درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید,سایت من یک وبلاگ تاریخی که مطالبش خوب و سودمنده وامید وارم اون چیزی رو که دنبالش هستید با گشتن تو سایت من بدست بیاریدو امیدوارم که از سایتم خوشتون بیاد. پيوندها
نويسندگان
همه چی
قاجاريه يكي از حكومتهاي بيكفايت ايران است كه نزديك به يك قرن و نيم بر سرنوشت ايران حاكم گرديد. نسب اين سلسله به ايل قاجار يكي از طوايف قزلباش صفويه باز ميگردد و اين قوم ترك زبان در اوايل قرن هفتم هجري در زمان حمله چنگيزخان مغول وارد ايران شدند. پس از ضعف دولت ايلخانان مغول، قاجارها يك چند در شام سكني گزيدند تا اينكه امير تيمورآنان را مجددا به ايران باز گرداند و قاجارها در آذربايجان، گنجه و ايروان اقامت نمودند. در زمان شاه عباس اول گروهي از اين طايفه به استرآباد (گرگان) كوچ كردند و در دو طرف رود گرگان به دو طايفه يخاريباش و اشاقهباش تقسيم شدند. ايل قاجار در زمان نادرشاه و كريمخان زند درگير فعاليتهاي سياسي شدند و چند تن از بزرگان اين قبيله اغتشاشاتي را در مناطق مختلف ايران راه انداختند كه هر يك به طريقي سركوب گشتند.آقا محمدخان مؤسس سلسله قاجاريه نيز مدتي نسبتا طولاني را در دربار خان زند گذرانيد و پس از درگذشت كريم خان بسرعت خود را به استرآباد رساند و با گرد آوردن افراد طايفه قاجار در سال 1210ه. ق در تهران تاجگذاري نمود. آقامحمد خان شاهي بيرحم و خونريز ولي مقتدر و با كفايت بود و در راه استقرار حكومت خود جنگهاي زيادي نمود و بسياري از خاندان زنديه و بازماندگان افشاريه را بيرحمانه بقتل رساند. وي توانست به هرج و مرج ايران پايان دهد و پس از حدود ده سال امنيت و آرامش را در ايران حكمفرما سازد. اين شاه مقتدر و جنگجو در سال 1211 ه. ق بدست دو تن ازغلامان خود به قتل رسيد. پس از آقامحمدخان تني چند از خاندان قاجار به نامهاي فتحعلي شاه،محمدشاه، ناصرالدين شاه، مظفرالدين شاه، محمدعلي شاه و احمدشاه به سلطنت رسيدند. شاهان قاجار جملگي شاهاني زن باره، نالايق و بيكفايت بودند و در دوره حكومت آنان ايران دچار انحطاط شديد سياسي و اجتماعي گرديد. در دوره اين پادشاهان بخشهاي مهمي از شمال و شرق ايران از خاك كشور ما جدا شد و دولت روسيه تزاري با بهرهگيري از ضعف حاكم بر دولت ايران اين قسمتها را ضميمه خاك نمود و دو قرارداد ننگين تركمن چاي و گلستان را نيز بر ايران تحميل نمود. بخش اعظم افغانستان و تركمنستان نيز در دوره قاجاريه از ايران جدا گشت. در اين دوره حوادث مختلفي در داخل ايران رخ دادکه هرکدام از ان ها را در زمان شاهان مختلف رخ دادند به بررسی میپردازیم: 1.آغامحمد خان قاجار:زندگینامه وی زادهٔ ۲۷ محرم ۱۱۵۵ هجری قمری برابر با ۲۷ خرداد ماه ۱۱۲۱ خورشیدی و ۱۷ ژوئن ۱۷۴۲ میلادی در دشت اشرفی در میانه راه ساری به گرگان است. مراسم تاجگذاریاش را در ۱۵ ربیع الثانی ۱۱۹۵ هجری قمری برابر با ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی و ۲۱ مارس ۱۷۸۲ میلادی در ساری برگزار کرد و سرانجام در ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ هجری قمری برابر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ خورشیدی و ۱۷ مه ۱۷۹۸ میلادی در شوشا درگذشت.
آقامحمد خان فرزند محمد حسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلی خان فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوزخان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان و در استرآباد حکومت میکرد. اینان شیعه مذهب بودند. نادرقلی خان پس از کشتن فتح علی خان رقیب سرسخت خویش در خواجه ربیع طوس و با سعی و تلاش خویش به مقام شاهی رسید.
ریشههای قدرتیابی دودمان قاجار درباره اصل و نسب قاجارها اطلاعات درستی در دست نیست . اما اینطور که بر می آید آنها از نژاد ترک بودند.قاجارها ازترکان غربی بودندآنها ازدوره صفویه در تاریخ ایران پیدا شدند.وآن مطالبی که آنها را به مغولان منتسب می کند نامعتبر می باشد(تاریخ اجتماعی سیاسی ایران - سعید نفیسی )در اواخر قرن نهم هجری شاه عباس آنها را برای دفاع از مرزها به سه قسمت تقسیم کرد. قسمتی در مرو برای مقاومت در برابر ازبکان ، قسمتی در گنجه و ایروان و قسمت دیگر در قلعه مبارک آباد استر آباد ساکن شدند . با توجه به سکونت قاجارها در حوزه فرهنگ و تمدن ایران میتوان آنها را ایرانی شده نامید . قدرت یافتن دودمان قاجار به عهد صفوی و شاه عباس برمیگردد. آنان ابتدا در شمال رود ارس ساکن بودند و در آن زمان به دلیل کمکهای بزرگشان به دربار صفوی، قدرت بیشتری یافتند و سپس دستهای از آنان در غرب استرآباد و در دشت گرگان سکنی گزیدند. نادر شاه افشار در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمد حسن خان که در هنگام قتل پدر دوازده ساله بود، یوخاریباشها را به حکمرانی منسوب کرد که ساکنین بالادست رود گرگان بودند تا با ایجاد شکاف و اختلاف میان طوایف قاجار نگران ناآرامیهای داخلی نگردد و اشاقیباشها زیر نظر حکومت ایشان گردند. وی را در خردسالی مقطوع النسل کردند و برای همین در ذکر نام وی یعنی آقامحمد را به شکل آغامحمد مینویسند.
حمله روسیه به سواحل غربی دریای خزر
در شهریور 1175 (سپتامبر 1796 میلادی) ، سپاه روس به فرماندهی ژنرال کنت والرین زبوف ، به نیروهای ژنرال گردویچ که قبلا به دربند اعزام گردیده بود ، پیوست و قلعههای دربند ، باکو و تالش را تصرف نمود ه بر تمام سواحل غربی دریای خزر از مصب رود کر و اترک مسلط شد . سپس ژنرال زبوف از جلگه شیروان و از کنار ساحل ، وارد دشت مغان شد و از رود ارس گذشت . دسته دیگری از سپاهیان روس لنگران را اشغال کردند لذا آذربایجان و رشت مورد تهدید قرار گرفتند .خان قاجار برای سرکوب آنان عازم قفقاز شد اما هنوز به آنجا نرسیده بود که در 19 آبان 1175 (نهم نوامبر 1796) میلادی ، کاترین دوم تزار مقتدر روسیه در راستای اجرای وصیت نامه پطر کبیر نقشههای امپریالیسم و روسی داشت ، درگذشت و پس از او پول اول بر تخت حکومت نشست و با تغییر سیاستها توسط او ، ارتش روسیه خاکهای اشغال شده ایران و حتی گرجستان را ترک گفتند.
بنیان نهادن حکومت قاجاریه آغا محمد خان در ۱۳ صفر سال ۱۱۹۳ هجری قمری (روز درگذشت کریم خان)، هنگامی که در باغهای اطراف شیراز به شکار مشغول بود، همین که عمهاش او را از مرگ شاه زند آگاه ساخت، فرار کرد و به شتاب خود را به تهران رسانید و در ورامین مدعی سلطنت بر ایران گشت. سپس به ساری و استرآباد رفت و با کمک سران اشاقهباش، براندازی زندیه و رسیدن به قدرت را طراحی نمود و ولایات گرگان و مازندران و گیلان را تحت حکمرانی خویش قرار داد. وی در این زمان برای مطیع کردن برادران خود به جنگ با آنان پرداخت و حتی یکبار تا پای مرگ رفت ولی سرانجام در بندپی نجات یافت و به ساری آمد و تاج سلطنتی را که توسط زرگران ساری ساخته شد بر سر نهاد و پایتخت خود را ساری نهاد و جشن نوروز را به دستور وی با تشریفات برگزار نمودند. پس از تسخیر شمال ایران بر آذربایجان و کرمانشاهان نیز دست یافت. حکومت زندیه در جنگ و ستیز میان شاهزادگان زند قرار گرفت ولی سرانجام لطفعلی خان زند با همیاری حاج ابراهیم خان کلانتر شیرازی بر تخت سلطنت نشست. آغا محمد خان از آن زمان به مدت ۱۵ سال با لطفعلی خان زند - که جوان بود و شجاع - به جنگ و تعقیب و گریز پرداخت. مهمترین این نبردها، جنگ باباخان برادرزاده آغا محمدخان در سمیرم و محاصره شیراز است . سرانجام آقا محمد خان قدرت نظامی خود را افزایش داد و با کمک حاج ابراهیم خان کلانتر (1) که دروازههای شهررا پنهانی برای او گشود ، وارد شیراز شد . با ورود آقا محمد خان قاجار به شیراز ، لطف علی خان زند به کرمان گریخت .و پس از آن محاصره طولانی کرمان در سال ۱۲۰۸ هجری قمری است .در این جنگها لطفعلی خان مقاومت زیادی از خود نشان داد.
(1) به عقیده حاج ابراهیم خان کلانتر، لطفعلی خان دلاوری شجاع بود اما برای مملکت داری مناسب نبود ولی آقا محمد خان قابلیت انجام امور سیاسی داشت . (صفحه 9 - کتاب لطف علی خان – ناصر نجمی – بهار 1376)
بازگشت به قره باغ و بدرود زندگی
آقامحمدخان که از خروج نیروهای روس از زمینهای اشغالی سخت شادمان گردیده بود تصمیم گرفت که در قفقاز به تصرف شهر شوشا بپردازد که در حمله اول به دست وی نیفتاده بود.او دراسفند ۱۱۷۵ (مارس ۱۷۹۷ میلادی)دوباره عازم گرجستان شد و قلعه شورشی قره باغ را تصرف کرد . ابراهیم خان جوانشیر ، حاکم یاغی قره باغ فرار کرد و شاه قاجار آماده لشکرکشی به تفلیس شد ولی در حالی که از فتح شوشا در قراباغ آذربایجان ۳ روز میگذشت در بامداد ۲۱ ذیالحجه، ۱۲۱۱ هجری قمری (۱۷ ژوئن ۱۷۹۲ میلادی) بدست صادق نهاوندی و دو تن از همدستانش به قتل رسید و از آنجا که در آن زمان پیکر بزرگان را در عتبات عالیات بخاک میسپردند، وی را نیز به نجف اشرف بردند و در جوار آرامگاه امام اول شیعیان به خاک سپاردند.
هم امپراطریس روس کاترین دوم و هم آقا محمد خان قاجار، هر دو از دنیا رفتند. پُل اول پسر کاترین٬ امپراطور روسیه شد و قشون روس را احضار کرد و گرجستان را رها نمود که خود با دولت ایران کنار بیاید.
2. فتحعلی شاه: روابط خارجي ايران و روسيه در عهد فتحعلي شاه
قبل از "پطرکبیر" مناسبات «ایران» و «روسیه» بیشتر جنبه تجاری داشت؛ اما با روی کار آمدن "شاه سلطان حسین صفوی" که مصادف با دوره پادشاهی پطرکبیر (1682هـ.ق.، 1725م.) بود، سیاست متجاوزکارانه و توسعطلبانه این دولت با ایران آغاز شد و فصل غمانگیزی در روابط بین دو کشور رقم خورد؛ هدف آنها رسیدن به آبهای گرم «خلیجفارس» و دست یافتن به «هندوستان» بود. سیاست روسیه در قبال ایران در عهد فتحعلی شاه سیاست روسیه را در زمان فتحعلی شاه میتوان به دو قسمت تقسیم کرد: 1- دوره (سیاسی و نظامی) که تا انعقاد «معاهده تركمنچای» (1828م.) ادامه داشت. 2- دوره (سیاسی و اقتصادی) یا دوره مسالمتآمیز كه از زمان عقد معاهده تركمنچای تا انقلاب ایران و اشغال تبریز به دست سپاهیان روسی به طول انجامید. علل پیدایش نخستین جنگهای ایران و روس «گرجستان» سرزمینی است كه از دو قرن پیش همواره علت جنگ میان ایران و همسایگان شمالی، روسیه و عثمانی بوده است. این سرزمین با هوای معتدل و خاك حاصلخیز، در دامنه كوههای قفقاز و در ساحل دریای سیاه واقع شده است. حاکمان آن در طول تاریخ، پیوسته مطیع و خراجگزار ایران بودهاند. شروع اختلاف ایران و روس " الكساندر اول" در سال 1216هـ.ق. طی فرمان دیگری گرجستان را به شكل یكی از ایالات روسیه تبدیل نمود و زبان و قوانین و عادات و رسوم روسی را به مردم آن تحمیل نمود و شروع به نابودی سازمانهای ملی گرجستان نمود و حتی تكلم به زبان گرجی را ممنوع كرد. این وضع برای مردم گرجستان دشوار شد و افراد ناراضی دست به دامان شاهان ایران شدند؛ شاه ایران هم به ندای آنان پاسخ داد و این اقدامات را تعرضی آشكار به متصرفات خود دانست. فتحعلی شاه از روسیه خواست كه گرجستان و گنجه را تخلیه كند؛ ولی با مخالفت آنان نخستین جنگ میان ایران و روسیه در گرفت. جنگ اول ایران و روس جنگهای دوره اول ایران و روس به مدت ده سال به طول انجامید و در نهایت به پیروزی روسیه منتهی شد؛ اما در طول این مدت ایرانیان نیز پیروزیهایی به دست آوردند. تعرض روسها در شوال 1218هـ.ق. به گنجه آغاز شد و مقاومت دلیرانه مردم توانست قوای روس را از تصرف گنجه منصرف کند؛ اما خیانت یکی از اطرافیان حاکم شهر به نام "نصیببیگ شمسالدین لو" باعث شد، گنجه به دست روسها بیفتد. بار دیگر در سال 1219هـ.ق. "سیسانف" سپاه خود را به طرف «اوچ میاذین» اعزام داشت و در نزدیکی «قصبه شوره گل» اردو زد. "عباسمیرزا" توانست با رشادت و فداکاری سپاه روس را مجبور به عقبنشینی کند و با فرستادن نیروی کمکی از طرف فتحعلی شاه، عباسمیرزا توانست سپاه روس را به طرف «تفلیس» به عقب براند. از جنگهای 1219هـ.ق. نتیجه قطعی حاصل نشد و تنها آتش جنگ به مدت 4 ماه خاموش شد و در سال 1220هـ.ق. در «عسگران» نزدیک شوشی بین قوای روس و ایران جنگ شدیدی در گرفت و به شکست روسها منتهی شد. قلعه شوشی به تصرف قوای ایران در آمد و روسها تا «باکو» عقب نشستند. جنگهای تعرضی ایران در سال 1220هـ.ق. قوای روس را چندین کیلومتر به طرف کوهستان قفقاز عقب راند و معابر شرق قفقاز به تصرف ایران در آمد؛ ولی در سال 1221هـ.ق. به واسطه خیانت بعضی حکام قفقاز، سپاه روس مواضع سوقالجیشی خود را که از دست داه بود، دوباره تصرف کرد و بار دیگر میدان جنگ به ولایت «ایروان» منتقل شد.در همین ایام هیئت نظامی "ناپلئون" به ریاست "گاردان" وارد ایران شد. در سال 1223هـ.ق. ناگهان روسیه جنگ را شروع کرد و قوای خود را به طرف ایروان حرکت داد که سواران «جالایر و افشار» شهر را نجات دادند و در این درگیری غنایم زیادی نصیب ایرانیان شد. هرچند تا سال 1226هـ.ق. فتوحات دیگری نصیب ایرانیان شد؛ ولی معابر جنوبی و شرقی قفقاز به دست سپاه روس افتاد و راه پیشرفت را برای عباسمیرزا بست. در سال 1217هـ.ق. قوای روس دست به حمله عمومی زده و با هجوم به مواضع ارتش ایران در «اصلاندوز» شكست جبرانناپذیری به عباسمیرزا وارد كردند. در این جنگ ولیعهد(عباس میرزا) به سختی توانست از «رود ارس» عبور كند و جانش را نجات دهد؛ سپس نیروهای روسی، ایروان را محاصره كردند و آماده عبور از رود ارس گردیدند. با سقوط «لنگران» در سال 1218هـ.ق. تمام سواحل غربی دریای خزر به دست روسها افتاد. آغاز اقدامات ژنرال گاردان در ایران مقارن ایامی بود كه فرانسه با كمال شدت، جنگ علیه روسها را در اروپا ادامه میداد و چون دولت روسیه نمیتوانست در دو جبهه جنگ كند، آنها نمیتوانستند در جبهه قفقاز دست به اقدامی جدی بزنند و به همین دلیل علاقه داشتند به نحوی با ایران صلح كنند و بعد از آن قوای خود را به جبهه اروپا گسیل دهند. به همین مناسبت نمایندهای از جانب روسیه به نام "استپانف" برای صلح وارد ایران شد و دولت ایران كه به پشتیبانی دولت فرانسه و كمك ناپلئون امیدوار بود و انتظار ورود هیئت نظامی را داشت به پیشنهاد روس اعتنایی نكرد. اما انقلاب عثمانی و خلع "سلطان سلیم" که بلافاصله بعد از انعقاد عهدنامه «فینکنشتاین» رخ داد، اساس سیاست ناپلئون را در شرق به هم ریخت و از آن پس امپراطور فرانسه سیاست جدیدی که مبتنی بر تضعیف عثمانی بود در پیش گرفت و برای مقابله با انگلستان تصمیم گرفت، با روسیه متحد شود. پس از شکست سختی که ناپلئون در «فریدلاند» به روسیه وارد کرد، "الکساندر اول" تزار روسیه تقاضای متارکه نمود و حاضر شد در «تیلسیت» با امپراطور فرانسه ملاقات نماید. ملاقات دو امپراطور منجر به انعقاد عهدنامه در 1807م.(1222هـ.ق.) گردید كه به عهدنامه «صلح تیلسیت» مشهور است و به موجب آن تغییرات مهمی در اوضاع سیاسی اروپا و دنیا به وجود آمد. دولت ایران از جریان قرارداد تیلسیت اطلاعی نداشت و به امید وعدههای ناپلئون خود را آماده میكرد كه شهرهای از دست رفته را پس بگیرد. دخالت انگلستان در آن زمان انگلستان به شدت نگران شده بود كه مبادا ایران به یكباره به دست روسها بیفتد. بنابراین فتحعلی شاه را برای انعقاد پیمان صلح تحت فشار قرار داد و فتحعلی شاه علیرغم مخالفت عباسمیرزا و از روی اجبار با انعقاد صلح موافقت كرد؛ سرانجام دولت ایران و روسیه با میانجیگری انگلیس در سال 1218هـ.ق. «عهدنامه گلستان» را امضا كردند. انعقاد معاهده صلح گلستان به موجب این عهدنامه ایران سهم بزرگی از سرزمین خود از جمله «گرجستان» و «ولایت ساحلی دریای سیاه»، «باكو»، «دربند»، «شیروان»، «قراباغ»، «گنجه»، «شكی»، »موقان»، «داغستان» و «قسمت علیای طالش» را به روسیه واگذار كرد. دولت ایران همچنین قبول كرد، هیچ کشوری غیر از روسیه نمیتواند در دریای خزر كشتی جنگی داشته باشد و شرایط كشتیرانی بازرگانی دو دولت را دریای خزر مشخص کرده و مساحت و حق داشتن نیروی دریایی در این دریا به اضافه یك سلسله مزایای گمركی، منحصراً به روسیه داده شد. در ضمن ایران طی این عهدنامه به دولت روسیه متعهد شد كه عباس میرزا را برای به دست آ
نظرات شما عزیزان:
پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 16:22 :: نويسنده : علی رضا
![]() ![]() |