قاجاریه
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید,سایت من یک وبلاگ تاریخی که مطالبش خوب و سودمنده وامید وارم اون چیزی رو که دنبالش هستید با گشتن تو سایت من بدست بیاریدو امیدوارم که از سایتم خوشتون بیاد.
پيوندها
  • ردیاب خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی و آدرس asds.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 31
بازدید کل : 28570
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

کد ساعت -->

همه چی




 

قاجاريه‌ يكي‌ از حكومت‌هاي‌ بي‌كفايت‌ ايران‌ است‌ كه‌ نزديك‌ به‌ يك‌ قرن‌ و نيم‌ بر سرنوشت‌ ايران‌ حاكم‌ گرديد. نسب‌ اين‌ سلسله‌ به‌ ايل‌ قاجار يكي‌ از طوايف‌ قزلباش‌ ‌صفويه باز مي‌گردد و اين‌ قوم‌ ترك‌ زبان‌ در اوايل‌ قرن‌ هفتم‌ هجري‌ در زمان‌ حمله‌ چنگيزخان‌ مغول‌ وارد ايران‌ شدند. پس‌ از ضعف‌ دولت‌ ايلخانان‌ مغول‌، قاجارها يك‌ چند در شام‌ سكني‌ گزيدند تا اينكه‌ امير تيمورآنان‌ را مجددا به‌ ايران‌ باز گرداند و قاجارها در آذربايجان‌، گنجه‌ و ايروان‌ اقامت‌ نمودند. در زمان‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ گروهي‌ از اين‌ طايفه‌ به‌ استرآباد (گرگان‌) كوچ‌ كردند و در دو طرف‌ رود گرگان‌ به‌ دو طايفه‌ يخاري‌باش‌ و اشاقه‌باش‌ تقسيم‌ شدند.

ايل‌ قاجار در زمان‌ نادرشاه‌ و كريم‌خان‌ زند درگير فعاليت‌هاي‌ سياسي‌ شدند و چند تن‌ از بزرگان‌ اين‌ قبيله‌ اغتشاشاتي‌ را در مناطق‌ مختلف‌ ايران‌ راه‌ انداختند كه‌ هر يك‌ به‌ طريقي‌ سركوب‌ گشتند.آقا محمدخان‌ مؤسس‌ سلسله‌ قاجاريه‌ نيز مدتي‌ نسبتا طولاني‌ را در دربار خان‌ زند گذرانيد و پس‌ از درگذشت‌ كريم‌ خان‌ بسرعت‌ خود را به‌ استرآباد رساند و با گرد آوردن‌ افراد طايفه‌ قاجار در سال‌ 1210ه. ق‌ در تهران‌ تاجگذاري‌ نمود. آقامحمد خان‌ شاهي‌ بيرحم‌ و خونريز ولي‌ مقتدر و با كفايت‌ بود و در راه‌ استقرار حكومت‌ خود جنگهاي‌ زيادي‌ نمود و بسياري‌ از خاندان‌ زنديه‌ و بازماندگان‌ افشاريه‌ را بي‌رحمانه‌ بقتل‌ رساند. وي‌ توانست‌ به‌ هرج‌ و مرج‌ ايران‌ پايان‌ دهد و پس‌ از حدود ده‌ سال‌ امنيت‌ و آرامش‌ را در ايران‌ حكمفرما سازد. اين‌ شاه‌ مقتدر و جنگجو در سال‌ 1211 ه. ق‌ بدست‌ دو تن‌ ازغلامان‌ خود به‌ قتل‌ رسيد. پس‌ از آقامحمدخان‌ تني‌ چند از خاندان‌ قاجار به‌ نامهاي‌ فتحعلي‌ شاه‌،محمدشاه‌، ناصرالدين‌ شاه‌، مظفرالدين‌ شاه‌، محمدعلي‌ شاه‌ و احمدشاه‌ به‌ سلطنت‌ رسيدند. شاهان‌ قاجار جملگي‌ شاهاني‌ زن‌ باره‌، نالايق‌ و بي‌كفايت‌ بودند و در دوره‌ حكومت‌ آنان‌ ايران‌ دچار انحطاط شديد سياسي‌ و اجتماعي‌ گرديد. در دوره‌ اين‌ پادشاهان‌ بخش‌هاي‌ مهمي‌ از شمال‌ و شرق‌ ايران‌ از خاك‌ كشور ما جدا شد و دولت‌ روسيه‌ تزاري‌ با بهره‌گيري‌ از ضعف‌ حاكم‌ بر دولت‌ ايران‌ اين‌ قسمتها را ضميمه‌ خاك‌ نمود و دو قرارداد ننگين‌ تركمن‌ چاي‌ و گلستان‌ را نيز بر ايران‌ تحميل‌ نمود. بخش‌ اعظم‌ افغانستان‌ و تركمنستان‌ نيز در دوره‌ قاجاريه‌ از ايران‌ جدا گشت‌.

 در اين‌ دوره‌ حوادث‌ مختلفي‌ در داخل‌ ايران‌ رخ‌ دادکه هرکدام از ان ها را  در زمان شاهان مختلف رخ دادند به بررسی میپردازیم:

  

1.آغامحمد خان قاجار:

 زندگی‌نامه

وی زادهٔ ۲۷ محرم ۱۱۵۵ هجری قمری برابر با ۲۷ خرداد ماه ۱۱۲۱ خورشیدی و ۱۷ ژوئن ۱۷۴۲ میلادی در دشت اشرفی در میانه راه ساری به گرگان است. مراسم تاجگذاری‌اش را در ۱۵ ربیع الثانی ۱۱۹۵ هجری قمری برابر با ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی و ۲۱ مارس ۱۷۸۲ میلادی در ساری برگزار کرد و سرانجام در ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ هجری قمری برابر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ خورشیدی و ۱۷ مه ۱۷۹۸ میلادی در شوشا درگذشت.
آقامحمد خان فرزند محمد حسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلی خان فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوزخان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان و در استرآباد حکومت می‌کرد. اینان شیعه مذهب بودند. نادرقلی خان پس از کشتن فتح علی خان رقیب سرسخت خویش در خواجه ربیع طوس و با سعی و تلاش خویش به مقام شاهی رسید.

ریشه‌های قدرت‌یابی دودمان قاجار

درباره اصل و نسب قاجارها اطلاعات درستی در دست نیست . اما اینطور که بر می آید آنها از نژاد ترک بودند.قاجارها ازترکان غربی بودندآنها ازدوره صفویه در تاریخ ایران پیدا شدند.وآن مطالبی که آنها را به مغولان منتسب می کند نامعتبر می باشد(تاریخ اجتماعی سیاسی ایران - سعید نفیسی )در اواخر قرن نهم هجری شاه عباس آنها را برای دفاع از مرزها به سه قسمت تقسیم کرد. قسمتی در مرو برای مقاومت در برابر ازبکان ، قسمتی در گنجه و ایروان و قسمت دیگر در قلعه مبارک آباد استر آباد ساکن شدند . با توجه به سکونت قاجارها در حوزه فرهنگ و تمدن ایران میتوان آنها را ایرانی شده نامید . قدرت یافتن دودمان قاجار به عهد صفوی و شاه عباس برمی‌گردد. آنان ابتدا در شمال رود ارس ساکن بودند و در آن زمان به دلیل کمک‌های بزرگشان به دربار صفوی، قدرت بیشتری یافتند و سپس دسته‌ای از آنان در غرب استرآباد و در دشت گرگان سکنی گزیدند. نادر شاه افشار در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمد حسن خان که در هنگام قتل پدر دوازده ساله بود، یوخاری‌باش‌ها را به حکمرانی منسوب کرد که ساکنین بالادست رود گرگان بودند تا با ایجاد شکاف و اختلاف میان طوایف قاجار نگران ناآرامی‌های داخلی نگردد و اشاقی‌باش‌ها زیر نظر حکومت ایشان گردند. وی را در خردسالی مقطوع النسل کردند و برای همین در ذکر نام وی یعنی آقامحمد را به شکل آغامحمد می‌نویسند.
 
حمله روسیه به سواحل غربی دریای خزر
در شهریور 1175 (سپتامبر 1796 میلادی) ، سپاه روس به فرماندهی ژنرال کنت والرین زبوف ، به نیروهای ژنرال گردویچ که قبلا به دربند اعزام گردیده بود ، پیوست و قلعه‌های دربند ، باکو و تالش را تصرف نمود ه بر تمام سواحل غربی دریای خزر از مصب رود کر و اترک مسلط شد . سپس ژنرال زبوف از جلگه شیروان و از کنار ساحل ، وارد دشت مغان شد و از رود ارس گذشت . دسته دیگری از سپاهیان روس لنگران را اشغال کردند لذا آذربایجان و رشت مورد تهدید قرار گرفتند .خان قاجار برای سرکوب آنان عازم قفقاز شد اما هنوز به آنجا نرسیده بود که در 19 آبان 1175 (نهم نوامبر 1796) میلادی ، کاترین دوم تزار مقتدر روسیه در راستای اجرای وصیت نامه پطر کبیر نقشه‌های امپریالیسم و روسی داشت ، درگذشت و پس از او پول اول بر تخت حکومت نشست و با تغییر سیاست‌ها توسط او ، ارتش روسیه خاک‌های اشغال شده ایران و حتی گرجستان را ترک گفتند.

 

بنیان نهادن حکومت قاجاریه

آغا محمد خان در ۱۳ صفر سال ۱۱۹۳ هجری قمری (روز درگذشت کریم خان)، هنگامی که در باغ‌های اطراف شیراز به شکار مشغول بود، همین که عمه‌اش او را از مرگ شاه زند آگاه ساخت، فرار کرد و به شتاب خود را به تهران رسانید و در ورامین مدعی سلطنت بر ایران گشت. سپس به ساری و استرآباد رفت و با کمک سران اشاقه‌باش، براندازی زندیه و رسیدن به قدرت را طراحی نمود و ولایات گرگان و مازندران و گیلان را تحت حکمرانی خویش قرار داد. وی در این زمان برای مطیع کردن برادران خود به جنگ با آنان پرداخت و حتی یکبار تا پای مرگ رفت ولی سرانجام در بندپی نجات یافت و به ساری آمد و تاج سلطنتی را که توسط زرگران ساری ساخته شد بر سر نهاد و پایتخت خود را ساری نهاد و جشن نوروز را به دستور وی با تشریفات برگزار نمودند. پس از تسخیر شمال ایران بر آذربایجان و کرمانشاهان نیز دست یافت. حکومت زندیه در جنگ و ستیز میان شاهزادگان زند قرار گرفت ولی سرانجام لطفعلی خان زند با همیاری حاج ابراهیم خان کلانتر شیرازی بر تخت سلطنت نشست. آغا محمد خان از آن زمان به مدت ۱۵ سال با لطفعلی خان زند - که جوان بود و شجاع - به جنگ و تعقیب و گریز پرداخت. مهم‌ترین این نبردها، جنگ باباخان برادرزاده آغا محمدخان در سمیرم و محاصره شیراز است . سرانجام آقا محمد خان قدرت نظامی خود را افزایش داد و با کمک حاج ابراهیم خان کلانتر (1) که دروازه‌های شهررا پنهانی برای او گشود ، وارد شیراز شد . با ورود آقا محمد خان قاجار به شیراز ، لطف علی خان زند به کرمان گریخت .و پس از آن محاصره طولانی کرمان در سال ۱۲۰۸ هجری قمری است .در این جنگها لطفعلی خان مقاومت زیادی از خود نشان داد.
(1) به عقیده حاج ابراهیم خان کلانتر، لطفعلی خان دلاوری شجاع بود اما برای مملکت داری مناسب نبود ولی آقا محمد خان قابلیت انجام امور سیاسی داشت . (صفحه 9 - کتاب لطف علی خان – ناصر نجمی – بهار 1376)
 
 بازگشت به قره باغ و بدرود زندگی
آقامحمدخان که از خروج نیروهای روس از زمین‌های اشغالی سخت شادمان گردیده بود تصمیم گرفت که در قفقاز به تصرف شهر شوشا بپردازد که در حمله اول به دست وی نیفتاده بود.او دراسفند ۱۱۷۵ (مارس ۱۷۹۷ میلادی)دوباره عازم گرجستان شد و قلعه شورشی قره باغ را تصرف کرد . ابراهیم خان جوانشیر ، حاکم یاغی قره باغ فرار کرد و شاه قاجار آماده لشکرکشی به تفلیس شد ولی در حالی که از فتح شوشا در قراباغ آذربایجان ۳ روز می‌گذشت در بامداد ۲۱ ذی‌الحجه، ۱۲۱۱ هجری قمری (۱۷ ژوئن ۱۷۹۲ میلادی) بدست صادق نهاوندی و دو تن از همدستانش به قتل رسید و از آنجا که در آن زمان پیکر بزرگان را در عتبات عالیات بخاک می‌سپردند، وی را نیز به نجف اشرف بردند و در جوار آرامگاه امام اول شیعیان به خاک سپاردند.
هم امپراطریس روس کاترین دوم و هم آقا محمد خان قاجار، هر دو از دنیا رفتند. پُل اول پسر کاترین٬ امپراطور روسیه شد و قشون روس را احضار کرد و گرجستان را رها نمود که خود با دولت ایران کنار بیاید.

 

2. فتحعلی شاه:

                                             فتحعلی شاه

 پس از انتشار خبر قتل آقا محمد خان مدعیان سلطنت به پا خاستند . حاجی ابراهیم اعتماد الدوله به سرعت به تهران آمد و مقدمات حركت ولیعهد را فراهم نمود . و بالاخره بابا خان ، فرزند جهانسوز ، برادرزاده آقا محمد خان ، در روز عید فطر 1212 از شیراز به تهران آمد و با نام فتحعلیشاه تاجگذاری نمود . وی در آغاز كار ، با مدعیان چند روبرو گردید . یكی از آنها صادق خان شقاقی از سرداران آقا محمد خان بود كه دعوی تاج و تخت داشت ، ولی در قزوین مغلوب قوای فتحلیشاه شد . علاوه بر این عده ای از بازماندگان خاندان صفوی ، افشار و زند ، هر یك به مناسبتی سودای سلطنت در سر داشتند ولی این مدعیان ضعیف نیز جملگی شكست خوردند . رابطه ایران با روسیه در دوره قاجار خصوصاً در زمان زمامداری فتحعلی‌شاه خصمانه و حالت درگیری همیشگی داشت. در زمان فتحعلی شاه دو دوره جنگ های طولانی بین ایران و روسیه در می‌‌گیرد و طی این جنگ ها دولت انگلستان با توطئه و دسیسه افکنی کوشش می‌‌کند از آشوب و درگیری به وجود آمده در ایران به نفع خود و در رسیدن به مقاصد خود بهره جوید و دولت ایران را همیشه در تعهدات بلاعمل سرگردان و منتظر نگه دارد و سرانجام نیز با همکاری و هماهنگی به نفع روسیه دو عهدنامه ننگین بر ایران تحمیل کند. هدف اصلی روسیه دسترسی به دریای آزاد بود، علت دیگر دست اندازی روس ها به خاک قفقاز بود که ساکنان آن خواستار خودمختاری بودند و همچنین قفقاز مرکزی و جنوبی که جزیی از خاک ایران محسوب می‌‌شد و ساکنان آن هواخواه ایران بودند. از طرف دیگر مردم مناطق قفقاز شرقی یعنی گنجه، شیروان، تالش، باکو علاوه بر مسلمان بودن، طرفدار ایران بودند و این موجب نارضایتی روس ها می‌‌شد. گرجستان نیز یکی از علل اساسی اختلاف بین ایران و روسیه بود. گرجستان ناحیه حاصلخیز سبز و خرمی است که در دامنه کوه‌های قفقاز و در سواحل راست دریای سیاه واقع شده است. مردمی از نژاد آریایی از زمان های بسیار قدیم و شاید از نخستین روزهای هجرت نژاد آریایی ایرانی به نواحی امروزی در آنجا سکنی دارند و از نخستین روزهای تاریخ ایران نامشان در اسناد تاریخی ما آمده است (گرجستان در زمان آقامحمدخان به تصرف ایران درآمده بود) اما پس از ملحق شدن به روسیه فتحعلی شاه در بازگرداندن آن به تلاش های بسیاری کرد. سال ۱۲۱۵ ه. ق گئورگی حاکم گرجستان رسماً تحت الحمایگی روس ها را پذیرفت. برادر گئورگی، الکساندر چون مخالف الحاق گرجستان به روسیه بود به دربار ایران پناهنده شد. تزار روس این امر را بهانه قرار داده فرمانده خود سیتسیانف را مامور تصرف قفقاز کرد. سیتسیاتف به تفلیس حمله کرد و آن شهر را تصرف کرد. در این زمان گئورگی خان مرد و یکی از فرزندان او تهمورث به دربار ایران پناهنده شد و شاه ایران را به جنگ با روس ها تشویق کرد. فتحعلی شاه که از الحاق گرجستان به روسیه ناراحت بود پناهنده شدن شاهزادگان گرجستانی به دربار ایران را بهانه کرد و فرمان حمله به گرجستان را صادر کرد. علت اساسی جنگ هم تمایل هر دو دولت ایران و عثمانی مبنی بر به تصرف درآوردن گرجستان بود. گنجه به سال ۱۲۱۸ ه. ق توسط سردار روسیه ژنرال سیتسیانف تصرف شد. به رغم دفاع مردانه حاکم ایرانی گنجه (جوادخان قاجار)، خیانت ارامنه و مایوس شدن حکام قره باغ و ایروان از فتحعلی شاه سبب شد خانات ایروان به تصرف نیروهای روسیه درآیند. با تصرف این شهرها نیروهای روسیه تا حدود ارس پیشروی کردند. به محض اطلاع فتحعلی شاه از تسخیر گنجه و تسلیم ایروان و قره باغ سپاهی به فرماندهی عباس میرزا نایب السلطنه که از همه برادران خود لایق تر بود فرستاد. مشخص نبودن مرزهای بین ایران و روسیه و شورش ها و ناامنی هایی که بسیاری از حاکمان و ساکنان مرزی برپا کرده بودند (از جمله حسین خان قاجار حاکم ایروان) از علل اصلی شروع دوباره جنگ های ایران و روسیه بود.علت شورش حسین خان قاجار پس از انعقاد صلح بین ایران و روسیه (عهدنامه گلستان) این است که حسین خان قاجار چون نمی‌خواست مالیات به دولت ایران بپردازد و برای اینکه عباس میرزا به این منظور او را سرکوب نکند مایل به روشن کردن آتش جنگ بین ایران و روسیه و گرفتار شدن ولیعهد ایران بود. دست اندازی روس ها به قلمرو ایران و قسمت ارس (از جمله گوگچه و قپان) و نارضایتی بسیاری از حاکمان سرزمین های ایرانی که به تصرف روس ها درآمده بودند از جمله ابراهیم خان جوانشیر حاکم شوشی و نگرانی های دولت ایران از جهت از دست دادن سرزمین های وسیع، ظلم و ستم پی در پی روس ها به مسلمانان قفقاز و تقاضای کمک از دولت ایران به ایشان از عوامل اصلی شروع دوباره آتش جنگ بود. فتحعلی شاه، عباس میرزا را به فرماندهی سپاه ایران منصوب و راهی نواحی تصرف شده کرد چون روس ها مهیای جنگ نبودند غافلگیر شدند و سپاهیان ایرانی تمامی ولایات از دست رفته از جمله باکو، دربند، شوشی، داغستان، ایروان و تالش را به تصرف درآوردند. پس از این واقعه پاسکوویچ از سرداران معروف روسیه از جنگ های روس و عثمانی فارغ شد و فرماندهی سپاه روس در قفقاز را عهده دار شد ویرملوف به خاطر عدم کامیابی در جنگ از طرف تزار روسیه احضار شد. پاسکوویچ درصدد برآمد تمامی نواحی متصرف شده توسط ایرانیان را بازپس گیرد. ابتدا قره باغ و سپس ایروان را تصرف کرد و در جبهه‌های طالش و لنکران قوای ایران را شکست داد لذا با شتاب خود را به گنجه رساند. عباس میرزا نیز با ۳۰ هزار سپاهی عازم گنجه شد. در این نبرد که به جنگ گنجه معروف شد عنقریب بود که گوی پیروزی نصیب ایرانیان شود اما به علت خیانت آصف الدوله صدراعظم جدید ایران در اعزام نیرو به سپاه ایران، در سپاه ایران بی نظمی به وجود آمد و تلاش های عباس میرزا در نظم بخشیدن به امور فایده‌ای حاصل نکرد و ناچار به عقب نشینی پرداخت و در نتیجه این عمل تلاش های ایرانیان در کسب فتوحات در خطر افتاد و باعث پیروزی کامل پاسکوویچ و سپاهیانش شد. پیشرفت قوای روس به سوی پایتخت در جنگ دوم : پس از تصرف گنجه و وارد آمدن تلفات سنگین به سپاه ایران سرانجام معابر ارس به دست روس ها افتاد. کشتی های جنگی روسیه در سواحل روسیه با ترکمانان و ایلات یموت سازش کردند و حتی آنها را به طغیان علیه دولت ایران وادار کردند. عباس میرزا نیز آخرین نیرو های خود را در سردار آباد متمرکز و به سال ۱۲۴۳ (ه.ق) با قوای روسیه به نبردی سخت پرداخت اما نرسیدن آذوقه و جیره و مواجب سپاهیان از تهران باعث تضعیف و متزلزل کردن روحیه سربازان ایرانی شد و سردارآباد به تصرف سردار روس درآمد و قوای ایران به کلی از ساحل چپ رود ارس به داخل آذربایجان رانده شدند. پاسکوویچ در تعقیب سپاه وارد آذربایجان شد و پایتخت ایران را مورد تهدید نظامی قرار داد. پس از آن عباس میرزا دسته‌های متفرق سپاه خود را به خوبی تمرکز داد و حفظ تبریز را به آصف الدوله سپرد اما با خیانت آصف الدوله تبریز توسط ارتش روسیه تصرف شد. سپاه روسیه بدون مقاومت مردم وارد شهر شده و ذخایر و مهمات دولتی را به تصرف درآوردند. با تصرف تبریز نیرو های ارتش روسیه تا ده خوارقان پیش رفتند. در این هنگام بود که عباس میرزا فتحعلی خان رشتی را نزد پاسکوویچ فرستاد و از وی تقاضای صلح کرد. [ویرایش] عهدنامه ترکمانچای شرایطی که پاسکوویچ برای عقد مصالحه جدید پیشنهاد کرد بسیار سنگین بود اما سفیر انگلستان (مک دونالد) در تهران که بیشتر از فتحعلی شاه از پیشروی سپاه روسیه می‌‌ترسید، در عقاید خود پافشاری کرد و شاه را به قبول شرایط صلح وداشت. این قرارداد در اثر بی لیاقتی فتحعلی شاه و نرساندن وسایل لازم برای سپاه ایران در جنگ های دوم ایران و روسیه صورت گرفت و ارتش ایران از روسیه شکست خورد و تسلیم شد. پس از وساطت سفیر انگلیس مجلسی در قریه ترکمانچای (اردوگاه پاسکوویچ) مرکب از عباس میرزا، آصف الدوله و حاجی میرزا ابوالحسن خان شیرازی تشکیل شد و عهدنامه‌ای در ۱۶ فصل و یک قرارداد تجاری الحاقی در ۹ فصل نوشته شد و در تاریخ ۵ شعبان ۱۲۴۳ هجری به امضای نمایندگان ایران و روسیه رسید. روس ها با در دست داشتن امتیازات پیمان ترکمانچای، شمال ایران را قبضه کرده و اعتبار بین المللی ایران را کاملاً مخدوش ساخته بودند. خزانه مملکت تهی و صحنه سیاست کشور خالی از رجال و رهبران آزموده و خدوم وطن خواه و ملی و ضداستعمار بود، در واقع ایران در پرتگاه سقوط و تجزیه واقع شده بود و فقط این شخصیت فوق العاده امیر کبیر بود که توانست کشور را نجات داده، به فریاد کشور و ملت برسد، چون در غیر این صورت ایران، پس از تجزیه به طور کامل تحت استعمار قرار می‌‌گرفت. بعد از این واقعه دیگر میان روس و ایران حوادث مهم و برخوردهای دامنه داری رخ نداد، مگر در مورد آشوراده و چند پیشامد کوچک دیگر که هر یک دلیل خاصی دارد.

 روابط خارجي ايران و روسيه در عهد فتحعلي شاه 

 

قبل از "پطرکبیر" مناسبات «ایران» و «روسیه» بیشتر جنبه تجاری داشت؛ اما با روی کار آمدن "شاه سلطان حسین صفوی" که مصادف با دوره پادشاهی پطرکبیر (1682هـ.ق.، 1725م.) بود، سیاست متجاوز­­­کارانه و توسع­طلبانه این دولت با ایران آغاز شد و فصل غم­انگیزی در روابط بین دو کشور رقم خورد؛ هدف آنها رسیدن به آب­های گرم «خلیج­فارس» و دست یافتن به «هندوستان» بود.

سیاست روسیه در قبال ایران در عهد فتحعلی‌ شاه

سیاست روسیه را در زمان فتحعلی شاه می­توان به دو قسمت تقسیم کرد:

1- دوره (سیاسی و نظامی) که تا انعقاد «معاهده تركمنچای» (1828م.) ادامه داشت.

2- دوره (سیاسی و اقتصادی) یا دوره مسالمت­آمیز كه از زمان عقد معاهده تركمنچای تا انقلاب ایران و اشغال تبریز به دست سپاهیان روسی به طول انجامید.

علل پیدایش نخستین جنگ‌های ایران و روس

«گرجستان» سرزمینی است كه از دو قرن پیش همواره علت جنگ میان ایران و همسایگان شمالی، روسیه و عثمانی بوده است. این سرزمین با هوای معتدل و خاك حاصل‌خیز، در دامنه كوه­های قفقاز و در ساحل دریای سیاه واقع شده است. حاکمان آن در طول تاریخ، پیوسته مطیع و خراج­گزار ایران بوده‌اند.

شروع اختلاف ایران و روس

" الكساندر اول" در سال 1216هـ.ق. طی فرمان دیگری گرجستان را به شكل یكی از ایالات روسیه تبدیل نمود و زبان و قوانین و عادات و رسوم روسی را به مردم آن تحمیل نمود و شروع به نابودی سازمان­های ملی گرجستان نمود و حتی تكلم به زبان گرجی را ممنوع كرد.

این وضع برای مردم گرجستان دشوار شد و افراد ناراضی دست به دامان شاهان ایران شدند؛ شاه ایران هم به ندای آنان پاسخ داد و این اقدامات را تعرضی آشكار به متصرفات خود دانست. فتحعلی شاه از روسیه خواست كه گرجستان و گنجه را تخلیه كند؛ ولی با مخالفت آنان نخستین جنگ میان ایران و روسیه در گرفت.

جنگ اول ایران و روس

جنگ­های دوره اول ایران و روس به مدت ده سال به طول انجامید و در نهایت به پیروزی روسیه منتهی شد؛ اما در طول این مدت ایرانیان نیز پیروزی­هایی به دست آوردند. تعرض روس­ها در شوال 1218هـ.ق. به گنجه آغاز شد و مقاومت دلیرانه مردم توانست قوای روس را از تصرف گنجه منصرف کند؛ اما خیانت یکی از اطرافیان حاکم شهر به نام "نصیب­بیگ شمس­الدین لو" باعث شد، گنجه به دست روس‌ها بیفتد. بار دیگر در سال 1219هـ.ق. "سیسانف" سپاه خود را به طرف «اوچ میاذین» اعزام داشت و در نزدیکی «قصبه شوره گل» اردو زد. "عباس­میرزا" توانست با رشادت و فداکاری سپاه روس را مجبور به عقب­نشینی کند و با فرستادن نیروی کمکی از طرف فتحعلی­ شاه، عباس­میرزا توانست سپاه روس را به طرف «تفلیس» به عقب براند. از جنگ­های 1219هـ.ق. نتیجه قطعی حاصل نشد و تنها آتش جنگ به مدت 4 ماه خاموش شد و در سال 1220هـ.ق. در «عسگران» نزدیک شوشی بین قوای روس و ایران جنگ شدیدی در گرفت و به شکست روس­ها منتهی شد. قلعه شوشی به تصرف قوای ایران در آمد و روس­ها تا «باکو» عقب نشستند. جنگ­های تعرضی ایران در سال 1220هـ.ق. قوای روس را چندین کیلومتر به طرف کوهستان قفقاز عقب راند و معابر شرق قفقاز به تصرف ایران در آمد؛ ولی در سال 1221هـ.ق. به واسطه خیانت بعضی حکام قفقاز، سپاه روس مواضع سوق­الجیشی خود را که از دست داه بود، دوباره تصرف کرد و بار دیگر میدان جنگ به ولایت «ایروان» منتقل شد.در همین ایام هیئت نظامی "ناپلئون" به ریاست "گاردان" وارد ایران شد. در سال 1223هـ.ق. ناگهان روسیه جنگ را شروع کرد و قوای خود را به طرف ایروان حرکت داد که سواران «جالایر و افشار» شهر را نجات دادند و در این درگیری غنایم زیادی نصیب ایرانیان شد. هرچند تا سال 1226هـ.ق. فتوحات دیگری نصیب ایرانیان شد؛ ولی معابر جنوبی و شرقی قفقاز به دست سپاه روس افتاد و راه پیشرفت را برای عباس­میرزا بست. در سال 1217هـ.ق. قوای روس دست به حمله عمومی زده و با هجوم به مواضع ارتش ایران در «اصلاندوز» شكست جبران­ناپذیری به عباس­میرزا وارد كردند. در این جنگ ولیعهد(عباس میرزا) به سختی توانست از «رود ارس» عبور كند و جانش را نجات دهد؛ سپس نیروهای روسی، ایروان را محاصره كردند و آماده عبور از رود ارس گردیدند. با سقوط «لنگران» در سال 1218هـ.ق. تمام سواحل غربی دریای خزر به دست روس‌ها افتاد. آغاز اقدامات ژنرال گاردان در ایران مقارن ایامی بود كه فرانسه با كمال شدت، جنگ علیه روس‌ها را در اروپا ادامه می­داد و چون دولت روسیه نمی­توانست در دو جبهه جنگ كند، آنها نمی‌توانستند در جبهه قفقاز دست به اقدامی جدی بزنند و به همین دلیل علاقه داشتند به نحوی با ایران صلح كنند و بعد از آن قوای خود را به جبهه اروپا گسیل دهند. به همین مناسبت نماینده­ای از جانب روسیه به نام "استپانف" برای صلح وارد ایران شد و دولت ایران كه به پشتیبانی دولت فرانسه و كمك ناپلئون امیدوار بود و انتظار ورود هیئت نظامی را داشت به پیشنهاد روس اعتنایی نكرد. اما انقلاب عثمانی و خلع "سلطان سلیم" که بلافاصله بعد از انعقاد عهدنامه «فین­کن­شتاین» رخ داد، اساس سیاست ناپلئون را در شرق به هم ریخت و از آن پس امپراطور فرانسه سیاست جدیدی که مبتنی بر تضعیف عثمانی بود در پیش گرفت و برای مقابله با انگلستان تصمیم گرفت، با روسیه متحد شود. پس از شکست سختی که ناپلئون در «فریدلاند» به روسیه وارد کرد، "الکساندر اول" تزار روسیه تقاضای متارکه نمود و حاضر شد در «تیلسیت» با امپراطور فرانسه ملاقات نماید. ملاقات دو امپراطور منجر به انعقاد عهدنامه در 1807م.(1222هـ.ق.) گردید كه به عهدنامه «صلح تیلسیت» مشهور است و به موجب آن تغییرات مهمی در اوضاع سیاسی اروپا و دنیا به وجود آمد.

دولت ایران از جریان قرارداد تیلسیت اطلاعی نداشت و به امید وعده­های ناپلئون خود را آماده می­كرد كه شهرهای از دست رفته را پس بگیرد.

دخالت انگلستان

در آن زمان انگلستان به شدت نگران شده بود كه مبادا ایران به یكباره به دست روس‌ها بیفتد. بنابراین فتحعلی شاه را برای انعقاد پیمان صلح تحت فشار قرار داد و فتحعلی شاه علی‌رغم مخالفت عباس­میرزا و از روی اجبار با انعقاد صلح موافقت كرد؛ سرانجام دولت ایران و روسیه با میانجیگری انگلیس در سال 1218هـ.ق. «عهدنامه گلستان» را امضا كردند.

انعقاد معاهده صلح گلستان

به موجب این عهدنامه ایران سهم بزرگی از سرزمین خود از جمله «گرجستان» و «ولایت ساحلی دریای سیاه»، «باكو»، «دربند»، «شیروان»، «‌قراباغ»، «گنجه»، «شكی»، ‌»موقان»، «داغستان» و «قسمت علیای طالش» را به روسیه واگذار كرد.

دولت ایران همچنین قبول كرد، هیچ کشوری غیر از روسیه نمی­تواند در دریای خزر كشتی جنگی داشته باشد و شرایط كشتیرانی بازرگانی دو دولت را دریای خزر مشخص کرده و مساحت و حق داشتن نیروی دریایی در این دریا به اضافه یك سلسله مزایای گمركی، منحصراً به روسیه داده شد.

در ضمن ایران طی این عهدنامه به دولت روسیه متعهد شد كه عباس میرزا را برای به دست آ

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 16:22 ::  نويسنده : علی رضا