours–few days
(days inspleen and other tissue)
ائوزینوفیل PBEosinophil.jpg Eosinophil 1.png 2.3% 10–12 Bi-lobed Full of pink-orange (H&E stain) 8–12 days (circulate for 4–5 hours)
بازوفیل PBBasophil.jpg Basophil.png 0.4% 12–15 Bi-lobedor tri-lobed Large blue A few hours to a few days
لنفوسیت Lymphocyte2.jpg Lymphocyte.png 30% Small lymphocytes 7–8 Large lymphocytes 12–15 Deeply staining, eccentric NK-cells and cytotoxic (CD8+) T-cells Years for memory cells, weeks for all else.
مونوسیت Monocyte.jpg Monocyte.png 5.3% 12–15
Monocytes migrate from the bloodstream to other tissues and differentiate into tissue resident macrophages, Kupffer cells in the liver. Kidney shaped None Hours to days

علل افزایش گلبول‌های سفید خون

افزایش تعداد گلبول‌های سفید خون عبارتست از افزایش تعداد سلول‌های مبارزه کننده با بیماری‌ها یا لکوسیت‌ها (leukocytes) در گردش خون. افزایش تعداد گلبول‌های سفید خون را لکوسیتوز (leukocytosis) نیز می‌گویند.

نام دیگر سلول‌های سفید خون که توسط مغز استخوان تولید شده و در همه بدن پراکنده می‌شوند، لوکوسیت می‌باشد.

این سلول‌ها، سلاح مهم سیستم ایمنی بدن در برابر بیماری‌های عفونی هستند، یعنی هنگام ابتلاء به یک بیماری عفونی (میکروبی)، گلبول‌های سفید خون با میکروب‌ها می‌جنگند واز بدن دفاع می‌کنند.

در صورت عدم وجود عفونت، گلبول‌های سفید خون به طور طبیعی فقط یک درصد از خون هر فرد را تشکیل می‌دهند. یک آزمایش خون ساده به راحتی تعداد این گلبول‌ها را مشخص می‌سازد. تعداد طبیعی گلبول‌های سفید خون ۴۵۰۰ تا ۱۰۰۰۰ سلول درهر میکرولیتر خون است.

اگر تعداد لکوسیت‌ها بیشتر از ۱۱۰۰۰ سلول در هر میکرولیتر خون در افراد بزرگسال باشد، به عنوان افزایش گلبول‌های سفید خون در نظر گرفته می‌شود.

حداکثر تعداد طبیعی گلبول‌های سفید خون در کودکان، بسته به سن و جثه آن‌ها متفاوت است.

همان‌طور تعداد کمتر از حد طبیعی گلبول‌های سفید خون ممکن است نشانگر نقص عملکرد مغز استخوان و یا کبد و طحال باشد، بیماری یا تهاجم عوامل خارجی به بدن نیز باعث افزایش تعداد این سلول‌ها می‌شود. افزایش تعداد گلبول‌های سفید در آزمایش خون نشان دهنده ابتلای شما به یک بیماری خاص است

علل

افزایش تعداد گلبول‌های سفید خون معمولاً و به طور کلی نشان دهنده شرایط زیر است:

۱- وجود یک بیماری عفونی در بدن که برای مبارزه با آن، تعداد گلبول‌های سفید خون زیاد می‌شود.

۲- واکنش بدن نسبت به یک دارو که منجر به افزایش تولید گلبول‌های سفید خون می‌شود.

۳- بیماری مغز استخوان که باعث افزایش غیر طبیعی تولید گلبول‌های سفید خون می‌شود.

۴- یک نوع بیماری سیستم ایمنی بدن که تولید گلبول‌های سفید خون را افزایش می‌دهد.

علل خاص افزایش تعداد گلبول‌های سفید خون عبارتند از:

- لوسمی لنفوسیتیک حاد

- لوسمی میلوژنوز حاد

- آلرژی، به خصوص واکنش‌های آلرژیک شدید

- لوسمی لنفوسیتیک مزمن

- لوسمی میلوژنوز مزمن

- داروها مثل کورتیکواستروئیدها (کورتون‌ها) و اپی نفرین

- میلوفیبروز

- برخی بیماری‌های عفونی باکتریایی

- برخی بیماری‌های عفونی ویروس

- پلی سیتمی ورا (یک نوع بیماری مغز استخوان)

- آرتریت روماتوئید

- کشیدن سیگار

- استرس و فشار روحی یا جسمی شدید

- بیماری سل

- بیماری سیاه سرفه

- آسیب بافتی (سوختگی شدید)

چه موقع نزد پزشک برویم؟

معمولاً وقتی پزشک یک سری آزمایش برای تشخیص بیماری فعلی شما تجویز می‌کند، در طی این آزمایش، مقدار بالای گلبول‌های سفید خون مشخص می‌گردد، یعنی به طور اتفاقی این افزایش تعداد معلوم می‌شود.

افزایش تعداد گلبول‌های سفید در آزمایش خون نشان دهنده ابتلای شما به یک بیماری خاص است که در بخش علل گفته شد.

ممکن است پزشک، آزمایشات دیگری را برای بررسی بیماری فعلی شما تجویز کند.

نتایج یک مطالعه

نتایج یک مطالعه نشان داد مردان و زنانی که تعداد گلبول‌های سفید خونشان زیاد است، با خطر بیشتر مرگ زودهنگام، به ویژه در اثر بیماری‌های قلبی عروقی مواجه هستند.

البته افرادی هم که تعداد گلبول‌های سفید خونشان طبیعی است، از این خطرات مستثنی نیستند، زیرا کسانی که بالاترین میزان تعداد طبیعی را دارند نیز در معرض افزایش خطر ابتلاء به بیماری و مرگ هستند.

محققان ایتالیایی می‌گویند خطر مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی عروقی، با زیاد شدن تعداد گلبول‌های سفید افزایش می‌یابد، اما تأکید دارند که هنوز یک ارتباط علت و معلولی بین این خطر و تعداد گلبول‌های سفید خون را مورد تأیید قرار نداده‌اند.

علل افزایش گلبول‌های سفید خون

کاهش گلبول‌های سفید خون خطر دارد

کاهش تعداد گلبول‌های سفید خون نشان‌دهنده پایین آمدن قدرت دفاعی بدن است و اگر در این زمان هر گونه میکروب بیماری زا وارد بدن فرد شود، توانایی مقابله با آنها کاهش می‌یابد و ممکن است فرد به بیماری‌های مختلف مبتلا شود.

گلبول سفید خون

خون از سلول‌های مختلفی تشکیل شده است که شامل گلبول‌های سفید (WBC)، گلبول‌های قرمز(RBC) و پلاکت‌ها است.

هر کدام از این سلول‌ها وظایف مشخصی در بدن دارند و کم و زیاد شدن تعداد آنها، نشان دهنده بیماری خاصی در بدن است.

گلبول‌های سفید، وظیفه دفاع از بدن در مقابل عوامل خارجی را به عهده دارند.

گلبول‌های قرمز اکسیژن را به بافت‌های بدن می‌رسانند و مواد زاید را از بافت‌ها دور می‌کنند.

پلاکت‌ها وظیفه انعقاد خون را به عهده دارند.

گلبول‌های سفید خون

گلبول‌های سفید خون یا لکوسیت‌ها، با سیستم ایمنی بدن ارتباط دارند و وظیفه اصلی آنها دفاع از بدن در برابر انواع میکروب‌ها و سایر عوامل خارجی و مزاحم می‌باشد. تعداد گلبول‌های سفید خون در افراد سالم بین ۴ هزار تا ۱۱ هزار در هر میکرولیتر خون می‌باشد

اکثر گلبول‌های سفید در مغز قرمز استخوان ساخته می‌شوند و معمولاً محل اقامت آنها، خون و بافت لنفاوی می‌باشد.

پنج نوع گلبول سفید وجود دارند: نوتروفیل‌ها، لنفوسیت‌ها، مونوسیت‌ها، ائوزینوفیل‌ها و بازوفیل‌ها.

تعداد گلبول‌های سفید خون

بسیاری از افراد هنگامی که برای آزمایش خون به آزمایشگاه مراجعه می‌کنند، نمی دانند که آزمایشگاه چه کاری بر روی خون آنها انجام می‌دهد و معمولاً برای آگاهی از نتیجه آزمایش خود، به پزشک مراجعه می‌کنند.

معمولاً در بدن افراد سالم روزانه حدود صد میلیارد سلول سفید خون تولید می‌شود، اما آنچه در نتیجه آزمایش خون نوشته می‌شود، تعداد گلبول‌های سفید در هر میکرولیتر خون می‌باشد که این تعداد برای افراد سالم بین ۴ هزار تا ۱۱ هزار سلول سفید در هر میکرولیتر خون می‌باشد.

اگر فرد با کاهش تعداد گلبول سفید مواجه شود، به لکوپسی مبتلا می‌باشد.

چند نکته درباره تعداد گلبول‌های سفید

- تعداد گلبول‌های سفید خون نوزادان بیشتر از بزرگسالان می‌باشد.

- اگر فردی از دارویی استفاده می‌کند، باید قبل از اقدام برای آزمایش خون، حتماً پزشک آزمایشگاه را از آن مطلع کند، زیرا نتایج تحقیقات نشان داده است مصرف برخی داروها بر تعداد گلبول‌های خون موثرند.

- هنگامی که تعداد گلبول‌های سفید خون کمتر از ۳۵۰۰ گلبول سفید در هر میکرولیتر خون شود، فرد دچار کمبود گلبول سفید شده است. اگر فردی دچار کاهش تعداد گلبول‌های سفید خون شد، باید به پزشک متخصص مراجعه کند تا علت پایین آمدن گلبول‌های سفید خون مشخص شود

علل کاهش تعداد گلبول‌های سفید خون

- عفونت‌های ویروسی

- اختلالات مادرزادی

- بیماری‌های خودایمنی

- برخی داروها مثل پردنیزون، آنتی بیوتیک‌ها و دیورتیک‌ها

- واکنش‌های آلرژیک شدید

- بیماری‌های انگلی

- کمبود ویتامین‌ها

- بیماری کبد و طحال

- سرطان خون که نام دیگر آن لوسمی می‌باشد. این بیماری در اثر تکثیر و تکامل ناقص گلبول‌های سفید خون و پیش سازهای آن در خون و مغز استخوان ایجاد می‌شود.

- شیمی درمانی و پرتو درمانی: از آنجا که شیمی درمانی و اشعه درمانی (رادیوتراپی) سبب از بین رفتن سلول‌های سرطانی می‌شوند، سلول‌های سفید خون هم تحت تأثیر قرار گرفته و از بین می‌روند. به همین دلیل بیمارانی که تحت شیمی درمانی و پرتو درمانی قرار می‌گیرند، سیستم ایمنی بدنشان ضعیف می‌شود و در معرض ابتلاء به انواع عفونت‌ها و بیماری‌ها قرار می‌گیرند و باید تحت مراقبت‌های شدید و ویژه قرار بگیرند.

- ویروس HIV یا ایدز: وجود این ویروس در بدن فرد، دلیل دیگری برای کاهش تعداد گلبول‌های سفید در خون فرد می‌باشد، زیرا این ویروس به سلول‌های سفید خون حمله می‌کند و در نتیجه تعداد گلبول‌های سفید با افت قابل توجهی روبرو می‌شود.

- پرکاری تیروئید: هنگامی که تیروئید بیش از حد فعال می‌شود، تعداد گلبول‌های سفید خون کاهش پیدا می‌کند.

- بیماری لوپوس: لوپوس نوعی بیماری خودایمنی است که در طی آن سیستم ایمنی به سلول‌های خودی حمله می‌کند و آنها را از بین می‌برد. در واقع سیستم ایمنی نمی‌تواند بین عامل خارجی و سلول‌های خود بدن تفاوتی قائل شود، درنتیجه به بافت خودی حمله می‌کند. در نتیجه باعث التهاب و درد و صدمه در قسمت‌های مختلف بدن می‌گردد.

  • هشدار

کاهش تعداد گلبول‌های سفید خون نشان دهنده پایین آمدن قدرت دفاعی بدن است و اگر در این زمان هر گونه میکروب بیماری زا وارد بدن فرد شود، توانایی مقابله با آنها کاهش می‌یابد و ممکن است فرد به بیماری‌های مختلف مبتلا شود.

بنابراین کاهش تعداد گلبول‌های سفید خون باید جدی گرفته شود و اگر فردی دچار کاهش تعداد گلبول‌های سفید خون شد، باید به پزشک متخصص مراجعه کند تا علت پایین آمدن گلبول‌های سفید خون مشخص شود و بر اساس علت کشف شده، نسبت به درمان قطعی آن اقدام کند.

www.wikipedia.com

www.rahmanshakibaei.com

www.rastineh.ir

www.daneshnameh.roshd.ir



دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 1:59 ::  نويسنده : علی رضا

حزب‌الله لبنان

 
حزب‌الله لبنان
 
رهبر سید حسن نصرالله
تاسیس ۱۹۸۵۱۹۸۲
(به طور رسمی)
دین اسلام-شیعه
ایدئولوژی سیاسی اسلام‌گرایی-ملی‌گرا-بنیادگرایی اسلامی
مرکز رهبری لبنان Flag of Lebanon.svg

حزب‌الله لبنان سازمانی سیاسی-نظامی در لبنان است. گروه حزب‌الله در اوایل سال‌های ۱۹۸۰ و باالهام از  آیت الله روح‌الله خمینی در لبنان ظهور کرد. در زمانجنگ داخلی لبنان، حزب‌الله لبنان به کمک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، تعلیم نظامی داده شده و تحت حمایت مالی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت حزب‌الله لبنان ۳ هدف اصلی را به عنوان آرمان خود اعلام کرده که عبارتند از: محو آثار امپریالیستی غربی در لبنان، مجازات فالانژهای لبنان و برپایی حکومت اسلامی در لبنان. ایالات متحده آمریکا، هلند ، بحرینومصرو بریتانیا، اتریش، کانادا , اتحادیه اروپا و اسرائیل حزب‌الله را در فهرست گروه‌های تروریستی طبقه‌بندی کرده‌اند.

بخش نظامی حزب‌الله شاخهٔ مقاومت اسلامی در لبنان است.

حزب‌الله لبنان پس از سالها جنگ چریکی موفق به آزاد کردن جنوب لبنان از اشغال اسرائیل در سال ۲۰۰۰ شد. این گروه پس از آن به فعالیت های سیاسی خود تحرک بیشتری داده و به کابینه و مجلس لبنان راه یافت.

سید حسن نصرالله پس از ترور شدن سید عباس موسوی به دست نیروهای نظامی اسرائیلی در سال ۱۹۹۲ میلادی به مقام دبیرکلی حزب‌الله لبنان رسید. 

 

 

تاریخچه 

هستهٔ اولیه حزب‌الله و ساختار تشکیلاتی آن متشکل از اسلام گرایان، نیروهای حزب الدعوه به رهبری علامه سید محمدحسین فضل‌الله، شاخه دانشجویی حزب الدعوه، مسئولان جنبش امل، اعضای جنبش فتح به رهبری ابوجهاد (خلیل الوزیر) و تمام گروه هاو جریان‌هایی که از انقلاب اسلامی ایران و آیت الله روح‌الله خمینی تاثیر گرفته بودند شکل گرفت.سید عباس موسوی که در حمله ی بالگرد های اسرائیلی به خودرو حامل وی و همسر و فرزندش در سال ۱۹۹۲ کشته شد، شیخ صبحی طفیلی، شیخ راغب حرب، شیخ عبدالکریم عبید، سید حسین موسوی، سید حسن نصرالله، سید ابراهیم امین السید، شیخ حسین الکورانی، شیخ نعیم قاسم، شیخ محمد یزبک، حسین خلیل، محمد رعد و محمد فنیش از جمله افرادی بودند که از حزب الدعوه و جنبش امل وارد حزب‌الله شدند.

سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در اولین سالگرد جنگ اسرائیل و حزب‌الله لبنان، در مصاحبه اختصاصی با صدا و سیمای جمهوری اسلامی اعلام کرد که در طول جنگ از «مولایش»، آیت الله سیدعلی خامنه‌ای «رهنمود و راهنمایی» دریافت می‌کرده‌است.

شرایط پیدایش حزب الله

با شروع فعالیت های بعضی روحانیون بازگشته از حوزه علمی دینی نجف اشرف به لبنان، نقطه های آغازین حرکت فعال علمای دینی در دهه 1960 شکل گرفت. برگزاری جلسات درس و سخنرانی، گفت و شنودهای فرهنگی، پرسش ها و... توجه مردم را به برداشت و درک تازه ای از نقش اسلام در زندگی بر انگیخت. در آغاز راه، این فعالیت ها گسترده نبود و شیوه امامت جماعت در مساجد و ارائه دروس دینی را در روستاها و محیط پیرامون آنها برگزیده بود. به تدریج برگزاری فعالیت های فرهنگی در سراسر خاک لبنان و البته در دایره ای محدود مد نظر قرار گرفت. گروهی از جوانان در چارچوب ضرورت توجه جدی به شناخت اسلام، به این علمای دینی روی آوردند و عامه مردم نیز به آنان پیوستند. حضور جوانان دانشگاهی و زنان نیز اندک بود. این مرحله نشانگر حیات جنینی جریان اسلام گرا و بر داشتن گام های نخستین در تحقق حرکتی محدود و جدید بود.
با گذشت زمان، همه نگاه ها به سه تن از عالمان پر تلاش که دارای بینش فکری تکامل یافته و توان فرهنگی درخور توجه بودند و شیوه های خاصی در عرصه تحرکات اسلامی داشتند، معطوف شد. این عالمان عبارت بودند از امام موسی صدر که در قم هم تحصیل کرده بود. وی فعالیت هایی در شهر صور در چارچوب جمعیت احسان و نیکی آغاز کرد، وی شخصیتی جذاب داشت که قادر به جلب افکار عمومی بود و منطق استوارش او را از دیگران متمایز می ساخت. زود هنگام به حرکت سیاسی و اجتماعی اهتمام ورزید و تماس های زیادی بر قرار کرد که این اقدامات در سال 1967 به ایجاد مجلس اعلای شیعیان، به عنوان نهادی دینی رسمی انجامید، پس از آن، وی جنبش محرومان را به صورت جنبشی سیاسی و اجتماعی بنیاد نهاد. و گردانهای مقاومت لبنان یا امل را به عنوان بازوی نظامی جنبش، با هدف مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل تأسیس کرد.
آیت الله شیخ محمد مهدی شمس الدین نیز از جمله شخصیت های مذهبی بود که با شروع فعالیت خود در منطقه شرقی بیروت، دردکوانه و پس از انتقال به منطقه شیاح در حومه جنوبی بیروت، ریاست جمعیت خیریه فرهنگی را بر عهده گرفت و پس از آن، به عنوان نایب رئیس مجلس اسلامی اعلای شیعیان انتخاب شد. دیدگاه شمس الدین در دعوت به نبرد با اسرائیل و آزاد سازی سرزمین های اشغال شده، بسیار روشن و صریح بود.
از شخصیت های مذهبی دیگر که در برپایی و ایجاد زمینه های تشکیل حزب الله لبنان نقش مؤثر و مثبتی داشت، آیت الله سید محمد حسین فضل الله بود که فعالیتش را در نبعه در منطقه شرقی بیروت آغاز و جمعیت خانواده برادری را تأسیس کرد. فعالیت های سیاسی وی پس از تجاوز اسرائیل به خاک لبنان در اظهارات و خطبه هایش تجلی یافت و مورد توجه جدی قرار گرفت.
در نخستین سال های تأسیس حزب الله، نام آیت الله سید محمد حسین فضل الله ارتباطی عمیق با نام حزب یافت. در هنگام تأسیس حزب، کسانی که از گروه های اسلامی مختلف به آن ملحق شدند، علامه فضل الله را الگویی می شمردند که تجلی بخش باورهای آنان است و او را دارای دیدگاه اسلامی آگاهانه و پویا، به ویژه در جانبداری از رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (قدس سره) می دانستند. ایشان رویکردهای حزب را که با دیدگاهش هماهنگی داشت، مورد حمایت و تأیید قرار می داد. در اوج تحولات مستمر آن روز، رسانه های بیگانه و داخلی و اغلب نیروهای سیاسی، علامه فضل الله را هدایت گر گروه های اسلامی فعال در صحنه، و رهبر معنوی حزب الله معرفی می کردند.
اسلام گرایان لبنان، میان جنبش امل، کمیته های اسلامی، حزب دعوت و افراد مستقل تقسیم شده بودند و منابع فرهنگی آنان، از عالمان سه گانه یاد شده، یا برخی آنان و نیز عموم فعالیت های روحانیون و علمای دینی متأثر بود. از آنجا که فعالیت سیاسی در انحصار جنبش امل بود، بعضی افراد یا از سر اعتقاد کامل به آن، با عنوان گذر از یک مرحله و انتظار مرحله ای دیگر، فعالیت در آن جنبش را برگزیدند. گروهی دیگر در کمیته های اسلامی شرکت جستند که به صورت کمیته های محلی جوانان ایجاد شده بودند و اتحادیه دانشجویان مسلمان لبنان که به موضوعات دانشجویی، برگزاری سخنرانی ها و دوره های فرهنگی برای جوانان اقدام می کرد، همگام و همنوا با کمیته های اسلامی فعالیت می کرد.
در چنین فضایی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (قدس سره) در سال 1979 به پیروزی رسید و همه مؤمنان به اسلام را به خود جذب کرد. کسانی که بعدها به نام کمیته های حامی انقلاب اسلامی ایران، تظاهراتِ حمایت و تأیید راه انداخته، همیاری خود را نسبت به انقلاب ابراز داشتند و تلاش آنان به ارتباط با ارکان دولت نوپای اسلامی ایران و در رأس آن ولی فقیه و امام خمینی (ره) انجامید. عطش همگامی با انقلاب اسلامی، همه نیازهای ابتدایی و اساسی حرکت و پویایی سیاسی کشوری مانند لبنان را تحت الشعاع قرار داد، چرا که فعالیت های اسلامی جاری، به شیوه ای که پیش از انقلاب اسلامی ایران جریان داشت، دیگر پاسخ گو نبود. هم زمان با این اقدامات بود که تجاوز رژیم اشغالگر به لبنان آغاز شد و از آنجا که هیچ تشکیلات حزبی اسلامی، برای رویارویی با متجاوزان اسرائیلی وجود نداشت، توجه به ضرورت ایجاد تشکیلات اسلامی واحد، قوت یافت تا سه هدف اصلی را محور کار خود قرار دهد:

1. اسلام به عنوان شیوه کامل، فراگیر و شایسته برای زندگی بهتر و پایه فکری، عقیدتی، ایمانی و عملی که تشکیلات مورد نظر بر اساس آن ایجاد شود.
2. مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل، به عنوان خطرجاری و آینده که به دلیل آثاری که بر لبنان و منطقه می گذارد، باید در اولویت های رویارویی قرار گیرد و نیازمند ایجاد ساختار جهادی ـ مبارزاتی و به کارگیری همه امکانات لازم برای انجام مأموریت و وظایف آن است.
3. رهبری شرعی ولی فقیه، به عنوان جانشین پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) که خطوط کلی فعالیت ها را برای امت ترسیم می کند و امر و نهی او نافذ و حاکم است.
برای تحقق چنین اهدافی، نمایندگان گروه های اصلی اسلامی، مطالعه دیدگاه های مختلفی را در زمینه ارزیابی و نگرش خود نسبت به نحوه فعالیت های اسلامی در لبنان پیگیری کردند و پس از تدوین طرح نهایی، نه نفر را نمایندگان خود برگزیدند. تجمع علمای بقاع، کمیته های اسلامی و جنبش امل اسلامی هر یک سه نماینده در این جمع داشتند. این گروه طرح نهایی خود را که به «سند9» معروف شد و متضمن اهداف یاد شده بود، به امام خمینی (رحمة الله علیه) تقدیم کردند که مورد موافقت ایشان قرار گرفت و در نتیجه با نظر موافق ولی فقیه، مشروعیت یافت.
پس از آن، گروه های اسلامی موافق سند یاد شده، تصمیم به انحلال ساختارهای تشکیلاتی موجود خود گرفتند و تشکل واحد و جدید را ایجاد کردند که بعدها حزب الله نام گرفت. پس از انجام مشورت هایی کادر رهبری مؤسس حزب انتخاب و گام های نخستین برای استفاده از توان های شخصی ـ و نه تشکیلاتی ـ افراد مختلف آغاز شد. نظامنامه و مقررات داخلی مربوط به عضویت تدوین شد و تلاش فعالانه ای از طریق علمای دینی، برای بسیج مردم و فراخوان آنان به سوی آموزش نظامی و مقاومت در برابر اشغالگری رژیم اسرائیل، در چارچوب یک برنامه اسلامی مرتبط با رهبری ولی فقیه صورت گرفت.
این رویداد با همبستگی ایران اسلامی با لبنان و سوریه هم زمان شد. امام خمینی (رحمة الله علیه) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستور داد که در رویارویی با اسرائیل غاصب، از راه آموزش نظامی و فراهم آوردن زمینه های لازم به حمایت حزب الله بشتابد.

تبادل اسرا میان اسرائیل و حزب‌الله در سال ۲۰۰۴

در ۲۹ ژانویه ۲۰۰۴ میلادی، به دنبال توافق مبادله اسیران میان حزب‌الله لبنان و اسرائیل، ۴۳۵ اسیر از ملیت‌های گوناگون عربی در مقابل یک سرهنگ باز نشسته اسرائیلی و اجساد چند سرباز اسرائیلی، آزاد شدند. این توافق که با میانجگری آلمان صورت گرفت. در مراسم استقبال از اسیران آزاد شده، مقامات بلند پایه لبنان و جمعیت فراوانی حضور داشتند و استقبال با شکوهی از آنان انجام گرفت. آزادی اسیران از دست اسرائیل بازتاب وسیعی در محافل خبری جهان به ویژه در میان مسلمانان یافت.

نیروی نظامی

حزب‌الله یک نیروی شبه‌نظامی است که به سلاح‌های سبک همچون تفنگ‌های اتوماتیک، خمپاره، آرپی‌جی و راکت‌های کاتیوشا مسلح است و گاهی از راکت‌های خود برای بمباران شهرهای شمال اسرائیل استفاده می‌کند. به گفته مقامات نظامی آمریکایی آن‌ها راکت‌های خود را با راکت‌اندازهای چندتایی نصب شده بر روی کامیون شلیک نمی‌کنند بلکه معمولاً آن‌ها را از لانچرهای ثابت و با استفاده از کنترل راه دور شلیک می‌کنند تا خدمهٔ آتش آن‌ها از آتش ضدتوپخانه اسرائیل در امان باشند. با این حال گزارش‌هایی هم از وجود سیستم‌های راکت‌انداز چندلوله‌ای متحرک منتشر شده است از جمله راکت‌اندازهای فجر-۳ ساخت ایران که بر روی کامیون‌های ایسوزو ژاپنی نصب شده‌اند.

منابع اسرائیلی بارها از انتقال راکت‌های دوربرد از جمله انواع ۲۴۰ میلی‌متری راکت معروف ب‌ام-۲۱ گراد و راکت‌های فجر-۳ و فجر-۵ به حزب‌الله لبنان خبر داده‌اند. گزارش‌هایی هم از انتقال موشک بالستیک کوتاه‌برد زلزال-۲ با برد ۱۱۵ کیلومتری و کلاهک ۶۰۰ کیلوگرمی منتشر شده است. در سال ۲۰۰۴ رئیس سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل اعلام کرده حزب‌الله ۱۳ هزار راکت در اختیار دارد که بیشتر آن‌ها برد ۲۵ کیلومتری داشته و حدود ۵۰۰ عدد از آن‌ها برد ۴۵ کیلومتری (فجر-۳) و ۷۵ کیلومتری (فجر-۵) و چند ده عدد هم برد ۱۱۵ کیلومتری (زلزال-۲) دارند. البته سیستم‌های دوربرد مکانیسم هدف‌گیری نسبتاً پیچیده‌ای دارند و استفاده موثر حزب‌الله از آن‌ها بدون کمک مستقیم نیروهای سپاه پاسداران بعید به نظر می‌رسد. در سال ۲۰۰۶ یک مقام ارشد اطلاعاتی نظامی اسرائیل به کمیسیون روابط خارجی و دفاعی کنست مجلس اسرائیل گفت که حزب‌الله هزاران راکت با برد ۲۰ کیلومتری و حدود ۱۰۰ راکت با برد ۴۰ تا ۷۰ کیلومتری در اختیار دارد. در ۱۳ ژوئیه ۲۰۰۶ نیروهای حزب‌الله یک راکت ۳۳۳ میلی‌متری با کلاهک ۱۰۰ کیلوگرمی و برد ۱۳ کیلومتری را به سوی اسرائیل شلیک کردند. آن‌ها این راکت را رعد-۱ نامیدند که به نظر می‌رسد همان راکت 

ایران همچنین پهپادهای غیرمسلح مهاجر-۴ را هم در اختیار حزب‌الله قرار داده است. در نوامبر ۲۰۰۴ حزب‌الله یک فروند هواپیمای بدون سرنشین را به سوی اسرائیل به پرواز در آورد که پس از گذشتن از فراز شهر نهاریا در آب‌های سرزمینی لبنان سقوط کرد. در سال ۲۰۰۶ هم حزب‌الله یک کشتی موشک‌انداز کلاس ساعر-۵ اسرائیل را هدف قرار داد که به مرگ یک ملوان اسرائیلی انجامید. ابتدا تصور می‌شد یک پهپاد حامل بمب به کشتی برخورد کرده اما بعداً مشخص شد که از مدل تولید ایران موشک کروز سی-۸۰۲(با نام ایرانی موشک نور) برای حمله استفاده شده است. نیروهای حزب‌الله همزمان با همین حمله یک موشک ضدکشتی هدایت راداری سی-۸۰۲ را نیز به سوی یک کشتی تجاری با پرچم کامبوج که در کنار کشتی اسرائیلی قرار داشت، شلیک کردند. ۱۲ ملوان مصری این کشتی که پس از برخورد موشک به آب پریده بودند توسط کشتی‌های دیگر نجات داده شدند.

روزنامه الديار چاپ لبنان نوشت ناتو قدرت حزب الله را در لبنان و اينكه در صورت سقوط سوريه چقدر تضعيف خواهد شد، بررسي كرد و وابستگان امنيتي را مامور كرد در اين باره از مردم عادي و غير عادي سوال كنند .

بر اساس این گزارش این سازمان نظامی به چند طريق اطلاعاتي از نيروهاي امنيت داخلي، دستگاه اطلاعاتي و احزاب نزديك به حزب‌الله بدست آوردند مبني بر اينكه قدرت حزب الله به ۶۵ هزار نيروی سازماندهی شده مي‌رسد كه ۱۵۰۰۰ نفر از آنها نظامي و آموزش ديده هستند و بقيه ارتش مردمي قوي و آموزش ديده و مجهز هستند اما نخبه نيستند ولي ايمان شان بسيار قوي است به همين علت بين نيروهاي نظامي و مردمي تفاوتي وجود ندارد. 
به گزارش العالم، بر اساس اطلاعات درز کرده از مرکز ناتو در بروکسل كه اگر در سوريه جنگي رخ دهد، نبرد گسترده‌اي در لبنان صورت خواهد گرفت و كسي نمي‌تواند در برابر حزب‌الله بايستد. علاوه بر اين اوضاع در اردن و عراق بحراني مي‌شود و ممكن است يك ميليون شيعه از عراق براي درگيري وارد سوريه شوند

تشکیلات سیاسی حزب الله

الف. تشکل حزب الله یا امت حزب الله

بحث و بررسی درباره چارچوب عملی تحقق اهدافی که کمیته نه نفره بنیانگذاران ارائه دادند و امام خمینی (رحمة الله علیه) آن را تأیید کرد، آغاز شد. بحث های گسترده ای در حوزه های رهبری حزب، ساختار تشکیلاتی و شکل سازماندهی که می تواند اهداف را به گونه ای بهتر تحقق بخشد، صورت گرفت. این بحث ها در مورد شکلی که حزب باید داشته باشد و اینکه چگونه میان مزایای تحزب و فعالیت توده ای و مردمی می توان تلفیقی کرد، متمرکز شد. سرانجام، این گفت و گوها با انتخاب یک گزینه به پایان رسید و تشکیلات هرمی شکل به عنوان الگوی حزب قرار گرفت و ضابطه ها و مقرراتی منظور شد که نکات منفی هر دو طرح را در برنداشته باشد و در نتیجه الگوی زیر حاصل شد:

1. هر کس بطور کامل موافق اهداف حزب باشد، پایبندی به تصمیمات تشکیلاتی آن را بپذیرد، زمان لازم را برای انجام وظایف خود در اختیار حزب بگذارد، از عهده انجام وظایف خود برآید و مؤمن باشد، می تواند عضویت حزب را در جایگاه های مختلف و در چارچوب تشکیلات مستقیم آن بپذیرد.

2. مراعات وظایف حزبی مورد نظر و در رأس آن فعالیت های مقاومت و ایجاد تشکیلات مناسب که شرح وظایف و حدود مسئولیت ها و اختیارات را برای انجام فعالانه وظایف لحاظ و هماهنگی بین واحدهای حزب را تسهیل می کند.

3. ایجاد بسیج عمومی برای علاقمندان خواهان پیوستن به حزب.

4. ایجاد جمعیت های زنان با انجام فعالیت های متنوع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی.

5. ایجاد مؤسسات و جمعیت پیشاهنگان امام مهدی (عج).

6. مشارکت در بر پایی تجمعات و هیأت های مختلف.

7. همکاری با عالمان، جمعیت ها و مؤسساتی که از لحاظ تأسیس و آیین نامه های داخلی، اگر چه دارای استقلال خاص خود هستند ؛ اما در چارچوب های کلی با اهداف حزب الله هماهنگی دارند.

8. تلقی همه شرکت کنندگان و حاضران در فعالیت ها و مسایل مورد توجه حزب الله و نیز تأکید کنندگان اندیشه های آن، به عنوان هواداران حزب الله.

این شیوه تشکیلاتی موجب جذب اقشار مختلف معتقدان به اهداف حزب شد و به لحاظ تفاوت های غیر مضر در ویژگی های خاص هر قشر، از غلتیدن در آفت ایجاد تشکیلات بسته و منع دیگران از تعامل با حزب جلوگیری شد. با این همه حزب الله همچنان نیازمند ادامه جست و جو و بررسی هر روشی است که دایره استفاده از دوستداران و تأیید کنندگان حزب و نیز حوزه جذب و فراگیری مردمی و استفاده همه نیروها را گسترش دهد و از سوی دیگر تعصبات حزبی که نتیجه طبیعی یک تشکل است، از بین برود.

بر این اساس، دیگر مشکلی در زمینه نام گذاری باقی نماند، چرا که نام تشکل تغییر در واقعیت عملی آن ایجاد نمی کرد؛ لذا تصمیم به انتخاب نام حزب الله گرفته شد، حزبی که می کوشد، همه اقشار امت را بر اساس جزئیات یاد شده، به سوی خود جذب کند و همواره این آمادگی را برای انجام اصلاحات و تعدیل تشکیلاتی درون سازمانی، همگام با مسائل نوین و نیازهای حزب در توسعه جایگاه و وظایف خود داشته باشد.

 

الف ـ 1. شورا و ساختار تشکیلاتی حزب الله

الگوی رهبری جمعی به جای رهبری فردی، برای حزب انتخاب شد. کادر رهبری شورا نام گرفت و تعداد اعضای آن که انتخاب آنها پس از مشورت با فعالان اصلی حزب صورت می گیرد، در دوره های مختلف متفاوت بود. با پیشرفت فعالیت ها، نیاز به اصلاح ساختار تشکیلاتی شورا و روش انتخاب اعضای آن احساس شد؛ از این رو در آیین نامه داخلی که بعدها تصویب شد، تعداد اعضای شورا نه نفر تعیین شد که برای یکسال، از سوی کادرهای اصلی که در جایگاه مسئول بخش یا بالاتر از آن هستند، انتخاب می شوند. شورا نیز دبیرکل را از میان اعضای خود انتخاب می کند و سایر وظایف در بقیه اعضا، بر اساس اختیارات ذکر شده در آیین نامه داخلی تقسیم می شود. نخستین شورای منتخب که به لحاظ ترتیب زمانی، چهارمین شورای حزب بود، شیخ صبحی طفیلی را در پنجم نوامبر 1989 به عنوان دبیر کل برگزید و در پایان دوره، به دلیل عدم امکان تشکیل کنگره انتخاباتی که ناشی از محاصره اقلیم التفاح، در جریان حوادث درگیری های امل و حزب الله بود، به مدت شش ماه دیگر تمدید شد.

پس از آن، اجرای پاره ای اصلاحات تشکیلاتی تصویب شد. تعداد اعضای شورا به هفت نفر تقلیل یافت تا با توزیع وظایف مشخص شده، هماهنگ باشد و مدت ماموریت شورا به دو سال افزایش یافت و سمت جانشین دبیرکل نیز ایجاد شد. در مه 1991، شورا شهید سید عباس موسوی را دبیر کل معرفی کرد که او نیز در 16 فوریه 1992 به فیض شهادت نایل آمد و پس از آن سید حسن نصر الله در نیمه مه 1991 به سمت دبیر کلی حزب الله لبنان انتخاب شد و در دوره های پیاپی پس از آن تا دوره انتخابی هفتم (دوره جاری)دبیرکلی او تجدید شد. در این مدت، دو اصلاح در نظام شورا صورت گرفت. مأموریت شورا به سه سال افزایش یافت و انحصار انتخاب دبیر کل به دو دوره متوالی برداشته شد و به دبیر کل حق نامزدی و انتخاب شدن برای دوره های متوالی داده شد.

از نظر ساختار تشکیلاتی عمومی نیز، اصلاحات متعددی صورت گرفت تا هماهنگ با نیازهای حزب الله باشد. در نتیجه این تعدیل ها، پنج شورای جهادی، سیاسی، اجرایی، فعالیت های پارلمانی و قضایی به وجود آمده که ریاست هر یک را یکی از اعضای شورا بر عهده دارد و هر شورا دارای وظایف خاص خود است.

 

ب. مقاومت اسلامی

تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک لبنان در سال 1982، به منزله جنگ ششم عرب ها و اسرائیل بود که در واقع آغاز مقاومت اسلامی از سوی حزب الله بود، زیرا علاوه بر لبنان در جنگ های قبلی سرزمین های عربی از جمله فلسطین اشغال شده بود و وظیفه اسلامی برای آزاد سازی آنها مطرح بود و حضرت امام خمینی (قدس سره) هم با بیان اینکه «اسرائیل یک غده سرطانی است»، دستور لازم را داده بود. حزب الله این مهم را بر عهده گرفت و عملیات مقاومت اسلامی را بر ضد اسرائیل با امکانات بسیار اندکی که فراهم بود و نیروهای انسانی کم آغاز کرد تا گامی باشد، در راه پایه گذاری همه جانبه یک پروژه مقاومت کامل که هدف از آن، رد هر گونه امتیاز دهی ارضی و عدم پذیرش سوء استفاده دشمن از ضعف و ناتوانی واقعی فلسطینیان و عرب ها و در نتیجه جلوگیری از تحقق اهداف آن بود؛ از این رو بر اولویت مقاومت تأکید شد که این مسئله به کارگیری همه امکانات و نیروها را نیاز داشت. تجربیات نظامی نیروهای مقاومت تحت حمایت و زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران سریع رشد کرد؛ اگر چه همه امکانات لازم برای مقاومت فراهم شد، اما همواره تلاش بر این بود تا از آنچه فراهم آمده است، به صورت کامل استفاده شود و کوشش های مستمری برای جبران کاستی ها صورت گیرد.

مقاومت اسلامی همراه ماهیت و عملیات جهادی خود را اقدامی برای آزاد سازی و نه یک فرایند سیاسی اعلام کرده است. کارایی مقاومت، نتیجه انباشت تلاش ها و فعالیت هایی است که نتایج آن، با یک یا چند حمله تحقق نمی یابد و دستیابی به نتایج مورد نظر در آینده، در گرو استمرار و تداوم آنهاست.

 

پ. عملیات و شیوه های نبرد

مخفی کاری در عمل جهادی، اساس موفقیت در میدان محسوب می شود. عمل غافلگیری، بیشترین اهداف را با کمترین خسارت ها به بار می آورد. دشمن با انجام عملیات شناسایی و فعالیت های اطلاعاتی، در پی کشف موقعیت هایی است که احتمالا از سوی آنها مورد هدف قرار خواهد گرفت و شناسایی کسانی که عملیاتی علیه آن انجام خواهد داد و در این زمینه از شناسایی هوایی، ابزارهای مختلف کنترل نظامی، برای دریافت نشانه هایی که نشان آمادگی برای حملات است، استفاده می کند. بنابراین، مخفی کاری به منظور شکست اقدامات اطلاعاتی و شناسایی های میدانی دشمن، نه تنها ضروری، بلکه واجب است.

همچنین حزب الله، ابزارهای جنگی را طوری انتخاب کرده و می کند که سهولت حمل و نقل و اخفای آنها تأمین شود؛ از این رو، هیچگاه نیازی به تانک یا جنگ افزارهای سنگین و ثابت نبوده است، چرا که این ابزارها در معرض بمباران هوایی قرار می گیرد و در نتیجه با آمادگی تسلیحاتی مقاومت سازگاری لازم را ندارد. حزب الله تدابیر عملی خود را برای پایه ریزی مقاومت، به گونه ای متفاوت با ارتش های منظم اتخاذ کرد.

مقاومت اسلامی از طریق گروه های مخفی در میدان نبرد عمل می کند و این موجب انعطاف پذیر در تحرک می شود و امکان می دهد که افراد ضمن زندگی طبیعی خود در روستاها و شهرهای دور و نزدیک، به سادگی بتوانند به میدان نبرد باز گردند ؛ بی آنکه نیازی به حضور آشکار نظامی باشد. همچنین انجام عملیات پیاپی، کیفی بودن و تداوم آنها، تحقق اهداف دیگری را تسهیل کرد که عبارت است از:

ـ رعب افکنی در صفوف دشمن و قرار دادن آن در حالت آماده باش دایم که به فرسایش توان نظامی دشمن منجر شده است.

ـ ترساندن سربازان دشمن از مرگ که با انجام عملیات احتمالی مقاومت، همواره در کمین آنهاست و این موجب تزلزل روحیه و کاهش کارایی عملی آنها شده است.

ـ آزاد سازی سرزمین، به عنوان هدف اصلی و نهایی که بارها در عقب نشینی اجباری دشمن صورت گرفته است.

ـ باز داشتن رژیم اشغالگر صهیونیستی از تحقق اهداف توسعه طلبانه بیشتر، همانطوری که در درگیری اخیر میان رژیم صهیونیستی و حزب الله لبنان شاهد آن بودیم.

 

ت. مواضع سیاسی حزب الله در دهه هشتاد و نود میلادی

مواضع سیاسی حزب الله در دهه هشتاد میلادی، به علت خشونت بیش از حد اسرائیل و حمایت صریح قدرت های خارجی از آن، ابعاد بسیج مردمی و نظامی را در بر می گرفت، روش های قهرآمیز را شامل می شد، به طوری که هر گونه شکلی از اشکال رفتار سیاسی مستقل از جنگ با اسرائیل را مردود می دانست. به همین دلیل علیرغم تغییرات متعددی که این جنگ به خود دید و منجر به منحصر شدن اشغال لبنان (در سال 1985) به منطقه کوچکی در مناطق مرزی جنوب این کشور شد، حزب الله همچنان روش های مبارزه جویانه خود را دنبال می کرد. با توجه به استراتژی توسعه طلبانه اسرائیل غاصب، حزب الله تنها هدفی را که دنبال می کرد، به اوج رساندن حالت بسیج مردمی و باقی ماندن در موضع استقامت و مقابله با متجاوز بود؛ تا بدین وسیله، کلیه بازیگران سیاسی در قبال طرح های سیاسی داخلی یا در خصوص جنوب لبنان، احساس آسودگی خاطر یا بی تفاوتی نکنند.

مواضع حزب الله در دهه هشتاد، از منطق «بر خورد و غلبه» اشباع شده بود و تصور شکست یا ضرر، برای هر یک از اعضای حزب بسیار مشکل بود، زیرا در آن دوران، راه حلی برای مقابله با رژیم اسرائیل متصور نبود و کلیه تلاش های صلح آمیز، به نوعی از سوی رژیم صهیونیستی به شکست انجامیده بود، به همین دلیل، جنبه نظامی با استناد به دیدگاه عقیدتی و ایمانی به جهاد و شهادت، بر سایر جنبه ها غلبه یافت و حزب الله به موفقیت آمیز بودن راه حل های «میانه» و «دیپلماسی»، با توجه به ماهیت رژیم صهیونیستی و معادلات قدرت در سطح جهانی، هیچ اعتمادی نداشت. بنابراین، مجموعه های نظامی حزب، در موقع درگیری های مسلحانه بسیار سریع تصمیم گیری می کرد و هیچ نوع مصالحه ای را نمی پذیرفت. در این مرحله، عنوان «تکلیف شرعی» بر کلیه فعالیت ها و تصمیم گیری های حزب الله حاکم بود.

با توجه به غلبه مفاهیم و روحیات بیان شده بر مواضع حزب الله لبنان در دهه هشتاد، اتخاذ مواضع رادیکال نسبت به مسائل داخلی، منطقه ای و بین المللی، پی آمد طبیعی آن به شمار می آمد؛ اما در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی، تحولات بین المللی و منطقه ای مهمی در جهان رخ داد؛ تحولاتی که با تحولات مهم داخلی در کشور لبنان همزمان بود. مهم ترین این تحولات عبارت است از:

1.پایان جنگ ایران و عراق در تیرماه 1367.

2.رحلت امام خمینی (ه) در خرداد1368.

3.امضای پیمان طائف (منشورآشتی ملی لبنان) در آبان 1368.

4.تجاور نظامی عراق به کویت در مرداد 1369.

5. احیای مذاکرات اعراب و اسرائیل در کنفرانس مادرید در آبان 1370.

6. فروپاشی شوروی در سال 1370.

مجموعه تحولات مذکور، چهره خاورمیانه را که لبنان نیز بخشی از آن است، دستخوش تغییرات بسیار گسترده ای کرد. جنبش حزب الله لبنان، به عنوان یکی از مهم ترین گروه های شبه نظامی این کشور تحت تأثیر این تحولات قرار گرفت. بدین ترتیب در عملکردها و مواضع این حزب، در دهه نود میلادی، تغییرات گسترده ای حادث شد. به گونه ای که حزب الله لبنان در پایان دهه نود میلادی و شروع هزاره جدید، چهره ای متفاوت از دهه هشتاد یافت.

حزب الله لبنان که از ابتدای تأسیس خود نظام سیاسی لبنان را نظامی غیر مشروع و غیر اسلامی می دانست و خواستار براندازی آن بود، در تابستان 1371 تصمیم مهم و تاریخی خود را در خصوص مشارکت در نظام سیاسی، از طریق شرکت در انتخابات پارلمانی، به اطلاع عموم رساند؛ به گونه ای که این تصمیم از سوی پژوهشگران سیاسی لبنان، اوج بصیرت سیاسی حزب الله، در ارزیابی از واقعیت های اوضاع لبنان، سوریه و منطقه معرفی شد و آن را نشانه دستیابی حزب الله به نوعی عمل گرایی سیاسی و واقع بینی ارزیابی می کردند. در پی این تصمیم، حزب الله لبنان که تا پیش از پیمان طائف، رابطه خصمانه ای با سایر گروه ها و احزاب لبنانی داشت، در جریان مبارزات انتخاباتی سال 1992، با توجه به شرایط جدید و نیازهای حیاتی لبنان، با برخی این گروه ها ائتلاف کرد؛ به طوری که نامزدهای انتخاباتی حزب الله، با نامزدهای جنبش امل، حزب کمونیست، حزب قومی سوری و حزب بعث، در یک فهرست ائتلافی، در کنار یکدیگر قرار گرفتند. نتیجه تصمیم حضور فعالانه حزب الله لبنان در انتخابات پارلمانی 1992، پیروزی چشمگیر این حزب در انتخابات مذکور و حضور هشت نماینده شیعه و چهار نماینده از سایر طوایف مذهبی لبنان بود که هم پیمان حزب الله بودند. حزب الله همچنین موفقیت های خود را در انتخابات 1996 نیز تکرار کرد و پس از عقب نشینی اسرائیل از خاک لبنان در خرداد سال 1379، به صورت قدرت اول شیعه، در مبارزات انتخاباتی سال 2000 شرکت کرد.

ورود حزب الله به نظام سیاسی لبنان و موضوع رعایت قواعد سیاسی، تأثیرات متقابلی بر حزب الله و دولت وقت، به نخست وزیری رفیق حریری داشت. مشارکت حزب الله در مبارزات پارلمانی به پیدایش پدیده نامتعارفی در درون بازی سیاسی منجر شد. حزب الله که برای اولین بار وارد پارلمان شده بود، ناچار بود که برای به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه سیاسی لبنان، مشروعیت بازی سیاسی لبنان را بپذیرد و قواعد آن را رعایت کند. حزب الله خود به این موضوع این گونه اعتراف می کند که «صحنه مبارزه در حال تغییر از یک صحنه نظامی به صحنه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است. همچنین اختلاف بین این صحنه ها و قواعد بازی در آنها بسیار زیاد است».

پس از آن، حزب الله با مشارکت در انتخابات شوراهای شهر و روستا در لبنان، در سال 1998 و پیروزی در آن، موفق شد که به قوه مجریه نیز راه یابد، زیرا شهرداری های لبنان تحت اشراف دولت هستند و بخش عمده بودجه آنها از طریق دولت تأمین می گردد. بدین ترتیب دریچه مهمی برای ایجاد رابطه میان حزب الله و دولت ایجاد شد و رهبران حزب، به خوبی این راه قانونی برای کسب قدرت را آزمودند.

جنگ اسرائیل و حزب‌الله لبنان

 

جنگ اسرائیل و لبنان که در اسرائیل به جنگ دوم لبنان و در لبنان به جنگ ژوئیه معروف است، جنگی است که به مدت ۳۳ یا ۳۴ روز بین نیروهای دفاعی اسرائیل و حزب‌الله لبنان به وقوع پیوست و دامنه آن شمال اسرائیل و سراسر لبنان را دربرگرفت.

این جنگ با قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ ۱۴ اوت ۲۰۰۶ پایان یافت. مرزی در این جنگ جابه‌جا نشد و درباره پیروز جنگ هم اختلاف نظرهایی بوجود آمد به طوری که هر کدام خود را پیروز می‌خوانند و دیگری را شکست خورده معرفی می‌کنند، حتی در مورد طول جنگ و آغازگر آن نیز هیچ‌کدام از طرفین نظر یکسانی نداشتند.

 

جنگ های داخلی لبنان

 
 
 
تصویری از میزان تخریب خیابان‌های بیروت در طول جنگ داخلی لبنان

جنگ داخلی لبنان (در عربیحرب أهلیة لبنانیة) نام مجموعه جنگ‌های داخلی و دخالت‌های نیروهای خارجی است که از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ میلادی در لبنانجریان داشت.

جنگ داخلی لبنان سرانجام با اخراج سازمان آزادی‌بخش فلسطین (PLO) از لبنان متوقف شد.

تاریخچه این جنگ ها

 
، بنیان‌گذار حزب فالانژ لبنان در سالروز تاسیس حزب در سال ۱۹۷۱ میلادی دربیروت.
 
نظامیان عضو سازمان آزادی‌بخش فلسطیندر یک راهپیمایی در بیروت، ۱ ژانویه ۱۹۷۹میلادی.

در فرودین ۱۹۷۵ میلادی، تنی چند از اعضای عضو سازمان آزادی‌بخش فلسطین به قصد ترور  موسس و رهبر حزب فالانژ لبنان به سوی کلیسایی متعلق به مسیحیان مارونی در شرق بیروت آتش گشودند. او از سوءقصد جان سالم به در برد، ولی این کار باعث مجموعه‌ای از اقدامات متقابل شد که در نهایت به جنگ داخلی ۱۵ ساله در لبنان منجر شد.

از وقایع مهم در جنگ داخلی لبنان می‌توان به کشتار اهالی دو اردوگاه پناهندگان فلسطینی در لبنان موسوم به «صبرا و شتیلا» اشاره کرد که در تاریخ ۱۶ سپتامبرتا ۱۸ سپتامبر ۱۹۸۲ میلادی، بوسیله شبه‌نظامیان فالانژ لبنانی و به انتقام ترور بشیر جمیل، رئیس جمهور لبنان و رهبر حزب فالانژ از فلسطینیان به وقوع پیوست.

مسیحیان مارونی عضو حزب فالانژ، بین ۷۰۰ تا ۳۵۰۰ نفر از فلسطینیان را به انتقام قتل بشیر جمیل کشتند.

دخالت‌های خارجی

حکومت سوریه به رهبری حافظ اسد، یکی از عوامل موثر در ۱۵ سال جنگ داخلی لبنان به شمار می‌رفت.

با صدور قطعنامه ۴۲۵ شورای امنیت و ورود نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل متحد، واحدهای ارتش اسرائیل در سال ۱۹۷۸ میلادی، از جنوب لبنان خارج شدند، اما گروه مسلح تشکیل‌شده‌ای از «مسیحی‌ها، دروزی‌ها و شیعه‌ها» به نام «ارتش جنوب لبنان» را بر جای خود گذاشتند و پول و اسلحه در اختیارشان قرار دادند تا منطقه‌ای که قبلاً تحت اشغال اسرائیل بود را، هم‌چنان در کنترل خود نگه دارند و نگهبان خاک اسرائیل در مقابل حملات فلسطینی‌ها بشوند.میلی‌شیای مسلح موسوم به «دولت آزاد لبنان» در آوریل سال ۱۹۷۹ میلادی، اعلام موجودیت کرد و تا مرز ، یک محدوده هشتصد کیلومتر مربعی را تحت کنترل داشت.

در زمان جنگ داخلی لبنان، حزب‌الله لبنان به کمک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، تعلیم نظامی داده شده و تحت حمایت مالی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.

فعالیت سیاسی

حزب‌الله لبنان با انتشار مرام‌نامه جدیدی در سال ۲۰۰۹، صراحتاً بر اجرای یک سیستم اسلامی بر پایه رأی مستقیم مردم و نه از طریق اجبار و تحمیل، تأکید نموده است. تأکید حزب‌الله مبنی بر نبود اجبار در اسلام، نوعی انعطاف‌پذیری ایدئولوژیک جهت پذیرش اصل تغییر اولویت‌های راهبردی را به این جنبش تزریق نموده است. در همین راستا، حزب‌الله معتقد است که نیل به مردم‌سالاری مبتنی بر رضایت مردم، یکی از اصول اساسی حکومت در لبنان باقی خواهد ماند. با تأکید بر نیاز به مردم‌سالاری مبتنی بر رضایت مردم و تشکیل دولت وحدت ملی، پیام سند جدید این خواهد بود که حزب‌الله خود را یک بازیگر سیاسی عمده در لبنان به‎شمار می‌آورد و فارغ از نتایج انتخابات، حکومت باید اصل توافق با حزب‌الله را مدّ نظر قرار دهد. بر این اساس، حزب‌الله لبنان از سال ۲۰۰۹ چهره‌ای سیاسی به خود گرفت و به‎طور جدی پا به عرصه‌ی رقابت‌های سیاسی گذاشت و در تمام انتخابات‌های پارلمانی و شهری لبنان حضور فعالی داشته است که برخی از آنها با پیروزی و برخی نیز با شکست همراه بوده است. در انتخابات پارلمانی ژوئن ۲۰۰۹ تمامی کاندیدهای حزب‌الله به پارلمان راه یافتند اما از آنجا که متحدان آنها در ائتلاف ۸ مارس موفق به کسب آرای مردم نشدند، گروه ۱۴ مارس (تحت حمایت غرب) با کسب ۷۱ کرسی پیروز انتخابات اعلام شد. اما به رغم شکست جریان ۸ مارس در این انتخابات، حزب‌الله لبنان و متحدین آنها در پی سقوط دولت سعد حریری در ژانویه ۲۰۱۱ به دلیل استعفای یازده وزیر متعلق به ، توانستند دولت را در اختیار بگیرند و تاکنون نیز که به روزهای پایانی عمر قانونی آن نزدیک می‌شویم، موقعیت سیاسی خود را حفظ نمایند.

موقیت سیاسی حزب الله در لبنان

فضای سیاسی، اجتماعی و روانی لبنان همچنان ناآرام و متلاطم است و جدال‌های سیاسی و حزبی دو گروه رقیب، با درگیری‌های خشونت‌بار اخیر، به اوج خود رسید. اگرچه با توجه به ساختار خاص اجتماعی و وضعیت دموگرافی لبنان، این کشور همواره مستعد بروز رقابت‌ها و کشمکش‌های سیاسی، قومی و مذهبی بوده است، اما با تداوم بن‌بست سیاسی اخیر، مرزبندی طرفین منازعه بیش از گذشته نمودار شده است. جدال دولت سینوره و متحدانش در ائتلاف 14 مارس و مخالفین دولت (ائتلاف حزب‌الله، امل و میشل عون)، فراتر از جدال‌های معمول سیاسی است و نشانگر رویارویی دو دیدگاه، نگرش و طرز تفکر است؛ نگاهی که خواهان همسویی بیشتر لبنان به غرب می‌باشد و در مقابل دیدگاهی که تعلقات منطقه‌ای لبنان را نسبت به همسویی با غرب ترجیح می‌دهد. حزب‌الله لبنان با گذشت 25 سال از فعالیتش تبدیل به جریانی قدرتمند، معتبر و تأثیرگذار در فضای سیاسی و اجتماعی لبنان شده است که اعتبار و موجودیت خود را در صحنه مقاومت علیه اسرائیل کسب نموده است. ترور عماد مغنیه، درگیری‌های داخلی و تداوم مخالفت‌های گروه 14 مارس در قبال حزب‌الله، این جنبش را با شرایطی کاملاً متفاوت و با مقتضیاتی تازه مواجه ساخته است. مقاله حاضر با نگاهی به شرایط سیاسی در لبنان و موقعیت حزب‌الله، تأثیرات ترور مغنیه و واکنش‌های احتمالی حزب‌الله پس از تحولات اخیر را مورد بررسی قرار می‌دهد.

 

 

 

 

1- لبنان، در کشاکش و انتظار

 

تحولات چند سال گذشته لبنان، فضای سیاسی این کشور را کاملاً دگرگون و متلاطم ساخته است. لبنان در طی دهه 90 میلادی، دوره‌ای از ثبات سیاسی و رشد اقتصادی را تجربه نمود و خروج اسرائیل از بخش‌های اشغالی لبنان در می 2000، نویدبخش شرایط مناسب‌تری برای لبنان بود. تصمیم پارلمان لبنان در سپتامبر 2004، مبنی بر تمدید دوره ریاست جمهوری امیل لحود و متعاقب آن صدور قطعنامه 1559 شورای امنیت، پایانی بر دوره 15 ساله آرامش لبنان بود. آرامشی که این کشور کوچک پس از 15 سال جنگ داخلی تجربه می‌نمود. ترور رفیق حریری، خروج نیروهای سوری پس از سه دهه حضور نظامی و ترکیب پارلمان لبنان (انتخابات می 2006)، هرکدام به تنهایی می‌توانست این آرامش سیاسی را به طوفان تبدیل نماید. حذف حریری به دلیل تأثیرگذاری او در ساختار سیاسی و بهبود اوضاع اقتصادی لبنان پس از جنگ، برای بخش غالبی از افکار عمومی لبنان بسیار سنگین بود. پس از ترور حریری بهترین فرصت و بهانه برای کسانی به دست آمد که منتظر جرقه‌ای بودند تا از آتش حاصل از آن، سوریه را مجبور به ترک لبنان کنند، انتظاری که بیش از 2 ماه طول نکشید.

 

حزب‌الله پس از ترور حریری کوشید تا محتاطانه به مسائل نگاه کند و خود را در مقابله با خواست مخالفانش مبنی بر خروج سوریه از لبنان قرار ندهد. ائتلاف مخالفان حزب‌الله که در قالب گروه موسوم به 14 مارس و در فضای احساساتی پس از ترور حریری شکل گرفته بود، موفق نشد در انتخابات پارلمانی می 2006، اکثریت قاطع را به دست آورد و گروه حزب‌الله، امل و میشل عون (گروه مخالف دولت) موفق به کسب 35 کرسی پارلمانی گردیدند. نتایج انتخابات مشخص می‌کرد که هیچ‌گروه و حزبی نمی‌‌تواند بدون لحاظ نظرات گروه رقیب، اهداف خود را به پیش برد. در بحبوحه جدال‌های سیاسی و خواست دولت سینوره و متحدانش مبنی بر اجرای قطعنامه‌های 1559 و 1680 شورای امنیت مبنی بر خلع‌سلاح جریان مقاومت، جنگ سی‌ و سه روزه آغاز گردید. نتیجه جنگ و شکست اسرائیل در دستیابی به اهدافش، جایگاه حزب‌الله را در بین افکار عمومی ارتقا بخشید و به همان میزان، نگرانی و دشمنی ائتلاف حاکم و دولت سینوره را نسبت به حزب‌الله پررنگ‌تر از قبل نمود. حزب‌الله پس از جنگ، مأموریت تازه خود را مواجهه و مقابله با نفوذ و دخالت کشورهای خارجی به ویژه ایالات متحده آمریکا در لبنان از طریق مخالفت با سیاست‌های دولت سینوره تعریف نمود و ضمن رد هرگونه درخواستی مبنی‌بر خلع‌سلاح، کنار گذاشتن سلاح از سوی حزب‌الله را منوط به رفع تهدید همیشگی اسرائیل و تشکیل یک دولت «قوی، توانا، منصف و پاک» دانست. حزب‌الله در نوامبر 2006، وزرای خود را از کابینه خارج ساخت و هواداران خود را برای تظاهرات خیابانی به منظور ساقط کردن دولت سینوره فراخواند. از سوی دیگر تحرکات سیاسی ائتلاف 14 مارس علیه حزب‌الله و متحدانش تشدید می‌گردید و جریان حاکم با طرح تشکیل دادگاه ترور حریری، از این مسئله به عنوان ترفندی برای تحت فشار قرار دادن سوریه به عنوان متحد حزب‌الله بهره می‌گرفت.

 

جدال‌های سیاسی بین طرفین در طول سال 2007، با شدت ادامه داشت و موجی از ناآرامی، ترور و لفاظی‌های تند ادامه داشت. بحران سیاسی در نوامبر 2007 و با پایان دوره ریاست جمهوری امیل لحود کاملاً به بن‌بست رسید و انتخاب جایگزین او محور مناقشات سیاسی گردید. طی چند ماه گذشته جلسه پارلمان بارها به تعویق افتاد و لبنان به عنوان یک نمونه کاملاً متمایز در دنیا، چند ماه بدون رئیس‌جمهور بوده است. با میانجی‌گری اتحادیه عرب، گروه‌‌های معارض نهایتاً برای انتخاب میشل سلیمان، فرمانده ارتش، به توافق رسیدند؛ اما نحوه اصلاح قانون اساسی و متعاقب آن میزان سهم هر کدام از دو گروه در کابینه و اصلاح قانون انتخابات نیز به دامنه مباحث سیاسی افزوده شد. تفاوت عقیده و نظر دو گروه نسبت به هر کدام از موارد مذکور، هرگونه تلاش برای مصالحه را تاکنون بدون نتیجه گذاشته است. اصرار حزب‌الله به در اختیار داشتن از کرسی‌های کابینه (که توانایی وتوی مصوبات کابینه را می‌دهد)، و مخالفت گروه حاکم و تفسیرهای متفاوت از اصلاح قانون انتخابات، انتخاب میشل سلیمان را تا پیش از نشست دوحه ناکام گذاشته بود.

  

 

2- تأثیرات ترور مغنیه

 

در اوج تنش‌های سیاسی، ترور عماد مغنیه که به عنوان مرد شماره دو حزب‌الله از آن یاد می‌شود، برای جنبش مقاومت حدثه‌ای بسیار ناگوار بود. مغنیه فرمانده برجسته و ارشد نظامی و عملیاتی حزب‌الله محسوب می‌گردید و حذف وی می‌توانست تأثیراتی را بر فعالیت‌های جنبش به همراه داشته باشد. مغنیه از سوی آمریکا و اسرائیل متهم به یک سلسله بمب‌گذاری و قتل و گروگان‌گیری در طول دهه 80 میلادی بود و از او به عنوان رابط اصلی جنبش حزب‌الله با گروه‌های مبارز فلسطینی نام برده می‌شد. سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله با متهم ساختن اسرائیل به ترور وی، به طور آشکار از ‌آغاز جنگ بدون مرز در هر زمان و مکانی با اسرائیل سخن راند. حزب‌الله اگرچه می‌کوشید توانمندی‌ها و ظرفیت‌های نظامی خود را در دوره پس از جنگ 33 روزه قوی‌تر و مستحکم‌تر نشان دهد، اما مشخص بود که با استقرار 15000 نیروی صلح‌بان در مرز بین اسرائیل و لبنان، با محدودیت‌های بیشتری (حدفاصل رود لیطانی و مرز اسرائیل) نسبت به قبل مواجه است. با توجه به تأثیرگذاری عماد مغنیه در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و نقش بارز وی در عملیات‌های نظامی و ارتباطات خارجی حزب‌الله، فقدان وی برای حزب‌الله و جامعه شیعیان لبنان دردناک و به همان میزان برای اسرائیل و آمریکا خوشایند بود.

 

نکته قابل تأمل آن است که اسرائیل برخلاف دیگر ترورهای رهبران مبارز فلسطینی، که بلافاصله مسئولیت آن را به عهده می‌گیرد، ترور مغنیه را به عهده نگرفته است. ترور وی در محله کفر سوسا در دمشق (محله‌ای که غالب رهبران گروه‌های فلسطینی در آن مستقر هستند) و قرار دادن بمب در داخل خودروی حامل وی نشانگر ظرفیت بالای عوامل ترور در اجرای این عملیات دارد. مغنیه زندگی کاملاً مخفیانه‌ای داشت و محل سکونت و حوزه عملیاتی او هیچ‌گاه مشخص نبود. اسرائیل به عنوان اصلی‌ترین گزینه در مورد ترور مغنیه مطرح می‌باشد. اسرائیل بارها دست به چنین اقداماتی در خارج از اسرائیل و علیه مخالفان خود زده است و موساد از توانایی‌های اطلاعاتی و عملیاتی لازم برای این کار برخوردار است. اسرائیل از این بابت مسئولیت ترور مغنیه را برعهده نگرفته است که از اقدام مستقیم و فوری حزب‌الله و آغاز جنگ و درگیری در شرایط فعلی استقبال نمی‌کند، و دیگر‌ آنکه فضا را برای گمانه‌زنی و اتهام بازگذارد. هدف دوم اسرائیل بلافاصله محقق شد. ولید جنبلاط، از رهبران مخالف حزب‌الله در لبنان و مخالف جدی سوریه، ترور مغنیه را به عوامل دولت سوریه منتسب نمود، او در مراسم یادبود حریری (یک روز پس از ترور مغنیه)، در جمع هواداران ائتلاف حاکم با انتساب ترور مغنیه به سوریه، هدف دمشق را نوعی معامله و معاوضه (ترور مغنیه درمقابل کاهش فشار غرب برای برگزاری دادگاه بین‌المللی حریری) با آمریکا دانست. این اتهام وی از سوی سمیر فرنجیه، عضو پارلمان لبنان نیز به گونه‌ای دیگر تکرار شد. او ترور مغنیه را هدیه بزرگی دانست که سوریه به اسرائیل داده است. برطبق نظر وی شرکت سوریه در آناپولیس و ترور مغنیه، تلاش دمشق به منظور کاهش فشارهای خارجی بوده است و این مسئله را به مانند کمک سوریه به آمریکا در جنگ سال 1991 (آزادسازی کویت)، در ازای تداوم حضور سوریه در لبنان قلمداد نمود. این اتهام را عبدالعلیم خدام نیز تکرار نمود. اتهام عوامل ضدسوری از سوی مقابل نیز شنیده شد. برخی از مطبوعات سوری و لبنانی از مشارکت سازمان‌های امنیتی عربی و نقش گروه‌های معارض حزب‌الله (مشخصاً گروه سمیر جعجع) در این ترور خبر دادند. رویارویی حزب الله و مخالفانش در داخل لبنان طی چند ماه گذشته (پس از پایان رئیس‌جمهوری لحود) فراتر از جدال‌های سیاسی رفته است و درگیری‌های خیابانی منجر به کشته و مجروح شدن ده‌ها نفر گردیده است.

 

سیدحسن نصرالله پس از ترور مغنیه تهدید نمود که این ترور می‌تواند موجودیت اسرائیل را نابود سازد. حزب‌الله برای درگیری مستقیم با اسرائیل، با وجود استقرار نیروهای صلح‌بان، با مشکلاتی مواجه است. آغاز درگیری نظامی از جانب حزب‌الله می‌تواند حتی به مقابله نظامی با نیروهای سازمان ملل بیانجامد اما بدون تردید حزب‌الله در واکنش به ترور مغنیه اقداماتی را علیه منافع اسرائیل انجام خواهد داد. فقدان مغنیه نمی‌تواند تأثیری در سیاست‌های حزب‌الله در داخل لبنان برجای گذارد و حزب‌الله برنامه‌های خود را در جهت مقابله با دولت سینیوره و ائتلاف حاکم ادامه خواهد داد. برخی از تحلیل‌گران بر این باورند که بحران سیاسی در لبنان تا زمان انتخابات آینده پارلمان در بهار سال 2009، ادامه خواهد داشت و حتی در صورت انتخاب رئیس‌جمهور تازه و تشکیل کابینه، تنش‌ها فروکش نخواهد کرد.

 

ترور مغنیه در سوریه و بمب‌گذاری‌ در خودروی حامل وی می‌تواند تأثیراتی را نیز بر رهبران گروه‌‌های حماس و جهاد اسلامی مقیم دمشق برجای گذارد. شرایط لبنان همچنان شرایط نابسامان است و گروه‌های رقیب از یافتن راه‌حلی به منظور پایان دادن به بن‌بست سیاسی درمانده‌اند. مواضع سیاسی حزب‌ا... در قبال دولت سینوره، قبل و بعد از ترور مغنیه، تفاوت چندانی نکرده است و حزب‌ا... به همراه جنبش امل و جریان میشل عون، برخواست‌های سیاسی خود تأکید می‌نماید.

 

حل معادله پیچیده لبنان به متغیرهای فراوانی وابسته است که تحلیل هر کدام از این متغیرها مجالی دیگر می‌طلبد، اما می‌توان گفت شرایط سیاسی در لبنان به قبل از تحولات سال 2006 (جنگ حزب‌ا... و اسرائیل) باز نخواهد گشت و دولت حاکم و نیروهای سیاسی منتقد حزب‌ا... پس از پیروزی سیاسی، نظامی و روانی حزب‌ا... بر اسرائیل و ترور عماد مغنیه، در برخورد با جریان مقاومت به منظور خلع سلاح، با چالش‌های بیشتری مواجه خواهند بود. سیدحسن نصرا… چند ماه پس از جنگ 2006، در مصاحبه با تلویزیون دبی در پاسخ به ادعای اسرائیل مبنی بر تحلیل قدرت نظامی حزب‌ا… پس از قطعنامه 1701، توان موشکی حزب‌ا... را بیش از 30 هزار راکت عنوان نمود و در نوامبر سال گذشته میلادی، حزب‌ا... مانور بزرگی را در مناطق جنوبی لبنان برگزار نمود و استعداد و توانایی نظامی جنبش مقاومت پس از جنگ را نمایان ساخت. موقعیت سیاسی حزب‌ا... در داخل لبنان، پس از ترور مغنیه، در مقابله با جریان‌های مخالف داخلی جنبش تضعیف نشده است و حزب‌ا... همچنان بر خواست‌های خود پافشاری می‌نماید.

 تنش‌های سیاسی لبنان طی چند سال گذشته نکاتی را آشکار نموده است؛ اول آنکه گروه‌های رقیب هیچ‌کدام به طور کامل موفق به محدود کردن و به حاشیه راندن طرف مقابل نخواهند شد. مناقشات سیاسی در لبنان محدود به جریان‌های سیاسی و اجتماعی داخل این کشور نیست و لبنان تبدیل به عرصه جدال و زورآزمایی بازیگران خارجی شده است. ائتلاف 14 مارس و دولت حاکم بر لبنان همچنان از حمایت کامل آمریکا، فرانسه و بخشی از جهان عرب (به ویژه مصر و عربستان) برخوردار می‌باشند. خواست این کشورها مبنی بر فشار وارد ساختن به حزب‌الله و کم‌رنگ کردن نقش و تأثیرگذاری نیروی مقاومت در عرصه سیاسی لبنان، خواستی مشترک است. ائتلاف 14 مارس طیفی از نیروهای مسیحی مارونی و سنی‌ها را شامل می‌گردد که نسبت به کاهش نقش و نفوذ خود در صحنه سیاسی حساس و معترضند. از سوی دیگر گروه حاکم نیز این واقعیت را با اکراه خواهد پذیرفت که خلع‌سلاح حزب‌الله و تلاش برای در حاشیه قرار دادن این جنبش، که به همراه امل نمایندگی جامعه بزرگ شیعیان لبنان را برعهده دارند، در شرایط جدید لبنان امکان‌پذیر نخواهد بود. توانایی و تأثیرگذاری حزب‌ا... دیگر محدود به صحنه نبرد با اسرائیل نیست و حزب‌ا... به جریانی قدرتمند و مهم در فضای سیاسی و اجتماعی لبنان تبدیل شده است.

 

مسئله دیگر آن است که تلاش برای حذف کامل نفوذ سیاسی سوریه از سوی جریان 14 مارس، تلاشی ناکام خواهد بود. تاریخ و جغرافیا دو عامل اساسی است که نمی‌تواند لبنان را از سوریه جدا سازد. لبنان برای حاکمیت سوریه موضوع حیاتی است و دمشق نشان داده است که در ازای حضور و نفوذ سیاسی و اقتصادی در لبنان، می‌تواند در سایر موضوعات منطقه‌ای با آمریکا و متحدان منطقه‌ای آمریکا بیشتر از قبل همکاری نماید. ترور مغنیه نتوانست ضربه‌ای به توان عملیاتی و ظرفیت‌های نظامی حزب‌الله وارد سازد. اگرچه رزمندگان حزب‌الله تحت رهبری مغنیه موفقیت‌هایی را در صحنه نبرد با اسرائیل به دست آوردند، اما فقدان وی نمی‌تواند باعث بروز ضعف‌هایی در توان نظامی حزب‌الله گردد. حزب‌الله به این نکته واقف است که ائتلاف 14 مارس از ضعف توان نظامی و کاهش نقش سیاسی حزب‌ا... استقبال خواهد کرد. محل ترور مغنیه و نحوه اجرای آن، همراه با سؤالات و ابهاماتی خواهد بود و حتی با فرض دخالت قطعی اسرائیل، هماهنگی عواملی در داخل سوریه در این حادثه محتمل است. اگر شواهدی مبنی بر احتمال همکاری و دخالت عوامل مخالف حزب‌الله در این ترور محرز شود (که احراز آن توسط سوریه بعید به نظر می‌رسد)، رویارویی حزب‌الله با مخالفان داخلی خود ممکن است به ابعاد و اشکال دیگری بروز نماید.

 

مخرج مشترک اسرائیل، آمریکا، فرانسه، عربستان و ائتلاف 14 مارس، محدودیت سیاسی و نظامی حزب‌الله است. حزب‌الله خواهان تداوم درگیری مسلحانه و خیابانی با مخالفین خود نیست اما نسبت به تحرکاتی که توان نظامی و عملیاتی حزب‌ا... را محدود سازد، بی‌تفاوت نخواهد ماند. حزب‌الله به دنبال آن است که ناکارایی و ضعف دولت سینیوره محملی برای افزایش و تأثیرگذاری حزب‌الله و مؤتلفینش باشد. احتمال درگیری نظامی حزب‌الله با اسرائیل بعید به نظر می‌رسد. لبنان عرصه رویارویی و صف‌آرایی نیروهای خارجی شده است. نیروها و جریان‌هایی که موفقیت و ناکامی خود را در نتیجه هماورد سیاسی جریان حاکم در قبال مخالفانش، به ویژه حزب‌ا…، جست‌و‌جو می‌کنند.

دبیران کل

تخصیص نام «گروه تروریستی

بسیاری از کشورها برسر نحوه نامگذاری گروه حزب‌الله لبنان به عنوان «گروه سیاسی مشروع» و یا «گروهی تروریستی و نامشروع» یا هر دو، اختلاف نظر دارند. بصورتی که در میان اکثر کشورهای جهان عرب و برخی کشورهای اسلامی من‌جمله ایران، از حزب‌الله لبنان به عنوان «مقاومتی مشروع» یاد می‌کنند. این در حالی است که دولت لبنان از گروه حزب‌الله به عنوان حزبی مشروع و قانونی یاد می‌کند. سازمان اینترپل پس از حادثه بمب‌گذاری آمیا و به درخواست دولت آرژانتین، عماد مغنیه یکی از اعضای حزب‌الله را را به اتهام ارتباط با این حادثه مورد پیگرد قرار داد

کشورهای زیر، شاخه نظامی گروه حزب‌الله لبنان را به عنوان گروهی تروریستی شناسایی کرده‌اند.

اتهام جاسوسی، خرابکاری و قاچاق سلاح به مصر

دادستانی مصر در تاریخ ۱۲ آوریل ۲۰۰۹ میلادی، با متهم کردن حزب‌الله لبنان به جاسوسی، قاچاق اسلحه و تلاش برای بی‌ثبات کردن مصر، از بازداشت گروه ۴۹ نفره‌ای خبر داد که با دستور گرفتن از سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان، علیه امنیت ملی مصر فعالیت می‌کردند.

سید حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله در واکنش به این دستگیری‌ها اعتراف کرد که تنها یکی از دستگیرشدگان لبنانی، به نام ، عضو حزب‌الله بوده و در حال انجام مأموریتی برای رساندن تدارکات نظامی به فلسطینی‌های نوار غزه بوده‌است. با وجود ادعای نصرالله، سامی شهاب در اعترافات خود مدعی شده که برنامه حملهٔ تروریستی در اصل «حرکتی انتقامجویانه در برابر کشته شدن عماد مغنیه، از رهبران نظامی ارشد گروه حزب‌الله لبنان بوده‌است».

دیدگاه‌های مخالفین

به جز در خارج لبنان این گروه منتقدانی در درون این کشور نیز دارد. برای مثال حامیان دولت  (نخست وزیر پیشین لبنان) با تاکید بر اینکه فقط دولت لبنان از حق تصمیم‌گیری در باره مقابله با تهدیدهای خارجی برخوردار است، سازمان سیاسی حزب‌الله را به مثابه «دولت در دولت» و شبه نظامیان آن را «ارتش در ارتش» می‌نامند و در مجموع حزب‌الله را به دنبال کردن منافع ایران و سوریه متهم می‌کنند.

در تاریخ ۲۸ آوریل ۲۰۰۹ میلادی، و یک ماه پیش از برگزاری ، بان کی‌مون، دبیر کل سازمان ملل متحد در گزارشی به شورای امنیت سازمان ملل متحد، حزب‌الله لبنان و سایر گروه‌های شبه‌نظامی را متهم به ایجاد بی‌ثبات‌ی در این کشور کرد. بان کی‌مون، هم‌چنین حزب‌الله لبنان را خطری برای آرامش و پیشبرد مردم‌سالاری در لبنان خواند.

رابطه با ایران

بنا بر گفته‌های محمدحسن اختری سفیر ایران در سوریه در سال‌های (۱۹۹۷-۱۹۹۴) و (۲۰۰۸-۲۰۰۵) ایران به حزب‌الله کمک‌های مالی و معنوی کرده‌است و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به آموزش نیروهای حزب‌الله می‌پرداخته‌است ولی اوهرگونه شرکت مستقیم ایران را در درگیرهای حزب‌الله رد می‌کند.

جمهوری اسلامی ایران ارتباط نزدیکی با جنبش حزب‌الله دارد و دولت و نهادهای حکومتی ایران، از جمله بنیاد شهید، حمایت‌های مالی قابل توجهی از این گروه و طرفداران و ساکنان مناطق تحت نفوذ آن به عمل می‌آورند.

انقلاب اسلامی ایران و حزب الله لبنان

پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (قدس سره) در 11 فوریه 1979م، زلزله ای در منطقه پدید آورد و بر آرایش پیمان های موجود در آن و نیز میزان نفوذ استکبار در آن و منافع آن از طریق این پیمان ها تأثیر فراوانی گذارد. از نخستین روزهای پیروزی، سفارت اسرائیل در ایران تعطیل و به جای آن سفارت فلسطین ایجادشد. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، سفارت امریکا را اشغال و برنامه ها و نقشه های جاسوسی آن را افشا کردند. ایران درهای خود را به روی سازمان ها، احزاب، کشورها و نیروهای مختلف در جهان، برای همکاری در چارچوب سیاست دولت نوپای اسلامی گشود و کنفرانس های متعددی را برای وحدت اسلامی، مسئله فلسطین و... برگزار کرد.

روحانیون و گروه های اسلامی در لبنان، این دولت اسلامی را مایه امید و پشتوانه ای برای خود یافتند. حزب الله نیز هنگام تأسیس، تحقق آرمان ها و اهداف خود را از طریق حمایت و تأیید جمهوری اسلامی ایران ممکن یافت و اعزام نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از تجاوز اسرائیل غاصب، به منظور آموزش جوانان لبنانی علاقمند به نبرد با اسرائیل، کمک های ارائه شده به لبنان برای حمایت از مقاومت این کشور و مشارکت در تأمین نیازهای اجتماعی موجود، نمونه هایی از این حمایت است.

رابطه میان حزب الله و ایران، از هنگام تلاش حزب برای استفاده از این تجربه نوین در منطقه و یافتن حامی و یاوری در رویارویی با اشغالگران شکل گرفت. این رابطه با سرعت و اطمینان رشد کرد و ابعاد مثبت و فراوان آن از لحظه نخست مشخص شد.

بخشی از مهم ترین دلایل فراوان بدین شرح است:

1. ایمان حزب الله و ایران، به نظریه ولایت فقیه و اینکه امام خمینی (قدس سره) ولی و رهبری است که در عصر کنونی، تجلی بخش این نظریه است، تجلی بخش این نظریه است. چنین دیدگاهی به اتفاق نظر در چارچوب رهبری شرعی واحد جهانی انجامیده است.

2. انتخاب نظام جمهوری اسلامی، به عنوان شیوه حکومت در ایران که هماهنگ با اصول اسلامی مورد اعتقاد حزب الله است ؛ چنین هماهنگی و اتفاق نظری، در عرصه نظری و خطوط کلی وجود دارد و طبیعی است که جزئیات اجرائی تابع ویژگی های موجود در هر یک از دو کشور ایران و لبنان است.

3. انسجام و هماهنگی سیاسی ناشی از دستاوردهای ایران در مخالفت با سلطه استکبار و تأکید بر استقلاب و حمایت از جنبش های آزادیبخش، به ویژه در مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل غاصب که این همان دیدگاهی است که حزب الله در طرح اولویت مبارزه علیه اشغالگران اسرائیلی و الزمات آن، از قبیل عدم پذیرش نقشه های استکباری بدان معقتد است.

ایران مظهر زنده ای از اجرای اسلام به شمار می آید و هر مسلمان متعهد به اسلام، به پیگیری و تأمل در این تجربه می پردازد. ایران چهره موجود و رایج از اسلام را که ناشی از خطابه های ناآگاهان و توطئه های دشمنان بود، تصحیح کرد و الگویی از انتخاب و گزینش مردمی را به منصه ظهور رساند.

حزب الله نیز تجربه ای برجسته را در مقاومت عرضه کرده و مایه اعجاب و تحسین دولت و ملت ایران قرار گرفته است و این بخشی از آرزوهایی است که ملت های مستضعف، در رویارویی با چالش های بزرگ و مستمر، نسبت به هم دارند.

بدیهی است که در چنین روابطی، علاوه بر دیدگاه ها، اشتراک منافع هم، چه در روابط میان دو کشور یا یک کشور و یک حزب وجود دارد که هر یک از طرفین، در پی تحقق اهداف خود در چارچوب این رابطه خواهند بود و چنانچه این روابط، بر اصل استقلال و پذیرش مسئولیت خود در عرصه عمل هر یک از دو طرف استوار باشد، تضادی به وجود نخواهد آمد.

حال با ذکر این مسائل و مطالب سؤالی که مطرح می باشد آن است که حزب الله لبنان چگونه و تا چه حد از نظام ارزشی و عقیدتی انقلاب اسلامی ایران تأثیر پذیرفت و آموزه های این انقلاب، چه تأثیری بر گرایش حزب الله به مبارزه و مقاومت داشته است؟

پس از تجاوز نظامی اسرائیل در خرداد ماه 1361 و بطلان تمامی طرح های مسالمت جویانه در برخورد با اسرائیل یا همکاری با امریکا، اصل تأیید شده توسط انقلاب اسلامی ایران، یعنی مقاومت و ایستادگی در برابر ظالم، از مقبولیت و اعتبار خاصی برخوردار شد؛ در نتیجه زمینه برای ادغام مجموعه های کوچک اسلام گرای شیعه و تأسیس یک تشکیلات واحد به نام حزب الله لبنان فراهم شد. این تشکیلات اسلام گرای جدید، بیشترین آمادگی را برای پذیرش آموزه ها و ارزش های انقلاب اسلامی از خود نشان داد.

حزب الله حامل همان ایدئوژی بود که انقلاب اسلامی ایران پیام آور آن است؛ یعنی اتکا به توان خود برای سرکوب دشمن. به همین دلیل ایران، حزب الله لبنان را نوک پیکان مبارزه علیه اسرائیل به حساب آورده و حمایت معنوی از آن را در سرلوحه سیاست های خود (بر اساس اصل حمایت از مظلوم) قرار داد. افزون بر این فضای ویژه لبنان و حضور قدرت های مختلف، دولت جمهوری اسلامی ایران را واداشت تا برای حمایت مؤثر از مظلومیت مسلمانان، در عرصه مبارزه لبنان نیز حاضر شود و در امر مهم برخورد با رژیم صهیونیستی، حضوری مؤثر داشته باشد.

جمهوری اسلامی ایران در خصوص حضور خود در لبنان (در سال 1361)، معتقد بود که این حضور نخستین نقطه تماس مستقیم میان انقلاب اسلامی ایران و یک طایفه بزرگ شیعی مذهب در جهان عرب ـ که پس از عراق، به عنوان بزرگ ترین طایفه شیعه در میان کشورهای عربی به شمار می رود ـ خواهد بود. بدین ترتیب از این پس، ایران یک بازیگر رهبر گونه در اداره امور این طایفه خواهد بود و شیعیان لبنان را به عنوان پایگاه و دریچه ای مناسب، در جهت توسعه نفوذ خود در قلب چالش عرب ها و اسرائیل تبدیل خواهد کرد.

ایران با حضور در لبنان، می توانست زمینه گسترش مرزهای تنگ ژئوپلتیک جنگ با عراق را گسترش دهد و نیز با اثرگذاری بر گروه های بیشتری در جهان عرب، امیدوارانه تر قدم بردارد.

رهبران و اعضای حزب الله، به این تأثیر انقلاب اسلامی ایران برصحنه سیاسی لبنان، به خصوص بر شیعیان این کشور اذعان دارند و با افتخار از آن یاد می کنند. سید ابراهیم الامین، سخنگوی حزب الله در دهه هشتاد می گوید: «صدور انقلاب به معنای تسلط نظام ایران بر ملت های منطقه خاورمیانه نیست، بلکه به معنای تجدید حیات اسلامی منطقه است، تا آنچه بر این ملت ها مسلط می شود، اسلام باشد».

تأثیر پذیری ظاهری و باطنی حزب الله از ایران، موجب گردید تا در محافل داخلی لبنان و نیز در منطقه و جهان، به این حزب به عنوان یک حزب ایرانی نگریسته شود و همواره این اتهام به حزب الله لبنان وارد گردد که ساخته دست ایرانیان و آلت دست آنان است؛ اما پژوهشگران و تحلیل گران آگاه، ضمن قبول تأثیر پذیری حزب الله از ایران، اتهام فوق رارد می کنند؛ برای مثال ریچارد نورتون، در این خصوص که زمینه بسیج سیاسی شیعیان لبنان، حتی پیش از ورود ایران نیز مهیا شده بود، چنین می گوید: «این گمان که حضور شیعیان لبنان در صحنه سیاسی لبنان، تنها به واسطه یک ابتکار عمل ایرانی در سال 1982 محقق گردیده، گمان نادرستی است».

تأثیر پذیری حزب الله از آموزه های انقلاب اسلامی، در واقع از جمله عوامل مؤثر در گرایش این حزب به استفاده از الگوی مقاومت و کار برد روش های قهرآمیز بر ضد اسرائیل است، زیرا مهم ترین مسئله در کاربرد این روش ها آن است که استدلال های قوی ایدئولوژیک و عقیدتی، بتواند این گونه اعمال را توجیه کند و وجدان فرد عمل کننده را راضی سازد.

مؤلفه های تأثیر پذیری حزب الله از انقلاب ایران

1. ولایت فقیه و رهبری امام خمینی

اصلی ترین ویژگی حزب الله در مقایسه با گروه های اسلام گرا در جهان عرب، پذیرش کامل نظریه ولایت فقیه و رهبری امام خمینی(ره) است. این ویژگی، بر کلیه ارکان تشکیلاتی و همچنین دیدگاه های حزب الله سیطره داشته و در واقع یکی از دو علت اصلی ادغام مجموعه های کوچک اسلام گرا در لبنان (در سال 1982) و تشکیل حزب الله است. سید حسن نصر الله در خصوص پیروی حزب الله از رهبری امام خمینی (ره) می گوید: از نظر ما، امام خمینی مرجع دینی، امام و رهبر به تمام معنای کلمه است.همان گونه که هر رهبر بزرگ دینی در هر کیشی در جهان این گونه است ؛ اما امام برای ما بیش از این است، ایشان سمبل و نماد انقلاب علیه طاغوت ها، مستکبران و نظام های استبدادی است...، بدین ترتیب امام خمینی (ره) برای ما بیش از یک سمبل دینی مطرح است، این رابطه روحی و معنوی بین ما و امام، حتی قبل از تجاوز نظامی اسرائیل در سال 1982 نیز وجود داشت.

بدین ترتیب، امام خمینی به یگانه مصدر حاکمیت قانونی در حزب الله لبنان تبدیل گردید. به گونه ای که این حزب، کلام امام خمینی را می پذیرفت و به آن عمل می کرد. این گفته حسین موسوی (ابوهشام)، هنگامی که می گوید: «ما در سطح سیاسی، عقیدتی و مذهبی تابع عقاید و نظرات امام خمینی هستیم»، مؤید این مطلب است. به همین دلیل، حزب الله مهم ترین ویژگی خود را در پیوند دادن مردم با ولی فقیه می داند؛ ولی فقیهی که نباید ضرورتا لبنانی باشد، زیرا این جغرافیای اسلام است؛ نه جغرافیای لبنان که مرز و عرصه فعالیت های حزب الله را مشخص می سازد.

 

2. محوریت روحانیت در عمل سیاسی

نقشی که روحانیون در ارکان مختلف حزب الله دارند، در هیچ یک از احزاب و سازمان های لبنانی سابقه ندارد. از ابتدای تأسیس حزب الله تا کنون، همواره اکثریت اعضای شورای حزب الله را روحانیون تشکیل می داده اند. سخن گو، دبیر کل و معاون دبیر کل حزب الله، همیشه از روحانیون انتخاب شده اند. اکثر این روحانیون شیعه لبنان که تحصیلات خود را در حوزه علمیه نجف گذرانیده بودند، از روحانیان و علمای ایرانی متأثر شده، با آنان روابط صمیمی داشتند و از این طریق، دو پایه اساسی ایدئولوژی و ساختار تشکیلاتی حزب الله لبنان را به وجود آوردند. اکثرا از شاگردان آیت الله سید محمد باقر صدر و با دیدگاه های سیاسی امام خمینی (ره) آشنا شده بودند. این روحانیون جوان برای طی مدارج عالی علمی به حوزه علمیه نجف رفته بودند؛ اما در پایان دهه هفتاد، مقامات عراقی از بیم تأثیر پذیری شیعیان عراق از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، طلبه های غیر عراقی را از این کشور اخراج کردند. بنابراین، این طلبه های جوان لبنانی به کشورشان بازگشتند و آموزه های اسلام سیاسی و انقلابی را با خود به لبنان بردند.

پس از تشکیل نخستین شورای رهبری حزب الله در سال 1361، اعضای این شورا به ایران آمده و با امام خمینی(ره) دیدار کردند و بدین ترتیب، ارتباط رسمی و تشکیلاتی مبتنی بر پیروی از ولایت فقیه، میان حزب الله و ایران برقرار شد.

 

3. ادبیات سیاسی و روش های تبلیغاتی

ادبیات سیاسی حزب الله، نشانگر تأثیر پذیری این حزب از انقلاب اسلامی ایران است واژه ها و اصطلاحاتی که در آثار و بیانیه های حزب الله یا شخصیت های این حزب در دهه هشتاد به کار برده می شد، برگرفته از واژه ها و اصطلاحاتی است که انقلاب اسلامی ایران رواج داده است. همچنین، روش ها و ابزارهای تبلیغاتی حزب الله در دهه مذکور، با ابزارهای تبلیغاتی در جامعه ایران مشابهت دارد.

فرهنگ شعارهای حزب الله، عاریت گرفته شده از قاموس انقلاب اسلامی ایران است. انتخاب عنوان «حزب الله»، در عین حال که بر گرفته از آیه 22 و 56 سوره مائده (و من یتولی الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون) ؛ (... اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم الغالبون)است، از فرهنگ سیاسی ایران پس از انقلاب نیز نشأت گرفته است.

در گفتمان حزب الله، مسائلی از قبیل مسلمانان و ملل ضعیف جهان، تحت عنوان مستضعفان، امریکا و شوروی (سابق) به عنوان استکبار جهانی، اسرائیل غاصب به عنوان غده سرطانی، موضوع وحدت اسلامی برای مقابله با دشمنان خدا و اسلام، آزادی قدس و اینکه راه قدس از کربلا می گذرد، از فرهنگ انقلاب اسلامی و سخنان امام خمینی(ره)به عاریت گرفته شده بود.

حتی در دهه هشتاد، نود و آغاز هزارده سوم میلادی، حزب الله در اتخاذ روش ها و ابزارهای تبلیغاتی، به شدت تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران عمل کرده و می کند. نمونه آن را می توان به برگزرای مراسم روز عاشورا و راهپیمایی روز قدس که در حال حاضر جهانی شده، تشییع پیکر شهدا، راهپیمایی ها و سخنرانی ها و استفاده از امکانات ویدئوئی از سوی این حزب، همانند کاربرد نوار کاست در دوران انقلاب اسلامی ایران جهت انتقال پیام ها اشاره کرد.

 

4. نمادگرایی شیعه

بهره برداری حزب الله از نماد و سمبل های مذهبی شیعه، برای انتقال پیام های انقلابی و رادیکال، جلوه دیگری از تأثیر پذیری این حزب از انقلاب اسلامی ایران ـ علیرغم تفاوت زبانی و فرهنگی جامعه ایران و لبنان ـ است. استفاده از نمادهایی چون «مسئله عاشورا»، «شهادت امام حسین علیه السلام» و جنگ های پیامبر(ص) و علی(ع) و...، حزب البه را در انتقال پیام های مربوط به جهاد، شهادت، استقامت و تحمل مشکلات و مصائب، توانمندتر می سازد. نمادگرایی و استفاده حزب الله از سمبل های مذهب شیعه، باعث گردید که افراد با پیوست به این حزب، از لبنانی بودن یا عضو یک طایفه محروم بودن در کشوری که از طریق جنگ میان طوایف مختلف و متعدد پاره پاره شده بود، دست بردارند.

بدین ترتیب، یک روستایی یا یک جوان فقیر شیعه ساکن حومه جنوبی بیروت، از طریق حزب الله به یک مسلمان انقلابی تبدیل می شد که عضو یک جامعه «دینی ـ سیاسی» گسترده، در پنج قاره جهان و سربازی در یک جنبش جهانی به رهبری امام خمینی(ره) به شمار می آمد.

نتایج روابط ایران و حزب الله لبنان، به بخش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مربوط می شود که در اصول کلی خود، دارای اثبات بوده و با تغییر رؤسای جمهوری اسلامی در ایران تغییری نکرده است.

 

فرجام سخن

در این موضع شکی نیست که تجاوز گسترده نظامی رژیم صهیونیستی به لبنان در ژوئن سال 1982 میلادی، علت العلل به وجد آمدن جنبش حزب الله لبنان است ؛ به گونه ای که همه تحلیل گران مسائل لبنان و حزب الله، به این موضوع اعتراف دارند؛ اما در ورای این مسئله، موضوعات و مسائلی از قبیل روحانیون لبنانی تحصیلکرده نجف، متأثر از افکار و آرا حضرت امام خمینی، به عنوان رهبر یک جنبش انقلابی انقلاب اسلامی ایران و تحولات مربوط به لبنان، خصوصا بی ثباتی سیاسی در لبنان، در اثر جنگ داخلی، ناکارآیی نخبگان در مدیریت بحران و گسترش روز افزون شکاف طبقاتی، عوامل دیگر تولد حزب الله لبنان به صورت فعلی هستند.

حزب الله پس ایجاد رسمی و برای استمرار فعالیت خود، به تعدیل مواضع، پذیرش تکثر گرایی و رعایت قواعد بازی دموکراتیک به عنوان اصولی تازه، در چارچوب اهدافی کلان برای آینده لبنان شود و این حاکی از آن است که تجربه حزب الله لبنان ثابت می کند که جنبش های اسلام گرا ضمن آن که تحت تأثیر ارزش های ایدئولوژیک رفتار می کنند، از خصوصیات و شرایط جامعه خود نیز تأثیر می پذیرند.

در عین حال حزب الله لبنان ضمن جلب نظر افکار عمومی به سوی خود، توانست وجهه خود را به عنوان یک جنبش اسلامی فارغ از اختلافات طبقه ای و شیعه و سنی آشکار سازد؛ از این رو حزب الله یک جریان فکری برای اقناع دیگران نبود، بلکه به واقعیتی ریشه دوانده در موجودیت امت تبدیل شد. حزب الله پیشرفتی را در نوع نگاه دیگران به خود حاصل کرد، روابط منطقه ای و بین المللی آن گسترش یافت و اصلاح نسبی در روش برخورد غرب با این حزب رخ داد. همه اینها حاکی و ناشی از عملکرد اظهارات و روابط حکیمانه حزب الله بود و توانسته آن چهره منفی را که در آغاز پیدایش خود ترویج یافته بود، دگرگون سازد.

منابع:

www.wikipedia.ir

www.csr.ir

www.avapress.ir

www.siasi.porsemani.ir

 



دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 1:32 ::  نويسنده : علی رضا